پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲ - ۲۰:۳۲
زنده‌کننده تاریخ

در کتاب راز انگشتر فیروزه، لیلا نظری گیلانده، نویسندۀ کتاب، رودرروی شهناز عبدی نشسته و برای مخاطب از آشنایی و زندگی کوتاهِ او با همسرش می‌گوید و برشی از حیاتِ شهید علی آقایی را برایمان نمایان می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- محمدرضا خراسانی‌زاده، بسیاری از مطالب تاریخی، هرچقدر هم از نظر سند و راوی و کتاب، معتبر باشند، به خاطر دور بودن از فضای ذهنی و شرایط حال فردی و اجتماعی، سخت باور هستند. مثلا همواره در تاریخ مخصوصا در تاریخ صدر اسلام و روزگار پیامبر و اهل‌بیت، از جوانانی تازه داماد گفته شده که هنگام خطر، قید دنیا و مادیات را زده و با شوق برای رضای خدا به جهاد پرداختند و شهید شدند. از حنظله غسیل الملائکه در جنگ احد تا وهب نصرانی در کربلا که هر دو تازه داماد بودند، به وقت جهاد شتابان به میدان تاختند و در خون خود غسل کردند.
 
در سال‌های دفاع مقدس هم از این دست جوانان کم نداشتیم. اما باز برای ما جنگ‌ندیده‌ها و متولدین سال‌های پس از دفاع مقدس، مطالبی بودند در کتاب‌ها و بر زبان راویان. تا اینکه بحث حملات تروریست‌های تکفیری مخصوصا داعش، به منطقه غرب آسیا و در راس آن حملات‌شان به سوریه و عراق و به تبع آن عزیمت رزمندگان ایرانی برای نابودی آنان و دفاع از حرم‌های اهل‌بیت پیش آمد. این دیگر مطلبی برای زمان‌های دور یا نوشته‌ای در کتابی نبود، اتفاقی بود که جلوی چشمانمان جاری شد و بسیاری از حقایق را مکشوف کرد. حال در روزگاری که این جنگ نیز به لطف خدا و تلاش‌های دلاور مردان ایران و دیگر کشورهای منطقه با رهبری شهید حاج قاسم سلیمانی به نفع جبهه مقاومت به پایان رسیده، زمان رسیدگی به بازماندگان و ثبت وقایع است. یکی از این شهدا که تاریخ گذشتگان را برای ما زنده کرد و روایت او به تازگی منتشر شده، شهید علی آقایی است که مانند حنظله و وهب، در زمان خطر و وقت جهاد، زندگی تازه ساخته شده‌اش را رها کرد و به میانه میدان رفت و به شهادت رسید.
 

البته این روایت، خاطرات همسر ایشان سرکار خانم شهناز عبدی است که در این جهاد سهم بسیار بسیار زیادی دارد. لیلا نظری گیلانده سراغ ایشان رفته و خاطراتشان را در کتابی با عنوان راز انگشتر فیروزه به رشته تحریر درآورده است. خاطراتی که هرچه جلوتر می‌رود، قلب آدم را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهد. هنگام مطالعه این کتاب و دیگر کتب مشابه، این مسئله در ذهنم ایجاد می‌شود که جز اعتقاد و ایمان قلبی و محکم به خدا، هیچ امر دیگری نمی‌تواند کسی را بعد از تنها پنج ماه زندگی مشترک راهی جبهه‌های جنگ حق علیه باطل کند و علی آقایی و شهناز عبدی، بروز این ایمان و اعتقاد قلبی هستند.
 
کتاب با یک شوک بزرگ آغاز می‌شود، شوکی که خانم عبدی در روزهای بعد از بی‌خبری از همسرش دچار آن شده و مدام حالش بد می‌شود و او را به بیمارستان می‌برند. همین فصل کافی است تا شرایط سخت زندگی ایشان را پس از شهادت شهید آقایی متوجه شویم. در ادامه به گذشته می‌رویم و از نحوه آشنایی و خواستگاری تا ازدواجشان را می‌خوانیم. دوران عقد و زندگی مشترک کوتاه، ولی عمیقشان نیز در کتاب بیان شده است. چند ماهی که این دو را بسیار به هم نزدیک کرد تا اینکه علی آقایی به سوریه رفت. غیرتش اجازه نمی‌داد بماند و حمله تروریست‌های تکفیری را به مردم مظلوم و حرم‌های اهل بیت ببیند. پس از شهادت، پیکرش جا ماند و این مسئله دوری را برای خانم عبدی سخت‌تر کرد. علی آقایی در ۷ اسفند ۱۳۹۴ در حلب سوریه در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید و در تیر ماه سال ۱۳۹۸ پیکرش به اردبیل بازگشت تا کمی این درد فراغ برای همسر و خانواده‌اش آرام شود.
 
راز انگشتر فیروزه از آن کتاب‎هایی است که باید در تاریخ ایران بماند تا آیندگان ببینند چه سختی‌ها و رنج‌ها کشیده شده تا نقشه‌های شوم دشمنان برای این کشور و مردمش نقش بر آب شوند. و این افراد با چه ایمان و اعتقادی به میدان رفتند و چگونه یاد و خاطره و مرام پیامبر و یارانشان را به امروز کشاندند تا به همه نشان دهند اسلام زنده است و رهروان ثابت قدمی دارد. کسانی که شاید از یاران پیامبر هم جلوتر باشند چرا که بدون دیدن پیامبر و امام معصوم وارد این راه شدند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها