یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۳
وقتی شب یلدا به قاب سینما نمی‌رسد

برخلاف سینمای برخی کشورها که جشن‌ها، آیین‌ها و سنت‌ها را به‌عنوان عناصر هویت‌ساز وارد روایت می‌کنند، سینمای ایران غالباً از نشان دادن مستقیم آیین‌های سنتی پرهیز کرده است

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سمیرا افتخاری؛ در تقویم فرهنگی ایرانیان، شب یلدا جایگاهی یگانه دارد؛ آیینی با قدمتی چند هزارساله که هر ساله بی‌وقفه و زنده در خانه‌ها، خانواده‌ها و حافظه جمعی ایرانیان بازتولید می‌شود. یلدا شبی است که مفاهیمی چون خانواده، صبر، امید، گفت‌وگو، حافظه تاریخی و پیوند نسل‌ها در آن متبلور می‌شود. با این همه، وقتی به سینمای ایران نگاه می‌کنیم، با غیبتی معنادار روبه‌رو هستیم، شب یلدا تقریباً هیچ حضور مستقیمی در تصویر سینمایی ما ندارد. نه به‌عنوان موقعیت دراماتیک، نه به‌عنوان بستر روایت و نه حتی به‌عنوان یک سکانس مستقل و به‌یادماندنی.

این غیبت زمانی عجیب‌تر می‌شود که بدانیم سینمای ایران همواره علاقه‌مند به روایت زندگی روزمره، روابط خانوادگی و مناسبات اجتماعی بوده است.

در حالی‌که یلدا، به‌عنوان شبی که خانواده‌ها را دور یک سفره می‌نشاند، اختلاف‌ها را آشکار یا حل می‌کند، خاطره می‌سازد و گفت‌وگو را محور قرار می‌دهد، می‌توانست یکی از غنی‌ترین موقعیت‌های دراماتیک برای سینمای واقع‌گرا و اجتماعی ایران باشد. با این حال، چنین ظرفیتی یا نادیده گرفته شده یا به حاشیه رانده شده است.

حتی جدای از آن این موقعیت می‌توانست تبدیل به کمدی‌ای آبرمندانه شود که خانواده در کنار هم بتوانند به تماشای آن بنشینند، اتفاقی که جایش به شدت در سینمای ایران خالیست.

در واقع باید گفت تنها فیلمی که نام «شب یلدا» را یدک می‌کشد، ساخته مرحوم کیومرث پوراحمد است؛ اثری که بیش از آن‌که به خود آیین یلدا بپردازد، از نام آن به‌عنوان یک نشانه استعاری بهره می‌گیرد.

در این فیلم، نه با آیین یلدا، نه با مناسک جمعی آن و نه با فضای بصری و عاطفی این شب مواجه هستیم. «شب یلدا» در اینجا بیشتر یک عنوان شاعرانه است تا یک موقعیت روایی.

در فیلم دیگری با نام «یلدا» که سال ۱۳۹۷ توسط مسعود بخشی ساخته شد، باز هم هیچ رد و نشانی از سنت‌های مربوط به این شب نمی‌بینیم و فیلم کاملاً به دنبال روایت داستانی دیگر است. همین نکته نشان می‌دهد که حتی معدود مواجهه‌های سینمای ایران با یلدا نیز سطحی و غیرمستقیم بوده‌اند.

دلایل این غیبت را می‌توان در چند لایه بررسی کرد. نخست، نگاه سینمای ایران به آیین‌ها و مناسک جمعی است.

برخلاف سینمای برخی کشورها که جشن‌ها، آیین‌ها و سنت‌ها را به‌عنوان عناصر هویت‌ساز وارد روایت می‌کنند، سینمای ایران غالباً از نشان دادن مستقیم آیین‌های سنتی پرهیز کرده است و این تنها به یلدا خلاصه نمی‌شود.

شاید نگرانی از کلیشه شدن، یا ترس از افتادن به دام نوستالژی سطحی، فیلم‌سازان را از نزدیک شدن به چنین موضوعاتی بازداشته باشد. اما نتیجه این احتیاط، حذف یک منبع غنی دراماتیک بوده است در حالی‌که هرکدام از این آیین‌ها در دل خود هزاران قصه برای روایت کردن و به تصویر کشیده شدن دارند.

دوم، مسئله تولید و زمان روایت است. یلدا شبی مشخص، محدود و فشرده است؛ همه‌چیز در چند ساعت اتفاق می‌افتد.

چنین ساختاری نیازمند فیلمنامه‌ای دقیق، دیالوگ‌محور و شخصیت‌محور است؛ درام‌ها یا فیلم‌هایی که بر تنش‌های درونی و گفت‌وگو استوارند. سینمای ایران، به‌ویژه در دهه‌های اخیر، کمتر به این نوع روایت‌های فشرده و موقعیت‌محور روی آورده و بیشتر به روایت‌های پراکنده یا جاده‌ای علاقه نشان داده است.

سوم، شاید نوعی فاصله ناخودآگاه میان سینما و آیین‌های کهن ایرانی شکل گرفته باشد. در حالی که تلویزیون و رسانه‌های رسمی هر ساله یلدا را جشن می‌گیرند، سینما ترجیح داده از این فضا فاصله بگیرد. گویی یلدا بیش از حد «رسمی»، «خانگی» یا «غیرسینمایی» تلقی شده است. این نگاه، خود محصول یک سوء‌تفاهم است؛ چرا که بسیاری از آثار ماندگار تاریخ سینما دقیقاً از دل همین موقعیت‌های به‌ظاهر ساده و خانگی بیرون آمده‌اند.

غیبت شب یلدا در سینمای ایران، تنها غیبت یک آیین نیست؛ نشانه‌ای است از فاصله سینما با بخشی از هویت فرهنگی زنده جامعه که نباید اجازه دهیم مانند بسیاری دیگر از مسائل فرهنگی‌مان که به کشورهای فارسی زبان باختیم این را نیز واگذار کنیم.

سینمایی که مدعی بازنمایی زندگی ایرانی است، وقتی یکی از پایدارترین و مشترک‌ترین تجربه‌های جمعی ایرانیان را نادیده می‌گیرد، ناخواسته بخشی از واقعیت را حذف می‌کند. یلدا می‌توانست بستری برای روایت شکاف نسل‌ها، تنهایی انسان معاصر، بحران خانواده، یا حتی امید و همدلی باشد، اما این فرصت، تا امروز، عمدتاً از دست رفته است.

شاید زمان آن رسیده باشد که سینمای ایران، به جای استفاده نمادین و سطحی از نام‌ها، به خود آیین‌ها بازگردد، نه از سر نوستالژی، بلکه با نگاهی تحلیلی و معاصر.

شب یلدا هر سال برگزار می‌شود، هنوز زنده است و هنوز قصه دارد. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران آماده شنیدن و روایت کردن این قصه‌ها هست یا نه؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها