نیروی آغمیونی به مناسبت روز بزرگداشت پروین اعتصامی در گفتوگو با ایبنا:
زن در شعر پروین موجودی قدسی و سازنده است/ شاعری که در ورای هر پدیده، نکتهای میدید
فاطمه نیروی آغمیونی، پژوهشگر ادبی تاکید دارد که زن در شعر پروین موجودی قدسی، سازنده، مستحق و قادر به داناشدن و آفرینش نیکیها و پروریدن فرزندان برومندی است که بتوانند جامعه بشری را بهسوی هدفی والا و شایسته پیش برند.
وی با تاکید بر نقش پدر پروین در پرورش استعدادهای وی گفت: پدرپروین، میرزایوسف اعتصامی(اعتصامالملک) پسر میرزا ابراهیمخان مستوفی ملقب به اعتصامالملک، از اهالی آشتیان بود که در جوانی به سمت استیفای آذربایجان به تبریز رفت، مدتی نماينده مجلس بود و تا پایان عمر هم در همان شهر زیست. میرزا یوسف اعتصامالملک، از نويسندگان و دانشمندان بنام ايران بود و به جرات میتوان وی را از پیشقدمان راستین تجدد ادبی و تحول نثرفارسی در ایران دانست. اعتصام الملک، با ترجمه شاهکارهای نویسندگان بزرگ جهان، در پرورش استعدادهای جوانان، نقش بسزا داشت. پروین ديوان اشعار خود را به عنوان «هديه فکر و شعر» به پدرش تقديم کرده است.
نیروی با تاکید بر اینکه نخستين مجموعه شعر پروين که حاوی آثار پيش از 30 سالگی وی است، در سال 1314 انتشار یافت، افزود: پروين اعتصامي، پس از کسب افتخارهای فراوان و درست در زمانی که برادرش ابوالفتح اعتصامی ديوانش را برای چاپ دوم آن حاضر میکرد، بهطور ناگهانی در روز سوم فروردين 1320 به دلیل حصبه بستری شد و شانزدهم فروردین چشم از جهان فروبست. پيکرش را در آرامگاه خانوادگیشان در شهر قم و کنار مزار پدرش در جوار بارگاه حضرت معصومه (س) به خاک سپردند. پس از مرگش قطعه شعری از وی يافتند که معلوم نيست در چه زمانی برای سنگ مزار خود سروده بود و اين قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند.«اين که خـاک سيهش باليـن اسـت/ اختــر چــرخ ادب پــرويـن اسـت/ گر چه جـز تلخی از ايـام نـديــد/ هرچه خواهی سخنش شيريـن اسـت/ صـاحـب آن همـه گفتــار امـروز/ سـائــل فاتحــه و يـاسيــن اسـت/ دوستـان بـه که ز وی یــاد کننــد/ دل بـیدوست دلـی غمگیـن اسـت»
مشروطهسرایی که از درد زنان میگفت
این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه پروین در اواخر دوره قاجاریه به دنیا آمد و از شاعران عصر مشروطه محسوب میشود، توضیح داد: دورانی که پروین در آن زندگی میکرد از لحاظ سیاسی، تاریخی، فرهنگی و ادبی، دورانی متغیر و بیثبات و در حال گذار بوده است. در سرتاسر دوره سلطنت قاجاریه، نامی از زن و آزادی زن نیست و هر چند به کنایه هم ذکری از این مقوله نمیرود. قیود مذهبی و شرایط اجتماعی به زن اجازه نمیداد که نه تنها در بیرون از خانه، بلکه در چهاردیواری خانه خود از حقوق و آزادی برخوردار شود.
وی همچنین گفت: تا پیش از نهضت مشروطه و مدتها بعد از آن، زنان ایرانی روی از مردان نامحرم میپوشاندند و وقتی میخواستند از خانه بیرون بروند شلواری بلند و سیاه و گشاد به نام چاقچور بر پا و چادری غالباً سیاه و گاهی به رنگهای دیگر بر سر میکردند و روبنده و بعدها پیچه بر روی میانداختند، چنانچه هیچ عضوی از اعضای آنان نمایان نبود و اگر زنی در این کار اندک غفلتی مینمود، بیحیا و بیعفت شناخته میشد. در آن زمان، به تعلیم و تربیت زنان چندان توجه نمیشد. مدارس دخترانه وجود نداشت و دختران در مکتب حاضر نمیشدند و تنها دختران خانوادههای اشرافی پیش ملای سرخانه که غالبا زن بود، قرآن و تا اندازهای خواندن و نوشتن زبان فارسی را یاد میگرفتند. همچنین دو آموزشگاه دخترانه در تهران تا سال1290 وجود داشت که آمریکائیان و فرانسویان مقیم تهران دایر کرده بودند و بیشتر دختران ایرانی غیرمسلمان از ارامنه و اقلیتهای مذهبی دیگر در آنها تحصیل میکردند.
