معظمی به نوشتن در حوزه ادبیات پایداری و جنگ علاقه دارد و «غروب پالمیرا» یکی از آثار مهم او محسوب میشود که قرار است به زودی در نشر 27 بعثت منتشر شود.
وی به تازگی گفتوگویی با خبرنگار ایبنا داشته که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید:
اولین کتابی که در حوزه ایثار و شهادت نوشتهاید چه نام دارد و مضمون آن چیست؟
«آتشگاه عشق» زندگی یک شهید نوجوان به نام اکبر باریکانی است که شاگرد ممتاز در رشته تجربی بود و در سن ۱۷ سالگی در منطقه مهران با اصابت گلوله تانک به شهادت میرسد. البته این کتاب را خیلی مفصلتر با نگارش جدید به چاپ خواهم رساند.
انگیزه و هدف شما از نوشتن در حوزه ادبیات پایداری چیست؟
بنده در منطقه جنگی به دنیا آمدم و در کودکی به آنچه که شهدا برای آرامش و امنیتم انجام دادند اشراف کامل داشتم. شهدا در ذهنم قهرمانانی بودند که کودکیام را از آوارگی، وحشت و ترس نجات دادند. بزرگترین انگیزه بنده عشق به این قهرمانان بزرگ وطنم بود که با شنیدن نام و خواندن خاطراتشان احساس غرور و سربلندی میکردم. آرزو دارم صدای این اسطورههای حقیقی به گوش جهانیان برسد.
نظر شما در خصوص اهمیت پرداختن به زندگی و خاطرات شهدا و رزمندگان چیست؟
نوشتن از شهدا رسالتی است که اگر مغفول بماند حتما به نسلهای آینده ایران زمین جفا خواهد شد. حکایت این دلاوران بیمثال میتواند قویترین کاراکترها را در ذهن و روح کودکان، نوجوانان و جوانان این سرزمین شکل دهد. نوشتن از شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم و مدافع امنیت به نسلهای بعد نشان میدهد که روزگاری در این سرزمین کهنسال که مهد افسانههای بزرگ است، جوانانی در پرتو اعتقادات حقیقی در این آب وخاک حماسههایی آفریدند که در دنیا کمنظیر بود. هشت سال نمایش ایثار و از خودگذشتگی گنجی بزرگ در تمام جنبهها علی الخصوص نظامی اخلاقی، اقتصادی، مدیریت بحران و نحوه صبر و صلابت برای نسلهای آینده این کشور برجای نهادند.
نوشتن در حوزه ادبیات پایداری تا چه میزان بر نسل جوان ما تاثیر گذار بوده است؟
در حوزه نوشتن میتوان با تبلیغ کتابهای شهدا، با نگارش درست، حرفهای وجذاب این ژانر ادبی و با تهیه کتابهای صوتی و انتشار در فضای مجازی کمک شایانی به کم کردن تهدیدات این فضا کرد. حمایت صد درصد نهادهای دولتی، اجتماعی وتخصیص بودجه برای تولید محتوا به رسیدن به این هدف مقدس کمک خواهد کرد.
با توجه به فراگیر شدن فضای مجازی در بین افراد جامعه ادبیات پایداری چگونه میتواند تاثیر خود را نمایان جلوه کند؟
فکر میکنم از روزی که این کتابها بصورت حرفهای به نگارش درآمد و آثار فاخری در این ژانر به بازار آمد تاثیرات خیلی شگرفی بر زندگی جوانان داشته. جوانانی با دیدگاههای مختلف این کتابها را با دقت میخوانند. جوانانی دیدهام که با خواندن همین کتابها مسیر زندگیشان روشن شده . نوجوانان، جوانان وحتی افراد میانسالی را میشناسم که با مطالعه این نوع کتابها مسیر زندگیشان کامل تغییر کرده است.
در آغاز درباره موضوع و محتوای کتاب غروب پالمیرا که به آن پرداختید ، توضیح مختصری بفرمایید؟
کتاب غروب پالمیرا زندگی یک جوان مهندس تهرانی به نام علیاصغر شیردل است که تحت تربیت پدر و مادری صبور و معتقد رشد یافته و سرانجام با اصرار خودش و به منظور دفاع از اعتقاداتش و نجات انسانهای بیگناه از چنگال خونریزان داعشی به سوریه میرود و همان جا به شهادت میرسد.
