«کتاب جاسوس بازی 2»؛ روایتهایی واقعی از ایرانیهایی که به کشور خود خیانت کردند از سوی انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد.
آنچه در کتاب«جاسوس بازی 2» خواهید خواند نه داستانهایی پلیسی است بهشیوه آگاتا کریستی و نه قصههایی هیجانی بهتقلید از جیمز باند! داستانهای آنها، واقعی بودند یا تخیلی، متعلق به عصر و زمان و مکان خودشان بودند؛ اما جاسوس بازی ماجراهایی بسیار تلخ است از برخی افراد که خواسته یا ناخواسته خود را قربانی بیگانگان کردند و درنهایت اینکه هیچکدام از این ماجراها تخیلی، داستان، و ساختهوپرداخته ذهن یک داستاننویس نیستند. همه آنچه خواهید خواند، حوادثی است که چهبسا به ریختن خونهای بیگناهان بسیاری منجر شده است تا دشمنان از دستاندازی به کشور عزیزمان ایران، ناکام بمانند.
شاید که آنها برای جاسوسی و اعمال خائنانه خود توجیههایی داشته باشند؛ ولی هیچ چیز دلیل نمیشود انسان، برای خدمت به دشمن، به هموطنان خود خیانت کند و آنان را بهپای دشمنان و اشغالگران قربانی کند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
بعضیها فکر میکنند اگر؛
کسی دکتر یا مهندس شد، مخصوصاً که مدرکش را از خارج گرفته باشد؛
کسی کارگردان یا هنرپیشه است و از جشنوارههای خارجی کلی جایزه گرفته است؛
کسی فوتبالیست است، دهها گُل ملّیزده، لژیونر شده و در گرانترین تیمهای خارجی بازی میکند؛
کسی در ردۀ بالای سیاستمداران کشور قرار دارد؛
کسی سالها در جبهه بوده و حتی تیر و ترکش هم بر بدنش جای دارد؛
کسی صدها سرود و نوحه و شعر در وصف وطن سروده، خوانده و برنامه اجرا کرده است؛
هر کاری بکند، از روی فهم، شعور، علم و عقل است و اگر جانش را بدهد، در هر زمان، هر حال، هر مکان و برای هر چیز، فدایی وطن است! اما در واقعاین گونه نیست!
سرلشکر شاهنشاهی، احمد مُقرّبی، بهجرم 20 سال جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی (روسیۀ فعلی) اعدام شد.
پاسدار عباس زریباف، از مسئولان ردهبالای اطلاعات سپاه، به منافقین پیوست و کلی اطلاعات به رجوی داد. مرداد1367 در عملیات مرصاد، هنگام حمله به خاک ایران، دوشادوش لشکریان صدام کشته شد و آرزوی فتح ایران را به گور برد.
دریادار قهرمان ملکزاده، از فرماندهان ارشد نیروی دریایی ارتش در زمان جنگ، بهجرم جاسوسی برای سازمان اطلاعات آمریکا، اعدام شد.
ناخدا بهرام افضلی، فرمانده نیروی دریایی ارتش، بهجرم دادن اطلاعات نظامی ایران در زمان جنگ به شوروی، اعدام شد.
سرهنگ بیژن کبیری و سرهنگ هوشنگ عطاریان، از فرماندهان ارتش در جنگ که برای خودشان افتخاراتی هم داشتند، بهجرم دادن اطلاعات نظامی ایران به شوروی و از آن طریق به عراق، اعدام شدند.
سیدمحمود موسوی مجد در نیروی قدس سپاه نفوذ کرد، چندین سال در کنار مدافعان حرم در خطوط نبرد حضور داشت و تا پای مرگ هم رفت، بهجرم جاسوسی برای دشمن صهیونیستی دستگیر و اعدام شد.
علیاکبر محمدی خلبان ویژه شخصیتهای کشور، با شعار «جانم فدای ایران»، هواپیمای ایرانی را دزدید و به صدام حسین تحویل داد و از او شیرینی گرفت. در آلمان جانش را فدای صدام کرد.
مسعود کشمیری با شعار «جانم فدای ایران»، محمدعلی رجایی (رئیسجمهور) و محمدجواد باهنر (نخستوزیر) را مظلومانه کشت.
محمدرضا کلاهی با تصور اینکه برای ایران دارد جان میکند، 73 نفر را در انفجار حزب جمهوری اسلامی کشت و 30 سال بعد در هلند، جانش فدای مسعود رجوی شد.
اسفند1367، دیدهبانهای مجاهدین خلق، در راه وطن(! ) نشانی و اطلاعات «پناهگاه شیرین» در کرمانشاه را به عراق دادند، صدام با موشک آنجا را زد و دهها زن و بچه ایرانی تکهتکه شدند.
هفدههزار نفر مردم کوچه و بازار در همه شهرهای ایران، بهدست منافقین ترور شدند، برای اینکه وطن آزاد شود و به دست صدام و آمریکا بیفتد!
صدها دختر جوان ایرانی که تحصیلات عالیه داشتند، بهفرمان رجوی، با نام مجاهدین خلق، در ستاد فرماندهی ارتش عراق، خود را قربانی رجوی و صدام کردند.
«کتاب جاسوس بازی 2»؛ روایتهایی واقعی از ایرانیهایی که به کشور خود خیانت کردند در قطع رقعی و 280 صفحه و به قلم حمید داود آبادی به نگارش در آمده و از سوی انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است
نظر شما