یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۵
دویدن ماه و مه در رگ‌های شاعر

«علی بایزیدی» شاعر، نویسنده و پژوهشگر گرگانی، یادداشتی به مناسبت انتشار کتاب شعر جدید «ابوالقاسم مومنی» شاعر و همشهری خود نوشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان، به‌تازگی و به همت «نشر فرآیین» کتاب مجموعه شعر «دویدن ماه در رگ‌هایم» به قلم «ابوالقاسم مؤمنی» شاعر گرگانی در 104 صفحه و مشتمل بر 77 شعر روانه بازار نشر شده است. «علی بایزیدی» نویسنده، شاعر و پژوهشگر گرگانی، درباره این اثر، یادداشتی نوشته که از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
پیش‌درآمد: آن‌ها که شعر امروز و دیروز ایران را به جد دنبال می­ کنند، نام برادران مؤمنی برایشان آشناست. تنها چهار برادری که در تاریخ هزار و دویست‌ ساله شعر فارسی، به­ طوری کاملاً حرفه‌­ای و جدی، افزون بر چهار دهه است در شعر مدرن ایران شاعری می­‌کنند. در نحله­ «شعر حجم» که پیش­گام و بانی آن یدالله رؤیایی است و شاعران صاحب سبکی چون پرویز اسلام‌پور، بهرام اردبیلی، محمود شجاعی، محمدرضا اصلانی، فریدون رهنما، هوشنگ آزادی‌ور، احمدرضا چه­ کنی، هوشنگ چالنگی، شاپور بنیاد، منصور خورشیدی و بیژن الهی در این پنج دهه با آن همراه شدند و شاید تنها گونه و سبکی از شعر پسانیمایی است که هنوز هم هواداران بسیار دارد و از پا نیفتاده است، درحالی‌که موج نو، شعر ناب، موج سوم، شعر دیگر و... همچون موجی خروشیدند و چون کفی بر ساحل فرو خفتند؛ برادران مؤمنی نیز از پیش­گامان و صاحب­ نظران این سبک به‌حساب می­‌آیند.

اما «ابوالقاسم مؤمنی» که بیشتر او را با نام قاسم می­‌شناسند، پس از دو برادر بزرگ‌ترش، احمد (متخلص به سینا) و زنده­ یاد محمود، از اوایل دهه­ 1350 تجربه­‌هایی از شعر نو و حجم را به منصه­ ظهور رسانید و مدتی نیز در تهران همراه با برادرش محمود در کنار یدالله رؤیایی زیستن شاعرانه را تجربه کرد. همین ارتباط نزدیک سبب شد تا پیوندی خویشاوندی میان خانواده­‌های رؤیایی و مؤمنی که هر دو ریشه­‌های دامغانی دارند شکل بگیرد (ازدواج دکتر مظفر رؤیایی برادر کوچک‌تر یدالله با شهلا مؤمنی خواهر برادران مؤمنی).

قاسم مؤمنی در سال­‌های دهه­ پنجاه در دانشگاه­‌های شیراز و تهران، دومرتبه، زندگی دانشجویی را از سال 1354 تا 1360 پشت سر گذاشت و در تمامی این سال­‌ها به‌واسطه روحیات اجتماعی و پویایی که به‌صورت موروثی در او شکل گرفته بود، فعالیت­‌های شاعری، اجتماعی و هنری را شبانه­‌روز تجربه کرد و از پا ننشست. دوستداران سینما در فاصله­ سال‌­های 1355 تا 1357 پخش فیلم­‌های خارجی ممنوعه در سینما مولن­ روژ گرگان را در سانس­‌های شبانه به­‌خوبی به خاطر می­ آورند ازجمله فیلم مشهور «زِد» که همه­ این‌ها، ماحصل تکاپوهای قاسم مؤمنی و ارتباطش با احمد جورقانیان، بزرگ‌ترین آرشیویست فیلم، در تهران بود.

