کتاب «مصحف صنعاء ۱ و مسئلهی خاستگاه قرآن» بررسی میکند؛
انقلابی در نسخهشناسی قرآن و وجه تاریخی آن
این کتاب نشان میدهند که چرا نسخه مصحف صنعاء 1 مهمترین متن مکتوب بهدستآمده در اثبات تاریخ قرآن و کتابت آن است و میتوان بهقطع این یافته بزرگ تاریخی را انقلابی در نسخهشناسی قرآن و وجه تاریخی آن دانست.
Behnam Sadeghi, & Mohsen Goudarzi. “San'a' 1 and the Origins of the Qur'an," Der Islam: Zeitschrift für Geschichte und Kultur des islamischen Orients 87i-ii (2012), pp. 1-129.
مهمترین بخش این کتاب، متن ویرایش شده لایه زیرین برگههای مصحف صنعاء است. در ابتدا نیز مطالبی مقدماتی در چهار بخش، شامل ملاحظاتی در خصوص این نسخه و ارتباطش با بحثهای تاریخی قرآنی آورده است.
کتاب حاضر پژوهشی سترگ و جذاب با حجم زیادی اطلاعات پایهای و مستند است که علاقهمندان حوزههای مختلف تاریخ، نسخهشناسی، کتب خطی و ... میتوانند از خواندنش بهره بسیاری ببرند. محسن گودرزی و بهنام صادقی در این کتاب نشان میدهند که چرا نسخه مصحف صنعاء 1 مهمترین متن مکتوب بهدستآمده در اثبات تاریخ قرآن و کتابت آن است و میتوان به قطع این یافته بزرگ تاریخی را انقلابی در نسخهشناسی قرآن و وجه تاریخی آن دانست. مصحف صنعاء ۱ و مسئله خاستگاه قرآن با بررسی جزء به جزء و دقیق همراه با جداول و نمودارها، منبعی متقن و موثق برای شناخت نسخههای یافتهشده و ریشههای تاریخی و مسائل مربوط به سبک و رسمالخط آنهاست.
متن زیرین مصحف صنعاء 1 در حال حاضر مهمترین سند موجود در زمینه تاریخ قرآن است. این متن که تنها نسخه شناخته شده از سنتی متنی و مکتوب، متفاوت از سنت رسمی عثمانی است، در قیاس با تمام مخطوطات شناخته شده از قرآن، بیشترین توان و امکان را داراست تا بر تاریخ تکوین متن قرآنی در دوران نخست پرتو افکند. مقایسه این متن با سایر متنهای موازی، دریچهای یگانه بر نخستین مراحل تکوین متن قرآنی و پیدایش سنتهای مختلف را بر ما میگشاید. این مقایسه به بحثی درازدامن در باب تاریخ گردآوری آیات و فقرات قرآن و شکلگیری سورهها خاتمه میدهد.
اگر به تاریخ کتابت متون مقدس نگاه کنیم با عجایب فراوانی روبهرو میشویم که هم شگفتانگیزند و هم نشاندهنده بسیاری از ریشههای فکری و اخلاقی و تعهدات میان کاتبان و نقالان متون دینی. در اواسط قرن بیستم، کشف نسخههایی از کتابهای عهد عتیق که زمان کتابتشان به حدود 1200 سال پیش از میلاد مسیح میرسید و مطابقت آن متنها با اکثریت متنهای پسیناش همانقدر شگفت بود که کشف نسخههایی از قرآن در 1972، که به دلیل یافته شدن در میان دیوارهای مسجد جامع صنعای یمن، به این نام شهرهاند. مسئله یافتن خاستگاهها کتابت و حقیقتنگاری قرآن و سایر کتب مقدس آنقدر جالب توجه بوده که به بخش جداییناپذیر رشتههای باستانشناسی و تاریخشناسی تبدیل شده است. این مهم به خاصه در دو قرن گذشته با کشفیات جدید و شیوههای حفاظت و انواع و اقسام پیشرفتها در خطشناسی و نسخهشناسی، چنان اوج گرفته که امروزه بسیاری از مسائل مجهول گذشته تا حدود بسیاری روشن شده است.
