کتاب «دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی) منتشر شد
چرا زندگانی میرزا ملکم خان ناظمالدوله سراسر با اسرار آمیخته است؟
ملکم خان با وجود همه زدوبندها و ماجراجوییها و با وجود ایرادات اصولی که به بعضی نوشتههای او وارد است، از مردان بیدار و هشیار ایران بوده و از اوضاع زمان و دردهای کشور خویش و سیاست دولتهای اروپایی درباره آسیا بیش از همه دشمنان و بدخواهان خود آگاهی داشته است.
ملکمخان بعد از مراجعت از این سفر، رسالهای به نام «کتابچه غیبی یا دفتر تنظیمات» که حاوی مطالبی در اصول مملکتداری بود، تنظیم و به دربار تقدیم کرد و در سال 1274 ق. که سال آخر صدارت میرزا آقاخان نوری بود، محفلی به نام «فراموشخانه» که در ابتدا گمان میرفت شعبهای از سازمان فراماسون (فرامیس) فرانسه است، در تهران دایر نمود. این محفل به طور سری در خانه شاهزاده جلالالدین میرزا، پسر فتحعلیشاه و مؤلف «تاریخ جلالی» و «نامه خسروان» در محله مسجد حوض ـ یکی از محلات جنوبی تهران ـ تشکیل میشد. شعار اصلی این محفل که ملکمخان آن را به نام «جامعه آدمیت» اداره میکرد، عبارت بود از «اصلاح بشریت عموماً و ملت ایران خصوصاً».
اعضای فراموشخانه به وسیله رسالاتی که ملکم در انتقاد از اوضاع مینوشت و در دسترس آنان و سایر مردم میگذاشت و طبعاً به عرض شاه هم میرسید، کمکم با روح اروپایی انس و آشنایی یافتند و عاقبت به این نتیجه رسیدند که باید به هر کوششی رژیم مشروطه در ایران استقرار یابد. این سازمان در آن روزگار دوامی نیافت. ملکم در مظان تبلیغ افکار جمهوریخواهی قرار گرفت و جمعی از شاهزادگان بر دولت شوریدند و شاه را سخت نگران کردند. به امر دولت جمعی از اصحاب او را گرفتند، عدهای فرار کردند و برخی به روضات مطهره التجا بردند. بالاخره روز پنجشنبه 12 ربیعالثانی 1278 ق. اعلانی درباره ترک لفظ «فراموشخانه» در روزنامه دولتی منتشر و بدین قرار به عملیات سازمان مزبور در ایران پایان داده شد. ملکم خان بعد از این، ابتدا به بغداد و از آنجا به استانبول رفت و در وزارت خارجه عثمانی مشغول به کار شد. در سال 1280 به سمت سرکنسول ایران به مصر فرستاده شد و از آنجا باز به استانبول فراخوانده شد.
پرنس ملکمخان ناظمالدوله از ارمنیان جلفای اصفهان بود. او در سال 1249 هـ.ق در خانواده مرد سنگتراشی به نام یعقوب به دنیا آمد. یعقوب گویا در جوانی به دین اسلام گرویده و چون به زبانهای روسی و فرانسه آشنایی داشت، بعدها در سفارت روس در تهران مترجم بود و با میرزا آقاخان نوری ـ صدر اعظم ایران ـ رابطه نزدیک داشت. ملکمخان در دهسالگی به فرانسه رفت و پس از طی دوره دبستان و دبیرستان وارد مدرسه پلیتکنیک شد و ضمن تحصیل حکمت طبیعی و مهندسی در رشته حقوق سیاسی نیز کار کرد و در سال 1268 ق. به ایران بازگشت. بازگشت او مصادف با تأسیس دارالفنون بود و او که با آداب اسلامی بزرگ شده و زبان فارسی را بهخوبی فرا گرفته بود، به سمت مترجمی آموزگاران اتریشی تعیین شد و نیز مترجمی حضور ناصرالدینشاه و مستشاری میرزا آقاخان نوری صدر اعظم ایران را بر عهده گرفت. در سال 1273 سرهنگ مهندس اتاماژور و مترجم مخصوص مأمور سفارتخانه دولت علیه ایران در استانبول گردید و در همان سال هنگام بروز اختلاف ایران و انگلیس بر سر هرات و اشغال بوشهر، به عنوان مترجمی و مستشاری نمایندگی ایران به دربار امپراتور ناپلئون سوم رفت.
