نکته اخیر بهویژه برای افراد برابریخواه اهمیت دارد. پس از شکست فاجعهبار تجربه شوروی، نقاط کمی برای حمایت از این باور وجود داشت که بشریت در قلب خود مشارکتی است تا رقابتی. استثنا قابل توجه دوران پیشاکشاورزی بود، آن دهها هزار سالی که تصور میشد انسانها در وضعیتی میکرد که.... خب، دقیقاً در چه وضعیتی؟
از زمان روشنگری، دو دیدگاه متضاد از بشریت وجود دارد که از تلههای تمدنی آن جدا شده است: از یک سو، مفهوم هابزی از ما که متمایل به خشونت است - جنگیدن علیه یکدیگر در یک وجود «کریه، وحشیانه و کوتاه»؛ و از سوی دیگر، افسانه روسویی معصومیت پیشاگناهی که در آن بشریت پیش از نابودی توسط مفاسد جامعه، زندگی سرشار از سعادتی عدنی را سپری میکرد.
دیوید گرابر، انسانشناس فقید و نویسنده همکارش، باستانشناس دیوید ونگرو، در کتاب جدید و غنی برانگیزاننده خود، «طلوع همه چیز: تاریخ جدیدی از بشریت»، ادعا میکنند که هر دو این درک از ریشههای بشریت اشتباه است. همانطور که از عنوان آن پیداست، این یک اثر جسورانه و جاهطلبانه است که به نظر میرسد قصد حمله به حکمتها و اسطورههای دریافتشده را تقریباً در تک به تک نزدیک به 700 صفحه جذاب خود دارد.
البته، تعداد کمی از پژوهشگران امروزی یا کاریکاتور تلخ هابز یا تصورات عاشقانه روسو را میپذیرند. با این وجود، گرابر و ونگرو معتقدند، این تصورات متضاد از طبیعت انسان به اجماعی میانجامد که توسط چهرههایی مانند دایموند و هراری رواج یافته است.
این بدان معناست که در بیشتر تاریخ بشر، نیاکان ما زندگی برابریخواهانه و سرشار از اوقات فراغتی را در گروههای کوچکی از شکارچیگردآورندهها به سر میکردهاند. سپس، همانطور که دایموند بیان میکند، ما «بدترین اشتباه در تاریخ بشریت» را انجام دادیم، که افزایش تعداد جمعیت از طریق تولید کشاورزی بود. بنابراین داستان، این منجر به سلسله مراتب، فرمانبرداری، جنگ، بیماری، قحطی و تقریباً هر بیماری اجتماعی دیگری شد - بنابراین ما از بهشت روسو به جهنم هابز فرو رفتیم.
اما با توجه به مطالعه گرابر و ونگرو از پژوهشهای روز باستانشناسی و مردمشناسی، این داستان نیز مزخرف است. بشریت محدود به گروههای کوچکی از شکارچیگردآورندهها نبوده و کشاورزی ناگزیر به سلسله مراتب و درگیریها منجر نشده و دستکم تا هزاران سال پس از ابداع کشاورزی یک شیوه سازماندهی اجتماعی حاکم نبوده است.
برعکس، آنها معتقدند، پیشاتاریخ زمان آزمایشهای اجتماعی متنوع بود که در آن مردم در محیطهای مختلف زندگی میکردند، از گروههای کوچک کوچنده تا شهرهای بزرگ (شاید به طور فصلی مسکونی) که عادت داشتند هویت اجتماعی خود را بسته به زمان سال تغییر دهند.
شایان ذکر است که گرابر، نویسنده کتاب «بدهی: پنج هزار سال اول و مشاغل مزخرف» بیسالارگرای (آنارشیست) متعهدی بود که در برپایی اعتراض اشغال والاستریت نقش اساسی داشت. عامل دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هم باستانشناسی و هم انسانشناسی رشتههایی هستند که در برابر تفسیر شخصی بسیار آسیبپذیر هستند.
گرچه نویسندگان هشدار میدهند که «زمانهای دور میتواند به بوم نقاشی بزرگی برای کار کردن خیالات جمعی ما تبدیل شود»، اما خود به این اخطار کاملاً پایبند نمیمانند. در حالی که به راحتی محدودیتهای شواهد قابل تأیید را تصدیق میکنند، با این وجود درگیر حدس و گمانهای خلاقانه میشوند، البته با مجموعهای از پوششهای «به احتمال زیاد».
تاریخهایی که آنها میبافند جذاب است و شخصیتهای مصور خارقالعادهای را پیش رو قرار میدهند؛ مانند کاندیارونک رییس برجسته مردم هورونوندات بومی آمریکا که یسوعیهای فرانسوی را با مهارتهای قدرتمند خود در مناظره گیج میکرد.
با این حال، یک حس واضح از گزیدهبرداری، از کنار هم قرار دادن نمونههایی که با گستردگی بحث آنها مطابقت دارد و رد کردن بقیه موارد، وجود دارد.
در عین حال، نقطه قوت کتاب روشی است که از ما میخواهد در مفروضات خود تجدید نظر کنیم. نویسندگان میگویند که انسانهای آغازین برابریگرا نبودهاند، زیرا اغلب تفاوتهایی در ثروت مادی وجود داشته است. در عوض، آنها از برابری مشارکت اجتماعی - و در نتیجه سیاسی - و علاوه بر این، از یک احساس مشترک آزادی برخوردار بودند: آزادی در حرکت، در سرپیچی از فرمان و «شکل دادن به واقعیتهای اجتماعی کاملاً جدید، یا جابهجایی بین واقعیتهای مختلف».
مهمتر از همه، نویسندگان ایده بودن اجباری بشر در مراحل تکاملی را با تصویری از جوامع پیشاتاریخ جایگزین میکنند که خودآگاهانه در مورد چهگونگی زندگی تصمیم میگیرند. نیاکان دور ما نه عروسکهای ناامید ناگزیر تاریخی، بلکه استادان مسیر خود بودهاند.
با این وجود، سوالی که نویسندگان مکررا میپرسند، اما هرگز به پاسخ خود نمیرسند این است که چهگونه ما در یک دستگاه سلسلهمراتبی و نابرابریهای بارز قدرت و مصرف «گیر کردهایم»؟ با وجود استنباط و گمانهزنی تقریباً در هر مرحله، هر دو دیوید، هنگام رویارویی با این رمز و راز اصلی که کتاب آنها را دربرمیگیرد، ناگهان محتاط میشوند.
آنها مینویسند که «در حال حاضر مطالبی که در اختیار ما است، هنوز برای ارائه پاسخهای قطعی به ویژه برای مراحل اولیه این فرآیند، بسیار پراکنده و مبهم است.» در حقیقت، این قید را میتوان تقریباً برای همه موارد مورد بحث در این کتاب به کار برد، اما در آن صورت اینقدر سرگرمکننده و قابلتامل نمیبود.
در نهایت، این یک کار بسیار بزرگ است که موفق میشود نه تنها در گذشته دور، بلکه در حال بسیار نزدیک و همچنین موضوع مشترکی که طبیعت در حال تغییر و گریزان ماست، تجدید نظر کنیم.
شناسنامه کتاب
The Dawn of Everything: A New History of Humanity
by David Graeber (Author), David Wengrow (Author)
Farrar, Straus and Giroux (November 9, 2021), 704 pages
* اندرو آنتونی، روزنامهنگار و مولف کتاب «سقوط: چهگونه یک لیبرال گناهکار معصومیت خود را از دست داد»
منبع: گاردین (بریتانیا)
عکس: کاپش لاتیگرا
نظر شما