لاله افتخاری در ابتدای این نشست، در سخنانی گفت: روایت و رساندن پیام مظلومیت، پیام مدافعان حق، پیام کسانی که جانفشانی کردند، یک عبادت است و تداوم این راه، رسالت زینبی و سجادی امروز ما است. البته در این روایتگری همه باید انجام وظیفه کنند، مانند اقدام ارزشمندی که خانم یزدانپناه انجام دادند، خانمها با الهام گرفتن از حضرت زینب(س)، باید نقش و رسالت پررنگتری برای خود در نظر بگیرند، چرا که شاید آن ظرافتهایی که معمولا در نگاه، قلم و بیان زنانه است، بیشتر بتواند زوایای تاریخ، مظلومیتها، مقاومتها و رشادتها را به گوش تاریخ برساند.
وی ادامه داد: بصیرتبخشی وظیفه همگان است، دیدن زوایا و بیان آنچه که هست تا قلم بهدست مستکبرین جهانی نیفتد تا برای مثال داعش را بهعنوان منجی عالم بشریت و بهعنوان دفاعکننده از حقوق زنان و کودکان معرفی نکنند. اگر قلمهای پاک، رسالتمحور و حقیقتگو وجود نداشته باشد ، استکبار بهدست افراد مزدور تحقق پیدا خواهد کرد که تاریخ را وارونه جلوه میدهد. بنابراین اینجا باید تشکر کنیم از همه کسانی که زمینه دیدن زوایا و مظلومیتها را فراهم کردهاند و بهطور ویژه از خانم یزدانپناه که مجاهدت کردند، در سختیها به کشور دیگری رفته و وقت گذاشتند تا بگویند اگر مجاهدان ما در کنار مردم سوریه بودند، خواهرانی نیز داریم که رسالت زینبیشان را به انجام برسانند و برای تاریخ و امروز بشریت، بیان کنند.
نماینده سابق مجلس اظهار کرد: امروز توفیق رونمایی از کتاب ارزشمندی را داریم که هم حجیم است و هم ثقیل و بسیار پرمحتوا که انشاءلله امیدوارم همه آن را مطالعه کنند و در این مسیر باز هم شاهد تلاشهای خانمها و اهل قلم باشیم که مانند خانم یزدانپناه به دل خطر بزنند.
چرا به حضور ایران نیاز بوده است
حجتالاسلام حمیدرضا غریبرضا؛ مدیر مرکز گفتگوی دینی نیز در ارتباطی مجازی در این رونمایی، گفت: فکر میکنم هیچکس به اندازه من از خواندن این کتاب تأثیر عاطفی نبرده باشد، از این جهت که خدا توفیق داد که در لحظات اول حرکت برای نوشتن این کتاب در ضمن گروهی که عزیزان در سوریه تشکیل داده بودند، خدمتگزاری میکردیم. بنده خودم هنگامی که مطالب ابتدایی کتاب را میخواندم، برایم سخت بود. خانم یزدانپناه با توجه به اینکه مستندساز هم هستند، سبک زیبایی را در نوشتن این کتاب به کار برده بودند و من کاملا لحظه به لحظه، متن کتاب را در مقابل خود، مانند فیلم میدیدم و برای من که در بخشی از سفر در خدمت گروه تألیف کتاب بودم، تداعی میشد.
وی افزود: به دوستان مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب بهعنوان متولی کار، پیشنهاد دادم که به شخصیتهای سیاسی و رسانهای که رسما مخالفت با حضور ایران در سوریه مخالفت میکنند این کتاب را اهدا کنند تا واقعیتهای جنگ سوریه را ببینند و بخوانند و بدانند چرا به حضور ایران نیاز بوده است.
غریبرضا تأکید کرد: یکی از دستاوردهای این کتاب، نشان دادن عمق فاجعه و جنایتهای گروههای تکفیری مخصوصا در قبال زنان و کودکان بوده که معمولا قربانی اول جنگ سوریه بودهاند. اگر بخواهیم توصیفی در مورد این کتاب داشته باشیم، «اینجا سوریه است» نه یک رمان است و نه یک کتاب خاطرهنگاری، بلکه یک تاریخنگاری تحلیلی-عاطفی است که تحتتأثیر روحیه مسندسازی نویسنده، همانند یک فیلم مستند، زیبا شده که در آن هم تحلیل میبینید و هم عواطف طرفین و هم حاشیهنگاریهای سفر نویسنده و همچنین بیان مسائل پیش و پس، توصیف اماکن، وقایع و حوادث جنگ. در واقع، به صورت موسع، جنگشناسی سوریه را ارائه میدهد، اما خشکی کتابهای تاریخ رسمی را ندارد و این مسائل در قالب روایات مختلف مطرح شده است. کتاب هم استناد تاریخی دارد و هم روایتی داستانگونه.