چرا نگاشتن خاطرات این شهید را انتخاب کردید؟ و مختصری درباره این شهید برایمان بگویید؟
بنده از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۵ یک رمان طولانی و تخیلی نوشته بودم که به منظور انتشارش به ناشران مختلف سر زدم ودر خرداد ماه ۱۳۹۵ با دیدن عکس شهید شیردل بر سر در مسجدی حال وهوای شهدای شهرمان در خاطرم جان گرفت و با دعوت شهید شیردل این نوع نگارش را انتخاب کردم. شهید شیردل جوانی به روز بود با ابعاد زندگی جوانان هم دورهاش؛ نکته مهم زندگی این قهرمان بزرگ نحوه برخورد این شهید با چالشها و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، مذهبی واخلاقی جامعه ومسئولیت پذیری فوقالعادهاش بود.
بهنظر شما مهمترین نکتهای که کتابتان با مخاطب در میان میگذارد، چیست؟
مهمترین نکات کتاب غروب پالمیرا خلوص و پرهیز شهید شیردل از ریاکاری بود. نکات بسیار ظریف روانشناسی وتربیتی این کتاب بسیار شاخص است. طرز رو به رو شدن شهید با مسائل روز جامعه و تعادل در تمام ابعاد زندگی بسیار برای بنده هیجانانگیز و قابل تحسین بود. ایمان و اعتقاداتش را نه در گفتارش بلکه در کارها و اخلاق و منشاش میتوان دید و به تصویر کشید.
آیا کتاب یا خاطرات کسی را خواندید که خیلی به دلتان بنشیند و در ذهنتان به عنوان یک شاخص یا الگو بشود و به دیگران بگویید اگر می خواهید کتاب خاطرات بنویسید باید مثل این کتاب بنویسید؟
از نوجوانی به خواندن رمان علاقه پیدا کردم وحتی رشته دانشگاهیم ادبیات بود و اولین بار با خواندن کتاب (دا) که با فرهنگ بومی بنده مطابق بود با ادبیات مقاومت آشنا شدم و تصمیم دارم خاطرات کودکیام از جنگ را با نام جنگ جهانی سوم بنویسم. انشا الله به همان جذابیت (دا) باشد؛ در این حوزه کتابهای بسیاری خوانده ام که برای بنده شاخص بوده و هستند.
به عنوان یک نویسنده، تعریف شما از جنگ در مرزهای خارج از کشور مثل سوریه چیست؟
متاسفانه هنوز این مقوله در ذهنیت اقشار مختلف درست معنی نشده جدای مسائل اعتقادی و دفاع از شیعه این مقوله فقط با سواد بسیار بالای سیاسی قابل درک است و به زبان عامیانه میتوان گفت که آتش شعلهور خانه همسایه حتما دامنگیر خانه ما خواهد شد. خانه همسایه ما مورد هجوم بود اگر دشمن سوریه را شکست میداد صد درصد جنگ به مرزهای ما وارد میشد و با درایت شهدایی چون سردار سلیمانی توانستیم قبل از سرایت شعلهها به خانهمان آتش را مهار کنیم.
حوزۀ دفاع مقدس و ادبیات پایداری، همچنان یکی از حوزههای پرفروش را در کشور ماست. به نظر شما این اقبال ناظر به چیست؟
به نظر بنده تلاشهای مجموعههایی که ناظر بر این آثار زیبا هستند در موفقیت این ژانر جدید ادبی تاثیر بسزایی دارد. نگارش درست، اتفاقات حقیقی و نمایش نهایت انسانیت و گذشتن از جان شیرین مقولهای است که هیچ گاه کلیشه و نخ نما نخواهد شد در زندگی هریک از شهدای عزیز با مجموعهای از غلبه عجیب انسان برهوای نفس روبه رو هستیم همان چیزی که هنوز برای فرهنگهای غربی در زمره آثار سوررئال است.
