محمد حنیف گفت: در میان گونههای ادبیات عامهپسند، رمانهای عامهپسند بر سبک زندگی مخاطبان تاثیر زیادی میگذارد و بر پایه ذوق و سلیقه و علاقه آنان پدید میآید.
محمد حنیف در ابتدای این نشست گفت: ادبیات عامهپسند یا ادبیات مردمپسند یا ادبیات عامه یا ادبیات عوامانه یا ادبیات تودهپسند، برشی از واقعیتهای جامعه ماست و نباید بههیچ عنوان به فکر حذف آنها بود؛ این آثار برخاسته از یک ذائقه هنری است که در طی سالها از گذشته تا به امروز وجود داشته است. رویکردهای متنوعی در خصوص ادبیات عامهپسند وجود داشته است؛ برخی ادبیات نخبهپسند را در برابر ادبیات عامهپسند مطرح کردهاند و صحبت از آثار والا و فاخر میکنند و معتقدند در ادبیات عامهپسند تخدیر ملتها از سوی برخی حکومتها مد نظر قرار دارد، برخی ادبیات ساده و عامهپسند را در برابر ادبیات جدی گذاشتهاند. به هر حال ادبیات عامهپسند بر مبنای دانش اندک مخاطب طرحریزی میشود.
وی ادامه داد: در میان گونههای ادبیات عامهپسند، رمانهای عامهپسند بر سبک زندگی مخاطبان تاثیر زیادی میگذارد و بر پایه ذوق و سلیقه و علاقه آنان پدید میآید. هدف اصلی این نوع ادبیات سرگرم کردن خواننده است و تلاش دارد تا به خوانندگان آن فضايی براي کنار زدن زندگي روزمره ارائه کند.
حامد صافی نیز در این نشست گفت: ادبیات عامهپسند را نمیتوان یک ژانر متاخر به حساب آورد؛ بلکه باید به گذشتههای خیلی قبل بازگشت؛ توده مردم عموما با ادبیات تعلیمی و آموزشی ارتباط خوبی برقرار میکنند و مخاطب بیواسطه و در لحظه با فحوای این متون میتواند رابطه برقرار سازد این در حالی است که در گونه ادبیات حماسی و غنایی این ارتباط با تاخیر صورت میگیرد؛ مثلا عموم مردم با شاعری مثل خاقانی نمیتوانند ارتباط برقرار کنند؛ چراکه او صرفا به دنبال تفاخر هنری بوده است.
وی ادامه داد: در دوره مشروطه ما شاهد نزدیکترین نوع ارتباط مردم با ادبیات هستیم این وضعیت به پیشبرد نهضت مشروطه کمک میکند و گام در بیان آرزوها و نارساییهای اجتماعی و سیاسی مینهد؛ به گونهای که میتوان گفت مهمترین رسانه در این زمان ادبیات بوده است که به تهییج مردم کمک میکرده است. در دوره معاصر پای اقتصاد و سیاست به ادبیات باز میشود و نویسنده از نوشتن آثار خود هدف کسب درآمد دارد و انگیزههای اقتصادی در این وضعیت تعیین کننده میشوند؛ در این شرایط این ذائقه مردم است که به قلم جهت میدهد در حالی که این قلم است که باید به ذائقههای مردم جهت دهد؛ در این وضعیت هدف فروش بیشتر میشود تا در قبل آن، پول بیشتری نصیب صاحب اثر شود. این شرایط در رمانهای عامهپسند و اشعار عامهپسند وجود دارد. حتی در شعر هیات بعضا مشاهده میشود که با هدف جذب حداکثری مخاطب اقدامات غیر جالبی صورت میگیرد این مساله در دیدار اخیر رهبر انقلاب با مداحان نیز مورد اشاره قرار گرفت.
صافی با اشاره به ضائقه مردم گفت: متاسفانه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران براساس ذائقه مردم عمل میکند و تولید دارد؛ این رویکرد فینفسه بد نیست؛ اما وظیفه هنر و ادبیات چیز دیگری است و در دراز مدت اتفاق خوبی رخ نمیدهد. از سوی دیگر ارتباط دو سویه برخی مولفان با مخاطبان در فضای مجازی از حیث زبانی اشکالاتی را ایجاد میکند و ذائقه مخاطب دستکاری میشود ما در واقع با چالشهای جدی در حوزه زبان فارسی مواجهیم که نه برای ناشر و نه برای نویسنده مهم نیستند؛ حتی ناشران معتبری مثل سخن اخیرا رو به انتشار آثار عامهپسند آوردهاند تا فروش خودشان را بیشتر کنند و در این مهم آسیبهای وارده به زبان فارسی برایشان کمترین اهمیتی ندارد. رهبر انقلاب اشاره میکنند که ما در قبل انقلاب، شاعران خوبی مثل اخوان و نیما را داشتهایم؛ اما اشکال آنها این بود که مردم حرفشان را نمیفهمیدهاند. شاعر و نویسنده، متعهد باید باشد و نسبت به ادبیات و جامعه پیرامونی خود تکلیف دارد.