این فعال جهان اسلام، بیان کرد: در قسمتی از کتاب، نویسنده با خانمی مصاحبه کرده بود که نقل میکرد که تکفیریها آمده بودند تا یکی از دختر بچههای آنها را ببرند اما وقتی پدرش مقاومت کرد، تکفیریها پای آن دختر را همانجا شکستند، اینها نشان میدهد که خواندن این کتاب بسیار سخت است و بنده توصیه میکنم چه کسانی که موافق حضور ایران در سوریه هستند و چه کسانی که مخالف حضور ایران هستند، این کتاب را بخوانند تا این شرایط جنگی و مصیبت مردم سوریه را درک بکنند تا قضاوت صحیح و منصفانهای داشته باشند.
غریبرضا تصریح کرد: نکته دیگر درباره این کتاب، نشان دادن نگاه مردم سوریه نسبت به حضور نظامیان ایرانی است که برخلاف آنچه رسانههای غربی ترویج میکردند، مردم سوریه چون حمایتهای ایران را دیده بودند، به گونهای عاشق ایرانیها بودند و حتی برخی، ایرانیها را تقدیس می کردند، این تعاملات در کتاب نشان داده شده است.
«اینجا سوریه است» نیاز امروز ماست
زینب سلیمانی؛ دختر سردار شهید حاج قاسم نیز در سخنانی در این نشست، گفت: قبل از صحبت درباره کتاب چند جملهای کوتاه در مورد علاقه شهید سلیمانی به کتاب و مطالعه و میزان اعتنای ایشان به ادبیات و حتی نوشتن در موضوعات مختلف سخن میگویم. بنده همواره به این نکته اشاره میکنم که شاید برای خیلیها غیر قابل باور باشد که شخصی با این میزان دغدغه و با حجم بالای کار، وقت زیادی را برای مطالعه میگذارد. من گاهی میدیدم که در مواقع مسافرت در هواپیما، ایشان هنگام رفتن، شروع به خواندن یک کتاب میکردند و شب که برمیگشتیم در پرواز این کتاب را تمام میکردند، در حوزه کتابخوانی، حرفهای شده بودند و جزو توصیههای اصلیشان به قشرهای مختلف به خصوص جوان، این بود که مطالعه داشته باشند و مورد دوم این بود که هرکس تاجایی که میتواند و در توانش است برای جامعه کار فرهنگی انجام دهد.
وی افزود: در بحث کتاب ارزشمند «اینجا سوریه است» جا دارد هم از خانم یزدانپناه و همچنین مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تشکر کنم که به چنین موضوعاتی میپردازند. نیاز امروز ما این است که درباره مسئله سوریه، این کتابها نوشته شوند تا ده سال دیگر یک سندی برای رجوع افراد مختلف باشد.
مدیر بنیاد مکتب حاج قاسم در ادامه سخنانش بیان کرد: رسانههای غربی همواره در تلاشند تا ما را از ناحیه حضور در منطقه، زیر سؤال ببرند اما آنچه که بیشتر مورد توجه آنهاست، این است که چرا جمهوری اسلامی در سوریه ورود کرده است؟ چرا در سوریه باید جوانانمان شهید بشوند؟ سعی دارند که حقیقت واقعی سوریه را با شلوغکاریها و اطلاعات کمی که در دسترس میگذارند، تصویر دیگری از آن را جلوه بدهند. این کتاب و امثال این کتاب، به ما که در عصر امروز زندگی میکنیم و به آیندگان بعد از ما نشان میدهد که چه خطر بزرگی در مقابل جامعه بشریت وجود داشت و اگر از بین نمیرفت چه اتفاقات وحشتناکی رخ میداد.