نیروی اغمیونی افزود: در ایران، از روزی که زمزمه آزادی بلند شد، تامین حقوق زنان جزو آرزوهای تجددخواهان بود؛ اما آنان بسیار با احتیاط سخن میگفتند و پس از تاسیس مدارس دخترانه هم تا مدتها اجازه نمیدادند آموزگاران مرد در سر کلاسها حاضر شوند و اگر موردی پیدا میکرد، آموزگار یا بسیار پیر یا نابینا بود یا دختران رو پوشیده درس میخواندند.
این پژوهشگر ادبیات معاصر با اشاره به اینکه از نظر پروین، زن ایرانی همواره از ماهیت «ایرانی» بیبهره بوده است، گفت: زن ایرانی در عصر پروین باحجاب بود، اما از مفهوم حجاب درک درست و جامعی عایدش نگشته بود. حق و حقوق زنان در جامعه به رسمیت شناخته نمیشد و چندان مورد تکریم واقع نمیشد. پروین در یکی از اشعارش به این نکته تاکید کرده که زن در ایران پیش از این گویی ایرانی نبود «زندگی ومرگش اندر کنج عزلت میگذشت/ دادخواهیهای زن میماند عمری بـیجـواب/ پیشـهاش جز تیـرهروزی و پریشـانی نبـود/ زن چه بود آن روزها گر ز آنکه زندانی نبود/ آشکــارا بـود ایـن بیــداد، پنهــانی نبـود» پروین، زن ایرانی را همتراز و همپایه مرد در فراگیری و علمآموزی میدانست و با ملاحظه عقبماندگی گذشته تاسف میخورد.
تجلی نگاه خاص پروین به زن در «نهال آرزو»
نیروی با اشاره به اینکه پروین در شعر «نهال آرزو» خطاب به زنان کرده و از افکار و تصور عام درباره زن و جایگاه نازلی كه به وی بخشیدهاند، شكایت کرده، توضیح داد: پروین در این شعر پس از تجلیل از مقام مادری و همسری و تشویق دانشاندوزی به منظور تربیت فرزندان شایسته از زنان خواسته که حقوق از دسترفته خود را كه ابتدايیترين آن همانا حق دانستن، آموزش و يادگيری است، به دست آورند. وی در ادامه شعر زنی را ستوده که صاحب علم و فضل باشد و برتری مرد و زن را به دانستن بیشتر دانسته که با دانش خود در دامانش میوهای از باغ علم میپرورد که شجاع، راستگو و درست کردار و عفیف و پاکدامن باشد «پستی نسوان ایران، جمله از بیدانشی است/ مرد یا زن، برتـری و رتبـت از دانستـن است/ زین چراغ معرفت کامروز اندر دست ماست/ شاهراه سعـی و اقلیـم سعـادت، روشـن است/ به که هر دختـر بدانـد قـدرعلـم آموختـن/ تا نگوید کس پسر هوشیار و دخترکودن است/ زن ز تحصیل هنر شد شهره در هر کشوری/ برنکرد از ما کسی زین خواب بیدردی سری/ از چه نسوان از حقوق خویشتن بیبهرهاند/ نام این قوم از چه دورافتاده از هـر دفتـری؟/ دامن مادر، نخسـت آموزگار کـودک است/ طفـل دانشـور کجـا پرورده نادان مـادری؟»
وی در بیان زبان شعر پروین با تاکید بر اینکه سرودههای پروين بر زبان و بينش مردانه وی دلالت میکنند، گفت: پروین نتوانسته هويت جنسی خويش را به اثبات برساند و دلیل مردانه دانستن اشعار ديوان وی واژگان، مفاهيم، معانی و موضوعات شعری است.
نیروی همچنین با اشاره به اینکه قصايد پروين کمتر از يک سوم ديوان وی را تشکيل ميدهد و حکم به مردانه بودن در قصايد وی بسيار پررنگ است، توضیح داد: نمیتوان چنين قضاوتی را کاملا نادرست تلقی کرد زيرا پندآموزی و موعظهگری که ويژه زبان مردسالارانه است، در اشعار پروين بيش از خردگرايی و اتکا به تفکر و تعقل از آنچه که از يک زن انتظار میرود، به چشم میخورد. پروين همچون انديشمندی توانا در مورد انسان و ابعاد گوناگون زندگي و مسائل اخلاقی و اجتماعی میانديشد و حاصل تفکر خود را با زبان قلم بيان میکند.
وی معتقد است، استواری و روانی کلام پروين که البته بيشتر در قصايدش به چشم ميخورد معلول دو علت یکی پرهيزگاری، پاکدامنی و ايمان محکم وی به خالق و عظمت خلقت و دیگری توجه پروين به حقايق کلی و جاودانگی هستی است.
