صبح روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه، نقد خاطرات رجال سیاسی غربی و بازنمایی شهید سلیمانی در آن ها در محل مشست سرای ملل برگزار شد.
در ابتدای نشست الهام عابدینی، پژوهشگر روابط بین الملل در پاسخ به این سوال که شخصیت سردار سلیمانی کی و چگونه در رسانه ها و به خصوص رسانه های خارج از کشور مطرح شد گفت: وال استریت ژورنال در سال ۲۰۱۲ به صورت مختصر به سردار سلیمانی پرداخت؛ آن سالها هنوز سردار در ایران هم مطرح نبودند. سال ۲۰۱۴ سالی بود که داعش به صورت رسمی اعلام خلافت خود خوانده کرد، از همان سال رسانه های زیادی به شخصیت سردار سلیمانی پرداختند. مسئله ای که آن ها مطرح می کردند این بود که آیا این شخص کسی است که میتواند داعش را سرنگون کند؟ یکی از رسانه های غربی هم به ایشان لقب شوالیه خاموش را داد. وی اضافه کرد: اغلب روایتهایی که از ایشان در رسانه های خارج از ایران شده، مخدوش است؛ چه روایتهای قبل از تروو و چه بعد از آن. قبل از ترور ایشان را به عنوان فردی که به بشار اسد برای سرکوب مردم کشور سوریه کمک میکند، معرفی کردند؛ هرچند کمی بعد و با ظهور حکومت داعش و جنگ علنی، سردار سلیمانی را فردی مبارز با تروریسم در منطقه معرفی کردند. بعد از ترور ایشان روایتهایی متناقض نقل شد و وی را فردی تروریست معرفی کردند در حالی که با رجوع به آرشیو همان خبرگزاری ها این تناقض مشهود است.
فواد ایزدی کارشناس مسائل بینالملل و استاد دانشگاه، صحبتهای خود را با این پرسش آغاز کرد که اساسا چرا اینقدر فضای تنفر بر ضد کشور ما تبلیغ می شود؟ وی یکی از مهم ترین علل را حس قدرتمندی آمریکا در منطقه ی غرب آسیا بعد از فروپاشی شوروی دانست و اضافه کرد: تفکر مقاومت و حرکت سردار شهید سلیمانی، حرکات تجزیهطلبانه آمریکا در منطقه غرب آسیا را خنثی کرد و آمریکا به اهداف خودش در این زمینه نرسید.
در ادامه مهدی ابراهیمزاده؛ پژوهشگر علوم انسانی گفت: در بررسی پدیدهها، بهتر است از دور نگاه کنیم و نمای کلان تر را ببینیم، در این صورت تحلیل درست تری خواهیم داشت. وی ادامه داد: در بررسی شخصیت هایی نظیر سردار سلیمانی و حتی سایر سرداران شهدا، فضای اخلاقی، عرفانی و نقل خاطرات بیشتر مورد توجه قرار می گیرد که هرچند مهم است ولی روایت کلان و جامع تری از جبهه ی مقاومت صورت نمیگیرد. ما به این روایت جامع و کلان در کشور و منطقه قطعا نیاز داریم. ابراهیم زاده گفت: حتی بعضی از این روایت در خاطرات مقامات غربی نقل می شوند، ولی ما چون همچنان گرم اتفاقات تغییر قدرت و تغییر هندسه جهانی هستیم، گویی هنوز ایده ی کلی جبهه ی مقاومت و تغییری که کلیت نظام جهانی اتفاق افتاد را ندیده ایم و تبیین نکردهایم.
الهام عابدینی پژوهشگر روابط بین الملل با اشاره به بخشی از کتاب خاطرات مایک پمپئو گفت: بعد از ترور سردار سلیمانی، ترامپ انتظار داشت مقامات غربی از او تمجید کنند و همراه باشند، ولی فقط بوریس جانسون تماس گرفت و او هم خیلی همراه نبود و بیشتر ترسیده بود. در واقع واکنش رسانه ها و مقامات غربی، بر اساس توقعی که داشتند پیش نرفته بود و وحشت داشتند که ایران و همراهان ایران چه حرکتی در واکنش به این ترور انجام می دهند. بعدتر همه ی آن ها متوجه شدند ترور سردار سلیمانی، حرکت اشتباهی بود چون حرکت مقاومت در ایران و منطقه در حال پیشرفت است و با حذف شخص، این روند متوقف نمی شود. در بخش دیگری از این کتاب، پمپئو می گوید: به ترامپ گفتم سلیمانی را باید تحریم کنیم، چون مغز متفکر مقاومت در غرب آسیاست.
جوفار، پژوهشگر و کارشناس مسائل خاورمیانه به خاطره ای از پمپئو اشاره کرد که: وقتی می خواستیم وارد عراق شویم مجبور بودیم چراغ هواپیما را خاموش کنیم، بعد هم با هلیکوپتر وارد سفارت عراق شویم، فضا برایمان آنقدر نا امن بود که جرئت نداشتیم با ماشین در شهر تردد کنیم، درحالیکه برای مقامات ایرانی اینگونه نبود و مقامات ما در سطوح مختلف به راحتی در عراق تردد داشتند.
در پایان فواد ایزدی گفت: ابتدا آمریکاییها فکر میکردند مدیریت عراق و اشغال عراق کار راحتی است؛ چون این بحث مطرح بود که مشکل اصلی در غرب آسیا، عراق نیست. مشکل اصلی ایران است ولی حمله به ایران و مدیریت ایران راحت نیست، ابتدا باید وارد عراق شویم و بعد ایران؛ که البته در عراق هم موفق نشدند. ایزدی به تغییر نگاه در مورد غرب در ایران و حتی جهان گفت: سال های گذشته فضایی در ایران حاکم بود که آمریکا را کدخدا می دانست ولی اکنون حتی شاهزاده های سعودی هم می دانند که قدرت آمریکا رو به افول است؛ چنین تفکراتی نشان می دهد مکتب سردار شهید قاسم سلیمانی و کلی تر از آن مکتب مقاومت، در ریل درستی است، مقاومت این جبهه هرچند منجر به از دست دادن شهدای عزیز و جوانان زیادی شد ولی در نهایت، استکبار مجبور به تغییر سیاست شد.
نظر شما