سلیمانی گفت: توصیه بنده به کسانی که با موضع اینکه چرا ما در سوریه جنگیدیم و از آن دفاع کردیم، مخالف هستند، این است که کتاب «اینجا سوریه است» را بخوانند و لحظهای چشمانشان را ببندند و ایرانی پر از داعش را تصور کنند. اگر مدافعان حرم و فرمانده شهیدشان در سوریه نمیایستاد، نه فقط ایران بلکه تمام کشورهای منطقه درگیر میشدند. برای حاج قاسم و مدافعان حرم اینکه این افراد مسیحی هستند یا سنی یا شیعه، مهم نبود، مهم این بود که ناموس و زن و بچه مردم در چنگال یک غده سرطانی نباشند. خواهشم از تمام عزیزان که مخالف این تفکر و ایستادگیاند این است که این کتاب را و امثال آن را لطفا مطالعه کنید و خود را جای مصاحبهشوندگان کتاب بگذارید.
دختر شهید حاج قاسم سلیمانی تأکید کرد: در اینجا جا دارد که به روح مطهر همه شهدای مدافع حرم درود بفرستم و از خداوند بخواهم که به خانوادههای این شهدا به خاطر صبوری و ایستادگی اجر دو برابر بدهد که اگر مدافعان حرم و حاج قاسم از مرزهای ما دفاع نمیکردند الان راویهای این کتاب از خواهران و برادران خودمان بودند نه اینکه خانم یزدانپناه به سوریه سفر کنند.
روایت زنانه جنگ، مهمتر از روایت سخت آن است
در بخش دیگری از این برنامه، سجاد اسلامیان؛ فعال جهان اسلام و کارشناس تاریخ شفاهی حوزه بینالملل نیز گفت: از روز اولی که جنگ در سوریه آغاز شد، با یک مسئله و مشکل اساسی با عنوان روایت جنگ در سوریه مواجه بودیم. خاطرمان هست که اوایل، اصطلاح مدافعان حرم هنوز باب نشده بود و رسانههای ما نمیدانستند چه عنوانی را برای این شهدا به کار ببرند. از آن طرف، دشمن، از رسانه به بهترین نحو ممکن برای شعلهورتر کردن جنگ استفاده میکرد، درصورتیکه در فضای جنگی آن روزها، چیزی که از رسانههای خودمان دیدیم اینجور نبود که بتوانند مقابله کنند.
وی افزود: این شکاف رسانهای، حتی میتوانیم بگوییم یک شوک برای رسانههای ما بود که نمیدانستند در برابر این اتفاقی که در سوریه میافتاد، چه نوع واکنشی نشان بدهند، حالا امروز که این جنگ تقریبا پایان یافته است، هرچند شاهد اشغال بخشهایی از سوریه هستیم ولی جنگی به آن معنای چند سال گذشته وجود ندارد؛ بحث روایت جنگ و بیان آن چیزی که رخ داده است، مسئلهی جدیدی و بسیار مهم است.
اسلامیان ادامه داد: در این زمینه هم دشمن از ما جلوتر است. کتابهایی مانند کتاب «اینجا سوریه است» که روایت و خاطرات زنانه یا کودکانه از جنگ سوریه نشان میدهد، توسط خیلی از جریانهای غربی و حتی عربی، فرانسوی یا قطری منتشر شده و کتابهایشان در بازار دنیا موجود است. از آن طرف روایتی است که همراه با نوعی تحریف است. چون که متولی کتاب، از یک طرف علت جنگ و آوارگی مردم سوریه را بیان نکرده و از طرف دیگر پسزمینهی افراد خارجی که این کتابها را میخوانند، به خاطر آن فضای رسانهای که از قبل برای او وجود دارد، علت تمام مشکلات را نظام سوریه و حامیان آن میداند. ما در این قضیه، به کتابهایی مثل «اینجا سوریه است» به شدت نیاز داریم، چه برای مخاطب داخلی و چه برای مخاطب بینالمللی.
این فعال حوزه تاریخ شفاهی بینالملل اظهار کرد: جنس جنگ در سوریه، ممکن است بگوییم یک جنگ با دخالت خارجی بوده است اما واقعیت قضیه این است که در بالاترین آمار 10 درصد از کسانی که میجنگیدند، چه در طرف نظام و چه در طرف معارضین، خارجی بودهاند و 90 درصد خود مردم سوریه بودهاند، روایتکردن این نوع جنگ، به شدت، سخت است. لذا باید به طور جدی فکر کنیم که چگونه این برادرکشی را روایت کنیم. مهمتر از همه، همین وصف و روایت زنانه و کودکانه است. اینها بیشتر میتوانند دیده شوند تا روایتهای سخت جنگ که نوعی یک برادرکشی بوده و به آن یک نگاه دیگری میدهد.