در «مقدمه مترجم» این کتاب میخوانیم: «دانش قرآن شناسی در دهههای اخیر با توجه مجدد به اسناد و شواهد باقی مانده از نخستین قرون پس از اسلام به دستاوردهای تازهای در شناخت تاریخ متن قرآن دست یافته است. این امر البته «تجدیدنظرطلبان غربی» (Western Revisionists) را که به وجود نهایی متن قرآن تا اواخر قرن دوم هجری باور ندارند، چندان خوشحال نمیکند، اما دستِکم گاه توانسته است توجه آنها را نیز به اهمیت این اسناد و شواهد جلب کند. یافتن کتیبههای مختلف با خطوط و زبانهای سامی در حجاز و بینالنهرین، و ارائه تحلیلهای تازه در این باب، کشف و تحلیل برخی مصاحف غیر عثمانی در يمن، نتایج آزمایشهای مختلف کربن ۱۴ بر روی پوست برگههای برخی مصاحف کهن در جهان، و بهطور کلی، انتشار متن برخی مصاحف به خط مایل یا حجازی، بر جای مانده از قرن نخست هجری را میتوان در شمار این تحولات دانست که هم در میان مسلمانان و هم در میان محققان غربی ولولهای افکنده است.
نسخههای قرآنی به جا مانده از نخستین قرون اسلامی، هریک سندی برای شناخت تاریخ کتابت و قرائات قرآن کریم بهشمار میآیند. از این جهت، نسخههای هرچه قدیمیتر، شاهدی صریحتر و ارزشمندتر برای شناخت کهنترین رویدادهای مرتبط با تاریخ متن و کتابت قرآن به شمار میآیند. طبیعی است برخی از این اسناد و مدارک، دانشهای گذشته ما را - که مبتنی بر دادههای منابع اسلامی و مکتوب کهن بودهاند تأیید میکنند و پارهای نیز به ما کمک میکنند اطلاعات گذشته خویش را از نو بازسازی یا تصحیح کنیم.»
در بخش «پیشگفتار نویسندگان بر ترجمه فارسی» این کتاب آمده است: «در سال ۱۹۹۹ میلادی، چاپ مقالهای در باره قرآن در محافل فرهنگی غربی سر و صدای زیادی به پا کرد. این مقاله به قلم روزنامهنگاری به نام توبی لستر بود و در مجلهای غیر آکادمیک آمریکایی به نام ماهنامه آتلانتیک (The Atlantic Monthly) به چاپ رسید. موضوع مقاله ماجرای کشف هزاران برگه از نسخ خطی قرآن در صنعاء ( پایتخت یمن) بود، برگههایی که برخی از آنان متعلق به قرون نخستین اسلام بودند. به زعم توبی لستر، متون قرآنی این نسخهها حاوی تفاوتهایی با متن قرآن امروزیاند که عقاید مسلمانان درباره تاریخ قرآن را زیر سوال میبرند. دانشگاهیان با هیجان خاصی در باره این مقاله و قرآنهای صنعاء صحبت میکردند. پیش از این، در اروپا و آمریکا تاریخ قرآن عمدتا در نشریههای آکادمیک مورد بحث قرار میگرفت. اما این نوشته به ویژه در ماهها و سالهای بعد از واقعه یازده سپتامبر، زمینهساز انتشار مقالههای متعددی در رسانههای عمومی شد. برای مثال میتوان از گزارشهایی در نشریههای نیویورک تایمز، نیوزویک، گاردین، و وال استريت جورنال نام برد. با آنکه این مقالات به قلم روزنامهنگاران مختلف و در نشریههای گوناگونی به انتشار رسیدند، شباهتهایی اساسی بین آنها مییابیم. مقاله توبی لستر و مقالاتی که بعد از آن منتشر شدند، از قالب واحد پیروی میکنند. همه آنها حاوی دو ادعای زیرند: نخست آنکه یافتههای محققان غربی که با روشهای علمی و تحلیلی قرآن را مورد بررسی قرار دادهاند، عقاید سنتی مسلمانان درباره کتاب آسمانیشان را زیر سوال میبرد. دوم اینکه مسلمانان با جبر و خشونت به مقابله با روشهای علمی و افکار نوین برخاسته و تحمل نواندیشی با دیدگاههای انتقادی را ندارند.»
کتاب «مصحف صنعاء۱ و مسئله خاستگاه قرآن» اثر محسن گودرزی و بهنام صادقی در 415 صفحه و با قیمت 170000 تومان از سوی انتشارات هرمس روانه بازار نشر شد.
نظر شما