نگاهی به کتاب «منزلگاههای یک انقلاب» برای انتخاب جانشین امام خمینی(ره)؛
امام برای رهبری آینده از اشارات و هدایت بهره گرفت/ سخنی که راهنمایی برای مجلس خبرگان شد
آیتالله علی اسلامی میگوید: بعد از رحلت حضرت امام و قبل از اینکه ایشان را دفن کنند، خبرگان با اشارات و سرمایههای گذشته، رهبری مقام معظم را اعلان کردند. البته آقای هاشمی یکی از افرادی بود که در این زمینه نقش داشت اما این نبود که وی اعتمادساز باشد. آنچه واقعیت داشت اعتمادی بود که از اشارات امام (ره) کسب شده بود.
تشخیص من این بود که حضرت امام بعد از مسئله آقای منتظری میخواهد رهبر آینده را با اشارات و هدایت مجلس خبرگان جهت کشف، تعیین کند و نخواهد گذاشت که شیرازه امور از هم پاشیده شود، زیرا که خبرگان از پارهای مسائل داخل و خارج اطلاع کافی نداشت. تصورشان این بود که آقای منتظری همه کاره امام است. این بود که امام خمینی خود امور را در دست گرفت. امام به جمع حاضر در مجلس خبرگان که حاج احمد آقا جزو آنها بود، اشاره میکند که آقای خامنهای برای رهبری صلاحیت دارد و مرحوم آیتالله فاضل و مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی نیز به شکلی دیگر اعلان صلاحیت رهبری برای آیتالله خامنهای میکنند؛ مانند ولایتی که پیغمبر اکرم(ص) برای حضرت علی(ع) قبل از غدیر خم مشخص کرده بود. پیغمبر در پی بهانه بود تا در جایی اسم حضرت علی(ع) را ببرد. همسایهای در وقت ناهار گوشت شکار برای پیغمبر هدیه آورده بود، ظاهرا سفره باز بوده و آن را در سفره میگذارد. پیامبر در میان جمعی که آنجا حاضر بود دست به سوی آسمان میبرد و میگوید: خدایا آن کسی را که از همه بیشتر دوست داری بفرست تا در این شکار با من شریک شود. چه بسا ترس داشت بگوید علی بن ابیطالب را برایم بفرست. به همین خاطر از صفت احب الخلق استفاده کرد. علی بن ابیطالب با دعای پیامبر آمد و سر آن سفره نشست و شریک غذای شکار شد. یا پیامبر فرمود فردا پرچم فرماندهی را به کسی میدهم که خدا و رسول او را دوست دارند. نام علی ابیطالب را صریح نمیگوید.
حضرت امام نیز صریحا آقای خامنهای را به عنوان رهبر آینده معرفی کرد بلکه از اشاره و هدایت استفاده کرد. بنابراین امام (ره) اجازه نداد به صورت مبتکرانه جمعی اقدام کنند چون خطر داشت و اقلیت و اکثریتی درست میشد و حوادث گذشته تکرار میشد. راه قانونی باید طی میشد اما امام خمینی نیز اشاراتشان را به صورت غیررسمی داشت. این اشارات سرمایهای برای رهبری و آینده کشور شد. مجرای قانون این است که مجلس خبرگان تصمیم بگیرد اما مجلس خبرگانی که اشارات امام را نداشته باشد ممکن است جور دیگر یا مانند دفعه قبل تکرار کند. اشارات امام و فرمایشات متفرقه و اینجا و آنجای حضرت امام راهنمایی برای مجلس خبرگان بود و به این صورت زمینه را آماده کرد. بر همین اساس خبرگان وارد کار شد و تصمیم گرفت و همه چی طبیعی پیش رفت.
خلاف قانون بود که با حضرت امام رسما رهبری آقای خامنهای را اعلام کند. اگر این کار صورت میگرفت دولتها میگفتند شما مستبد و دیکتاتور هستید و این نظام اسلامیتان است؟ امام خمینی با اینکه میتوانست اما این کار را انجام نداد تا با دنیا مماشات داشته باشیم و آن فکر زنده اسلامی را تا آخر در قانون اساسی نگاه داریم. در زمینه تعیین رهبری میتوان گفت نرخ شاه عباسی دارد یعنی فرماندار، پلیس را میگمارد و همین فرماندار باید حرف پاسبان گوش کند؛ مثلا سرچهارراهی مامور علامت داد بایستد، یعنی این به اعتباری رئیس و به اعتباری مرئوس است. خبرگان هم همین طور است.
بعد از رحلت حضرت امام و قبل از اینکه ایشان را دفن کنند، خبرگان با اشارات و سرمایههای گذشته، رهبری مقام معظم را اعلان کردند. البته آقای هاشمی یکی از افرادی بود که در این زمینه نقش داشت اما این نبود که وی اعتمادساز باشد. آنچه واقعیت داشت اعتمادی بود که از اشارات امام (ره) کسب شده بود و البته افرادی مانند فاضل لنکرانی و آیتالله مشکینی همه در هدایت اعضاء خبرگان در زمینه تعیین رهبری آیتالله خامنهای کمک کردند. اینجانب بعد از اعلان رهبری آیتالله خامنهای برای انجام کاری خدمت حضرت آیتالله صافی گلپایگانی رسیدم، بابت رهبری آقا از وی سوال کردم. جواب داد وی در این جمع مورد اعتماد است. بعد از مشخص شدن رهبری، مرحوم آیتالله گلپایگانی نماز حضرت امام را خواندند و بعد تدفین صورت گرفت.
انتخاب مقام رهبری توسط مجلس خبرگان که نهاد قانونی مندرج در قانون اساسی برای تعیین رهبر است، صورت گرفت. عموم ملت ایران، نخبگان، فرهیختگان و حوزههای علمیه همگی استقبال کردند؛ گرچه بعضی حرف و حدیثها توسط جریانات انحرافی و التقاطی به زبان آورده شد و بالاخره با اینکه این جریانهای انحرافی انقلتهایی داشتند اما بالاخره کشور رهبری جدید را که توسط خبرگان تعیین شده بود استقبال کرد و هر چه جلوتر آمدیم مردیم به این عمل خداپسندانه مجلس خبرگان تحسین بیشتر داشتند. بحمدالله در این حدود سه دهه نیز رهبری فرزانه انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و استقلال کشور را که بارها به خطر افتاده با مدیریت داهیانه خود حفظ و موجبات دوری از دشمنان از سرزمین اسلامی را فراهم کرد. بنابراین رهبری حضرت آیتالله خامنهای درست است که در سالهای اولیه با انتخاب قانونی مجلس خبرگان صورت گرفت اما در ادامه، این خود رهبری بود که عملا ثابت کرد از لیاقت و صلاحیت ممتازی برخوردار است.
نظر شما