«اینجا سوریه است»؛ یک نقطه شروع است
وحید جلیلی؛ مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیز در ارتباطی مجازی در این نشست، گفت: این کتاب، به نظرم این یک نقطه شروع است و اتفاق تازهای در فضای ادبیات مقاومت است و به نظرم، از جهات گوناگون تاثیرگذار و جریانساز خواهد بود. جدای از بحثهای محتوایی درباره کتاب و آن پیامی و جایگاهی که در ادبیات مقاومت دارد، از جهت بار دراماتیک، به شدت کتاب ممتازی است یعنی حتی اگر کسی علاقهمند به مباحث این منطقه هم نباشد و اتفاقات را دنبال نکرده باشد یا صرفا به دنبال داستان و قصه باشد، باز این کتاب، یک کتاب خواندنی است و دهها ماجرای بسیار جذاب با قلم خانم یزدانپناه به یک شیوه دراماتیک پُرکششی روایت شده و اگر کسی حتی به دنبال ماجرا باشد، کتاب جذبش خواهد کرد.
وی ادامه داد: در ژانرهای گوناگونی میشود این کتاب را جای داد که یک ژانرش، ادبیات مقاومت است که گفتم در این مقوله، یک کتاب ممتازی شده ولی بالاخره در جهان، ژانرهای مختلف ادبی وجود دارد که هرکدام مخاطبان خاص خودش را دارد، در این کتاب، قصههای گوناگونی روایت شده که در حالی که در بسیاری از کتابهای ژانر جنایی، نویسنده با تخیلش، قصهای را گفته است.
جلیلی افزود: اینها را از این جهت تاکید میکنم که توجه بدهم به اینکه ما در فضای ادبی و هنری کشور با یک سری ادعاها و فضاسازیهایی توسط جریان غربزده و روشنفکرماب مواجه هستیم که اینها میگویند که ما دنبال به اصطلاح ادبیات دینی، انقلابی، متعهد و اینها نمیرویم، یعنی هرچیزی که بخواهد یک پسوند محتوایی داشته باشد، ما را از هنر دور میکند و فاصله میاندازد بین ما و ادبیات محض، هنر محض و... میخواهم عرض کنم که همین مایه جذاب دراماتیکی که در این کتاب «اینجا سوریه است» رخ کرده، نشان میدهد که اتفاقا اگر واقعا این مدعیان به همان حرف خودشان هم اعتقادی داشتند باید چنین سوژههایی، موضوعاتی، مقولههایی، حوزههایی نباید در ادبیات و روزنامهنگاری روز ایران سانسور میشد.
مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب تصریح کرد: این کتاب، به نظرم صرفا روایت جنگ سوریه نیست بلکه به یک معنا، این کتاب، روایت جنگ دیگری هم است، روایت جنگ نرمی که بر سر مقولاتی مثل هنر و تاریخنگاری، تاریخ شفاهی و روزنامهنگاری. این کتاب به نوعی راوی این جنگ هم است و همزمان در دو جبهه میجنگد و نشان میدهد عملا بدون اینکه بخواهد شعار بدهد و صرفاً نظریهپردازی کند، نمونه عینی ارائه میکند که فضای روشنفکری و ادبیات غربزده در ایران چطور یک سری مایههای مهم ژرنالیسم، هنر و ادبیات را صرفا و صرفا به خاطر اینکه ممکن است به ضرر غربیها تمام شود، حذف و سانسور میکند و کاملا ایدئولوژیک و سیاسی برخورد میکند.
رسواگر مدعیان ادبیات رئالیستی در ایران
جلیلی یادآور شد: حتی بسیاری از خبرنگاران اروپایی هم که وارد سوریه میشوند و تلاش میکنند روایتهای خاص خودشان را از آن جنگ بدست بیاورند ولی در فضای ایران به غیر از همان روایت مسلطی که توسط رسانههای غربی گفته میشود، در این به اصطلاح رسانهها و محافل روزنامهنگاری، ادبی و هنری ایران راجع به سوریه پذیرفته نمیشود و هیچ تحرکی برای اینکه به این بحرانی که در منطقه و همسایگی ما اتفاق افتاده است، نزدیک شویم و برویم از درون، روایتش کنیم، اتفاق نمیافتد. «اینجا سوریه است» رسواگر مدعیان به ادبیات رئالیستی در ایران هم است.