مهدی کاموس نیز در این نشست گفت: فرانکفورتیها در رویکرد صنعت فرهنگی، رمان عامهپسند را در خدمت هژمونی سرمایهداری، یکسانسازی مخاطبان و تودهسازی آنها و مانع آزادی در تفکر میدانند؛ اما در رویکرد مطالعات فرهنگی و مکتب بیرمنگام، این دسته از نئومارکسیستها دیدگاه متعادلی نسبت به فرانکفورتیها دارند و رمان عامهپسند را بازتاب جامعه و قرائت غیر رسمی از جامعه میدانند و مطالعه رمانهای عامهپسند را به دلایل آموزش، سرگرمیو بازتاب زندگی روزمره افراد جامعه مهم تلقی میکنند. بیشتر رمانهای عامهپسند ما رمانهای عامهپسند عاشقانه است که در انها محورهای ثابتی مثل احساسات ،خیر وشر، فرد محوری، زندگی بر بر پایه شانس و سرنوشت و تقدیرگرایی، استفاده مکرر از کليشه ها و... به چشم میخورد. داستانهای ادبیات عامهپسند معمولاً شخصیت ندارند و روی تیپ بنا شدهاند. همچنین زبان به کار برده شده نيز ساده است. صنعت نشر کتاب در ایران برای بقای خود ناگریز از چاپ کتاب عامهپسند است و در غیاب کتابهای والا و مخاطبین این کتابها، ناگزیر از توجه به کتاب عامهپسند است. پس از انقلاب توجه به رمانهای عامهپسند در ابتدا متوقف شد؛ در دولت اصلاحات این حوزه دوباره اوج گرفت و آثار زیادی در این مقطع تولید شدند در دولت اعتدال نیز این رمانها از سوی مسئولین مربوطه مورد اقبال واقع شد.
کاموس در بخش دیگری از این نشست اظهار کرد: بنده با این حرف که ادبیات عامهپسند یک بار مصرفاند، موافق نیستم ما باید پاسخ به این سوال مهم را در نظر داشته باشیم که ادبیات عامهپسند در بازار کتاب امروز ما چه جایگاهی دارند. در سالهای اخیر، فضای سایبری به خصوص اینستاگرام فرصتی برای اینستا-رمان و پاورقیهای جدید فراهم کرده که من این گونه جدید را رمانهای فالئور بگیر مینامم. این رمانها هر روز در پستهای کوتاه مانند پاورقیهای روزنامههای قدیم توانستهاند با تعلیق بعد چه اتفاقی میافتد و عموما در بستر لذتهای بدن، هواداران زیادی را جذب و تعداد فالئورها را زیاد کنند. بااینکه بسیاری از این فالئورها لایک میکنند و پست میگذارند و بیصبرانه برای پست بعدی نویسنده انتظار میکشند؛ اما مناین خرده روایتهای توصیفی را فالور پسند نمینامم زیرا بر اساس ذوق، سلیقه و قریحه ادبی و فرهنگی جامعه، مخاطبان را جذب نمیکنند بلکه بر اساس امیال غریزی و عطش خواستن بدن، فالئورها را نگه میدارند. در این بخش مسائل زیادی در رمانهای مشهور به هات و رمانهای ارباب رعیتی دیده میشود که بحث جداگانهای را میطلبد.
وی با اشاره ادبیات عامهپسند گفت: بحث بین عامهپسند و والا ریشه تاریخی دارد و از افلاطون و ارسطو با تمایز بین شعر و کمدی آغاز میشود. در واقع، بحث بین امر عامهپسند و امر والا، بحثی گفتمانی است که از طریق تضادها تبیین میشود، هر چند که هسته و شاکله آنها یکی است. به عبارت دیگر، اگر چه رمان عامهپسند ویژگیها خاص خود را دارد؛ اما در قیاس با رمان نخبهگرا و والا به روشنی شناخته و درک میشود. رمان عامهپسندایرانی رمانی است که نسبت معقولی با فلسفه و هویت رمان برقرار کند، به مسائل واقعی مردم در فرهنگ عمومیبپردازد و هویت انسانایرانی در آن نمود داشته باشد. در واقع، در این بعد رمان عامهپسندایرانی، رمانی است که در آن به زندگی روزمره خانوادهایرانی و تاریخ اجتماعی آن پرداخته شده و هویتایرانی (دینی، سنتی، مدرن و عاطفی) در آن دیده شود.
محمدحسن شاهنگی در این نشست گفت: آمار نشر کتاب در دهه اخير در ايران گویای آن است چاپ کتاب و تجديد چاپ ادبیات عامهپسند قابل توجه است و به همین دلیل ناشران نمیتوانند از این طیف ادبیات به راحتی عبور کنند. اکثريت خوانندگان و نويسندگان اين آثار را زنان تشکيل ميدهد؛ به عبارت دیگر یکی از دلایل اصلی خوش فروشی این آثار نزدیکی فکری جهانبینی تولیدکننده و مصرفکننده است؛ در همین جا باید به این مطلب اشاره کرد که رگههایی از رویکردهای فمنیستی به همین خاطر در برخی آثار رمانهای عامهپسند نفوذ کرده است؛ آثار زنانهای که بیتفاوتی و بیگانگی و تقابل با جهان مردانه را در دستور کار خود قرار میدهند. البته کتابهای عامهپسند در ایران محدود به رمان نیست. کتابهای عامهپسند روانشناختی، خودیار و...در کنار رمانهای عامهپسند، در بازار نشر ایران حضور دارند که وجود آنها در چرخه نشر قابل توجیه است البته در این ساحت باید مراقبتهای لازم چه در عرصه کمی و کیفی به عمل برآید تا شاهد مسائل حاشیهای نشویم.
نظر شما