فرآیند جمعآوری و تدوین اسناد و مدارک در کتاب شما چگونه بود؟
حدود یک سال به مصاحبه با افرادی که با شهید شیر دل بیشترین ارتباط را داشتهاند مصاحبه کردم بیشتر از سی ساعت مصاحبه شفاهی دارم و در حین نگارش ارتباط تنگاتنگی با خانواده شهید داشتم و این از اقبال بنده بود که خانواده ایشان بسیار فرهنگ دوست و بسیار مشتاق و پیگیر نشر کتاب بودند.
به عنوان نویسندۀ این اثر، چه ویژگی بارزی برای این کتاب قائلید و برایتان مهم است؟
بنده بارزترین ویژگی این کتاب را توجه نویسنده به جزئیات روحی و احساسی این شهید میدانم در کتاب غروب پالمیرا هر چه اتفاق میافتد سرمنشاءی از اعتقادات و مسئولیتپذیری و توجه شهید به تمام ابعاد وجودیاش هست ایشان به کوهنوردی و سینما و موسیقی علاقه داشت. دغدغههای خواهران جوانش را در تقابل با اعتقاداتش نمیدیده وبرای هر مشکلی به دنبال منطقیترین راه حل بوده که این الگوی خوبی برای خوانندگان عزیز است. با توجه به کارمند بودن شهید در قسمت مخابرات یکی از سازمانهای سپاه کشور، ایشان را میشود به عنوان یکی از پتانسیلهای مسئولیتی پاکدست واقعی کشور دانست که قبل از دریافت پست یا مقامی راه شهادت را برای جاودانگی ابدی برگزید.
چگونه با حوزه ادبیات پایداری آشنا شدید و درباره آن کتاب نوشتید، آیا کتابهای دیگری در این حوزه به چاپ رساندهاید؟
بنده بعد از دیدن عکس شهید شیردل و ماه ها فکر کردن به شهیدی که در دهه ۹۰ دنیا را طلاق داده و به سمت سعادت اخروی میل دارد به صورت خیلی اتفاقی با یکی از نویسندگان این سبک نگارش آشنا شدم و در مدت یک هفته کار شهید شیردل به من سپرده شد .
استقبال مردم را از این کتاب را چگونه خواهید دید؟
به نظرم با توجه به منش شهید بزرگوارمان در صورت اطلاع رسانی درست استقبال خوبی از این کتاب شود.
به کدام بخش کتاب علاقه دارید؟
بنده به تمام پاراگرافهای کتاب عشق میورزم. اما بخش سوریه و مظلومیت آن بسیجی نوجوان و پرانرژی و کوهنوردی که پیگیر سینما و موسیقی بود در هنگام نبرد و در لحظه شهادت در حالی که آخرین کلامش یاعلی بود برای بنده بسیار گیرا و قابل تامل است.
مهمترین هدف و پیام این کتاب چیست؟
این کتاب مثل کتابهای دیگر این حوزه مهمترین پیامش این است که برخلاف نظر دشمنان یک جوان ایرانی آنقدر با فلسفه جاودانگی انسان اشراف دارد که مرگ در راه دفاع از انسانیت و بشریت را تولد دوباره ای در جهانی بی انتها می بیند.
دلیل انتخاب عنوان کتاب (غروب پالمیرا) را بیان کنید؟
پالمیرا یکی از معرفترین شهرهای تاریخی دنیا واقع در شهر تدمر سوریه است که هر ساله میلیونها گردشگر برای بازدید داشته این بنای بی نظیر دارای یک میدان بزرگ گلادیاتور و هزار ستون پا برجا بود که در روز شهادت علی اصغر این اثر باستانی توسط داعش بمب گذاری شد و نیمی از این اثر بینظیر نابود شد. آخرین عکسهای شهید کنار ستونهای بنای پالمیراست. علی اصغر و همکارانش در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ برای بازدید از این بنای تاریخی به تدمر رفتند.
در نگارش این کتاب از چه شیوهای استفاده کردید؟
بنده این کتاب را با وجود ۱۸ راوی با زاویه دید سوم شخص نگاشتهام که در کار مستندنگاری سختتر از زاویه اول شخص میباشد. با توجه به دقت فوقالعاده بخش مستندنگاری سعی کردم حتی در تصویرسازیها از حقیقت محض استفاده شود و زندگی این شهید با خط زمانی و به صورت داستان روایی گفته شده است.
نظر شما