نیروی با اشاره به اینکه در روزگار پروين، شاعر تنها بيانگر زيبايیها و افکار لطيف وباريک خود نبود، توضیح داد: وی اعتراض به ظلمها و بيدادگریها را در شعر خويش با زبانی تند و کوبنده نشان میداد و مانند مرد مبارزی خواهان حق و عدالت بود. وی در اين مواقع ناچار بود روح لطيف و بيان زنانه خود را کنار بگذارد و مردانه سخن بگويد تا موثر واقع شود. پروين به تبع زن بودن خويش از نکتهسنجی و باريکبينی زنان بهره کافی برده بود. در ورای هرچيز، نکتهای میدید و آن را به نيکويی بازگو میکرد.
این پژوهشگر ادبی با بیان اینکه قطعه «تيرهبخت» دیوان پروین تفاوت نگرش و بيان پروين را به عنوان يک زن با يک مرد سخنور کاملا بیان میکند، گفت: اما سخنوران مرد هر چقدر هم که باريکبين، مهربان و دلسوز باشند، به شيوه پروين نمیتوانند بیمهری نامادری را نسبت به دختری بيچاره بازگو و روایت کنند «دختری خرد شکـايـت سـر کــرد/ کـه مـرا حـادثـه بـیمــادر کــرد/ ديگـری آمـد و در خـانـه نشست/ صحبت از رسـم و ره ديگـر کـرد/ مــوزه ســرخ مــرا دور فکنـــد/ جـامـه مـادر مــن بــر تــن کـرد...»
وی با بیان اینکه پروين اعتصامی بارها در ديوان خويش به نقش و جايگاه زن پرداخته است، افزود: پروين در قطعات، مثنويات و مناظراتش بسيار صميمىتر و بىرياتر از احساسات زنانه خود سخن مىگويد و با دنياى مادى اطراف خويش ارتباط نزديکى برقرار میکند. هر چيز بىجان در شعر وی جان مىگيرد و خواننده با آن احساس نزديکى مىکند. زن در ديوان پروين نقش اصلی خويش را میيابد و از ديدگاه وی زن يعنی مادر، محور و كانون افقهای روشن خانواده و در ديدگاهی وسيعتر اصلیترين عنصر سازنده اجتماع است كه با گوهرهای ارزشمند علم و دانش راه را برای فرهيختگی و پيشرفت روزافزون جامعه بسيار هموار میکند.
نیروی با تاکید بر اینکه پروین به دنبال برتری دادن زن به مرد و افراطگرایی نبود اما مسائل مربوط به امور زنان باعث شد تا وی پایاننامه تحصیلی خود را به این مسئله اختصاص دهد، گفت: عنوان رساله وی «زن و تاریخ» بود. پروین در این متن از ظلمی که مرد به شریک زندگی خود میکند و از وضعیت سیاه و نکبتبار و پررنج زنان مشرق زمین سخن گفت و شرط رهایی این ملتها را تعلیم و تربیت درست زن و مرد اعلام کرد. اشعارش از اولین فریادهای زن علیه فشارهای جامعهای است که زن را از خودرانده و برای وی موجودیت و هویتی در نظر نگرفته است. پروین بهعنوان شاعر وظیفه خویش میداند که زنان ایران را از وضعیتی که در گذشته داشتهاند، آگاه کند.
این پژوهشگر ادبی تاکید کرد: مقامی که پروین اعتصامی برای زن قائل است و آن را بارها در اشعارش مطرح میکند، بسیار والاست. زن در شعر وی موجودی قدسی، سازنده، مستحق و قادر به دانا شدن و آفرینش نیکیها و پروریدن فرزندان برومندی است که بتوانند جامعه بشری را بهسوی هدفی والا و شایسته پیش برند و محیطی فراهم آورند که در آن زن و مرد، سیاه و سفید و فقیر و غنی، قادر باشند در کسوت دانش و تقوی، استعدادهای نهفته و خدادادی خود را شکوفا کنند و در حرکت بهسوی تعالی به یاری عرفان و شناخت راستین پیشگام شوند. پروین زنان را ارزشمند میداند. آنگاه که از آنان میگوید و رنج آنها را در سرودههایش به تصویر میکشد، امیدوار است که روزی زنان سرزمینش از جهل و نادانی دست بردارند و به تمام امور سطحی و بیهوده زندگی خود پشت پا زنند. وی به وضع اجتماعی زن نظر دارد، وی را همسر و برابر مرد میداند.
وی همچنین گفت: پروین درباره زنان و اهمیت و لزوم تربیت و تعلیم آنها چنین میسراید «زنی كه گوهر تعلیم و تربیت نخرید/ فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان.» در این بیت پروین دید خود نسبت به زن را بیان میکند و در مورد چگونگى رفتار زن در مقابل همسرش سخن مىگويد، وی را طبیب و پرستار معرفی میکند«زن نکوی، نه بـانـوى خانـه تنـها بـود/ طبيب بود و پرستار و شحنه و دربان/ به روزگار سلامت، رفيـق و يـار شفيق/ به روز سانحه، تيمارخوار و پشتيبان/ ز بيش و کم، زن دانا نکرد روى ترش/ به حرف زشت نيالود نيکمرد دهان»
نظر شما