وی افزود: «اینجا سوریه است» میتواند آغازگر یک دومینو هم باشد، یعنی اولا درفضای ادبیات مقاومت یک سرفصلگشایی میکند، فضایی را نشان میدهد که کمتر به آن پرداخته شده، لاقل در ادبیات مکتوب ما، کمتر چنین چیزی را به زبان فارسی داریم که یک مولف ایرانی در بحرانهای منطقه ورود کرده باشد آن هم از نگاه زنانه، بحرانی به عمق جنگ سوریه را روایت کرده باشد این یک سرفصلگشایی است ولی صرفا در ادبیات این اتفاق، امتداد پیدا نخواهد کرد، بسیاری از صحنههایی را که خانم یزدانپناه با قلمشان تصویر کردند، میتوانند موضوعاتی و دستمایههایی شوند برای نقاشان که اگر در آن میدانِ واقعیتهای تلخ و متاثرکننده دوربینی نبوده که اینها را ثبت کند، تابلوهای ماندگاری میتواند از صحنههای کتاب خلق شود، خیلی از این تصاویری که در خاطرات آمده قابلیت این را دارد که تبدیل به فیلم کوتاه شود.
مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب با اشاره به برخی از خاطرات و روایتهای کتاب گفت: بهطور مثال، روایتی که از ایمان فتوح شده در کتاب واقعا خانم ایمان فتوح که در کتاب که واقعا یک شخصیت جهانی است غربیها او را مطابق پارادایم خودشان میدیدند، او را در حد جایزه نوبل مطرح میکردند، واقعا ایمان فتوح قابلیت این را دارد که به عنوان یکی از شخصیتهای بینالمللی جهان اسلام مطرح شود و در این حرکتهای صلح طلبانه و... میتواند علمدار باشد و به یکی از سندهای حقانیت جبهه مقاومت در جهان تبدیل شود.
توصیه حاج قاسم به فعالان جبهه فرهنگی انقلاب
جلیلی اظهار کرد: کسانی که حتی به این حوزه هم علاقه ندارند اگر صرفا ماجرا بخواهند ماجرای جذاب به اصطلاح تاثیر گذار پرکشش و قصههای به اصطلاح جذاب بخواهند بخوانند این کتاب پر از این نوع قصه ها است، هرکدام از اینها میتوانند دستمایهی کارهای مستند بعدی باشند، سرنوشت بعضی از شخصیتهای کتاب، خوب است در ویرایشهای بعدی کتاب پیگیری شود مثلا آن خانمیکه دوتا دخترش گم شده بودند و چشم انتظار آنهاست چنی مسائلی، این انتظار را در مخاطب برمیانگیزد که اینها را دنبال کند خیلی از مستندسازها میتوانند ادامه اینها را بروند بررسی کنند خیلی از داستاننویسها میتوانند مایههای دراماتیک کتاب را بنویسند، فیلمسازهای داستانی میتوانند به شکل فیلم کوتاه حتی فیلمهای سینمایی بلند از این کتاب استفاده کنند. این کتاب، یک نقطه شروع خواهد بود و دومینویی را میتواند در فضای جبهه هنری انقلاب ایجاد کند.
وی گفت: در پایان هم یاد کنیم از سردار بزرگ امت اسلامی، شهید حاج قاسم سلیمانی که به یک معنا واقعا ایشان کلید اول را زدند. در جلسهای که در سال 95 ایشان در جلسهای با بچههای فرهنگی انقلاب، گفت ما در جنگ جغرافیا و میدان را پیروز میشویم اما روایت این جنگ هم مهم است و مثال زد که مثل این میماند که شما وارد یک اتاق عملی شوید، اگر توجیه نباشید که در آن اتاق عمل چه اتفاقی در جریان است، میبینید یک نفر چاقو دستش است مثلا شکم یک نفر دیگر را پاره کرده، اگر آدم شجاعی باشید با آن کسی که چاقو دستش است درگیر میشوید، اگر آدم ترسویی باشید غش میکنید، ایشان میگفت موقعیت ما الان در سوریه چنین موقعیتی است یعنی اگر معلوم نشود که ما در سوریه، یک غده سرطانی را جراحی کردیم، اگر این مشخص نشود، ما حتی اگر در میدان هم پیروز شویم به آن پیروزی مطلوب و ایدهآل خودمان دست پیدا نکردیم. همان جلسه موجب شد که یک سری حساسیتهایی از سوی بچههای فرهنگی انقلابی شروع شود که یکی از آنها همین سفر خانم یزدانپناه به سوریه بود که به ثمر رسید و امیدوار هستیم که برکاتش روز به روز بیش از پیش آشکار و آشکارتر بشود و این سرفصلگشایی که ایشان در این حوزه کردند، انشاءلله در قالبهای مختلف و در ژانرهای گوناگون بازتولید بشود.