زندگانی میرزا ملکم خان سراسر با اسرار آمیخته است. ناظمالاسلام کرمانی او را بیدارکننده ایران و از رهبران نهضت آزادی مینامد و درباره او میگوید: «مقام پرنس ملک خان در ایران همان مقام ولتر و ژان ژاک روسو و ویکتور هوگو است در ملت فراسنه.» و ظلالسطان ملکم را که معلم زبان فرانسهاش بوده، «فیلسوف و معلم اول و مثل ارسطاطالیس و افلاطون آن روز و بلکه از آنها برتر» میشمارد. مستر ویلفرید بلنت، که در ژوئن سال 1880 م (1297 ه.ق) ملکم را ملاقات کرده، او را از آگاهترین مردان شرق میخواند که در ایران سیهزار نفر به او ایمان دارند. ولی کسانی هم از جمله محمد حسن خان اعتمادالسلطنه او را «جاسوس و خائن و طماع و پولپرست و حقه باز و نادان و شارلاتان» مینامند.
مخالفان ملکم خواستهاند حتی مقام علمی و ادبی او را نیز تخطئه کنند. آقا ابراهیم بدایعنگار وی را از «لطیفه دانش و ادب» بینصیب میداند و مخبرالسلطنه هدایت عقیده دارد که «آن چه ملکم مینوشت به عبارت دیگر در گلستان و بوستان هست» اما میدانیم که ملکم در پاریس حکمت طبیعی آموخته و در رشته حقوق سیاسی کار کرده است و هم در آنجا آثار فلاسفه بزرگ و پیشوایان انقلاب فرانسه را مطالعه کرده و بعد در مدت اقامت طولانی خود در لندن به مطالعه تالیفات نویسندگان و دانشمندان انگلیسی پرداخته و مخصوصا شیفته افکار و عقاید جان استوارت میل، حکیم نامی انگلیسی بوده و قطعاتی از کتاب معروف او در آزادی را به فارسی ترجمه کرده است. محصول این مطالعات چندین رساله است که وی در روزنامه قانون و رسالات فراوان خود مانند اصول آدمیت، ندای عدالت، توفیق امانت، حجت، مفتاح، کلمات متخیله، کتابچه غیبی یا دفتر تنظیمات، رفیق و وزیر، نوم و یقظه، اصول ترقی، مذهب دیوانیان و... سخن گفته است.
ملکم با وجود همه زد و بندها و ماجراجوییها و یا وجود ایرادات اصولی که به بعضی از نوشتههای او وارد است، از مردان بیدار و هشیار ایران بوده و از اوضاع زمان و دردهای کشور خویش و سیاست دولتهای اروپایی درباره آسیا بیش از همه دشمنان و بدخواهان خودآگاهی داشته و کوششهای او در راه بیداری ایرانیان مسلم و بیگفتگو است. اما درباره انشای ملک و سبک نویسندگی او باید گفت که وی از همان آغاز کار، ترجمه دروس آموزگاران خارجی دارالفنون را از زبان فرانسه به فارسی و هم ترجمانی دستگاه صدرات و دربار شاهی را به عهده داشت و چون با عبارتپردازیها و مغلقنویسیهای دولتی کمتر آشنا بود، برای نقل متون اصلی به فارسی ناگزیر در اختیار کلمات و انسجام عبارات و سلامت بیان زیاد دقت میکرد و بدین قرار شیوه نگارشی به وجود آورده که در عین سادگی و روانی از فصاحت و بلاغت و حسن انشا بیبهره نیست.
حقیقت آن است که ملکم با وجود همه زدوبندها و ماجراجوییها و با وجود ایرادات اصولی که به بعضی نوشتههای او وارد است، از مردان بیدار و هشیار ایران بوده و از اوضاع زمان و دردهای کشور خویش و سیاست دولتهای اروپایی درباره آسیا بیش از همه دشمنان و بدخواهان خود آگاهی داشته و کوششهای او در راه بیداری ایرانیان، مسلم و بیگفتگو است. 42 شماره روزنامه «قانون» و رسائل اجتماعی و سیاسی پرمغز ملکم، که گاهی بیامضا و گاهی با امضای او چاپ میشد، اگرچه از اغلاط و اشتباهات لغوی و عیب جملهسازی عاری نیست، اما به واسطه سادگی و نزدیکی به زبان تکلم و محاوره عمومی، به طور قطع هم در بیداری مردم تأثیرگذار بوده و هم در میان ارباب مطبوعات صدر مشروطیت مقبول افتاده و مدتها سرمشق آزادیخواهان و نویسندگان ایران بوده است.
پس از کشتهشدن ناصرالدینشاه و روی کارآمدن امینالدوله، مظفرالدینشاه که در سال 1317 برای دیدن نمایشگاه پاریس به اروپا رفته بود، ملکم را به وزیرمختاری ایران در رم منصوب کرد و او همانجا بود تا در تابستان 1326 ق. در شهر لوزان سوئیس درگذشت.
کتاب «دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی) و چند رساله دیگر» پدید آور؛ میرزا ملکمخان ناظمالدوله در 255 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای 60 هزار تومان از سوی انتشارات امید فردا منتشر شده است.
نظر شما