دوست داشتم حاج قاسم اولین مخاطب کتاب باشد
زهره یزدانپناه؛ نویسنده کتاب «اینجا سوریه است» نیز در سخنانی در این نشست بیان کرد: این کتاب، حاصل یک تلاش تیمی بوده، منتها توفیق در صحنه بودن با من بوده است. یادم است بعد از پیشنهادی که آقای جلیلی برای نگارش چنین کتابی کردند، در آستانه سفرم به سوریه، از ایشان پرسیدم که شما توصیه خاصی برای این کار و چگونگی پروژه ندارید که ایشان فقط یک جمله گفتند که شما تا میتوانید قصه جمع کنید و روایتهای مردم را با جزئیات جمعآوری کنید.
وی ادامه داد: من که هم نویسنده بودم هم مستندساز بودم، خیلی راحت میتوانستم بفهمم که یک طراحی ذهنی پشت این قضیه است و الان که صحبتهای آقای جلیلی را شنیدم دیدم که دقیقا من درست فکر کردم، همین قصه جمع کردن در واقع یک طراحی اولیه است برای بازتولیدهای بعدی که میتواند در قالبهای مختلف صورت گیرد. منتها چیزی که برای من مهم بود و در مقدمه کتاب هم اشاره کردم این بود که معتقد بودم که حضرت حجت(عج) وقتی میخواهند تشریف بیاورند، اساس ظهور ایشان فرامذهبی و فرا قومیتی است، نقطه ثقل اصلی حرکت ایشان، حفظ و احیای کرامت انسانی است که در عصر حاضر به خصوص در دنیای غرب به سمت نابودی میرود، این نگاه فرا قومیتی و فرامذهبی را خانم زینب سلیمانی هم اشاره کردند که در نگاه و منظر حاج قاسم سلیمانی هم بود.
یزدانپناه یادآور شد: این اتفاق بزرگی است که در کشوری مثل سوریه قومی با قوم دیگر میشود و در بعضی از بخشها برادرکشی راه میافتد ولی چه اتفاقی میافتد که چنین نگاهی نسبت به مدافعین حرم آنجا پیدا میشود. این از برکات وجود مدافعین حرم و فرمانده سلحشورشان بوده که من خدا را شکر میکنم که به هرحال این کتاب با همه ی فراز و نشیب هایی که وجود داشت، به ثمر رسید.
وی تصریح کرد: بزرگترین آرزوی من هم در هنگام تحقیق میدانی این پروژه و هم موقع نوشتن کار این بود که اولین خواننده کتاب، حاج قاسم سلیمانی باشد ولی زمانی که کتاب به چاپ رسید، حضور فیزیکی ایشان در میان ما نبود. من این کتاب را تقدیم میکنم به همه مدافعان حرم و به خون پاک همه شهدای خلقت در همه جای دنیا و به همه زنان و کودکان تاریخ که امروز به دلیل ایستادگی آنها روز مقاومت اسلامی نامیده شده است و خوشحالم که در این روز و در دهه اول محرم امسال، این رونمایی برگزار میشود.
نویسنده کتاب «اینجا سوریه است» در پایان سخنانش گفت: این کار، یک پروژه فراعادی در یک شرایط فراعادی بود، به رغم همه سختیها معتقدم که این اول راه است و به قول بعضی از دوستان در این اوضاع و شرایطی که وجود دارد چرا ما کتاب اینجا عراق است را نداشته باشیم؟ چرا اینجا فلسطین است را نداشته باشیم؟ چرا اینجا افغانستان است را نداشته باشیم؟ چرا اینجا بحرین است را نداشته باشیم؟ مهمتر این است که یک نهضتی باید راه بیفتد برای اینکه این تاریخ شفاهی برای انتقال به نسل آینده ثبت شود و بهترین مجربان این کار، خود مردم این کشورهای مقاومت هستند.
کتاب «اینجا سوریه است» با جلد گالینگور در 776 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 130هزار تومان از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شده است. علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub و یا سایت vaketab.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.
نظر شما