از این‌ها که بگذریم، آنچه این قلم را به تراویدن وا‌داشته، دنیای شعر و شاعری مؤمنی است. گرچه از آثار دهه­‌های 1350 و 1360 او تنها یک شعر منتشره در مجموعه­ «کتاب فصل» کانون نویسندگان و شاعران گرگان باقی است اما در سه دهه­ اخیر شعرهای مؤمنی در سه دفتر مستقل منتشرشده که دو دفتر نخست «از بام ریخته­های پرهیز» (1389) و «به‌اتفاق بگوئید که نیفتد» (1395) نام او را بیش‌ از پیش بر سر زبان­‌ها انداخت. او در این فاصله، شعرهای بسیاری را در مطبوعات استانی و کشوری منتشر نمود از جمله: مجموعه­ مشهور سه‌جلدی «شعر به دقیقه اکنون» در سال 1376 با گردآوری نمونه آثار شاعران مطرح نحله‌­های شعر حجم، شعر ناب، شعر دیگر و موج نو، به همت فیروزه میزانی و احمد محیط؛ یا نشریه­ قلمک سوئد به سردبیری احمد مؤمنی (سینا)، فصلنامه­ چلیکا، هنر و اندیشه ستاره گلستان، استارباد، گرگان نامه و...

از این نکته نیز نباید گذشت که شور و شوق و اشتیاق وافر مؤمنی به شعر سبب می­‌شد تا او در تهران و گرگان، به دنبال و پذیرای شاعران بزرگی چون هوشنگ چالنگی، منوچهر آتشی، یدالله رؤیایی، فیروزه میزانی، فرامرز سلیمانی، محمود شجاعی، بهرام اردبیلی، م. مؤید و دیگران باشد.
 

 
درآمد: «دویدن ماه در رگ‌­هایم» که توسط انتشارات فرآیین کرج، به مدیریت سپیده نازیار، در بهار 1400 متولدشده، کتابی است در قطع خشتی، محتوی 104 صفحه و به قیمت سی هزار تومان. شاعر، کتاب را به همسرش تقدیم داشته و با شعری کوتاه به‌جای مقدمه آن را آغاز کرده است: «در واپسین نفس­‌ها / انسان... / صبر تمام­ شده­‌ی/ جهان».

کتاب، از فهرست، عاری است و شعرها از صفحه­ هفتم با «جادوی صبح» آغاز می­ شود که شاعر آن را نیز به همسرش «فرحناز-ح» تقدیم داشته است: «در انتظار دیدن تو / جادوی زیبای صبح و / گل­های اکلیلی / بازوی سپیده ­دمان / وزان به آتشی / حیران آب­‌های خروشان / در انتظار دیدن تو / جان گیاهی ­ام / در واپسین نفس­ها / سراشیب آفتاب / مسند بی­ فروغ جهان / در انتظار دیدن تو...».

«دویدن ماه در رگ­هایم» مشتمل بر هفتاد و هفت قطعه شعر است که اغلب آن‌ها کوتاه‌­اند و شاعر برای هرکدام از آن‌ها نامی را برگزیده است. از این اشعار، برخی نیز به دوستان و نزدیکان شاعر تقدیم شده که نام‌های قابل توجهی چون احمد مؤمنی، فرهاد قاسمی، علی توسلی، شاپور اسلامی، میثم ریاحی، روحی خالقی (دو شعر) و علی بایزیدی (نگارنده) از این جمله­‌اند.

در پشت جلد کتاب نیز، این شعر کوتاه درج‌شده است: «مرگ چیست؟ / نکوهش یک اسب / در وقت سیب / آواز بیراهه­‌های راه / وقتی‌که / یورتمه می­‌رود...»؛ طراحی پشت و روی جلد اثر نیز توسط هنرمند صاحب سبک معاصر، یدالله تناور انجام‌ شده است.

از توصیف ظاهری کتاب که بگذریم، نقد و بررسی محتوای آثار مؤمنی با تکیه بر چگونگی ارائه و ساختار فرم و محتوا می­‌تواند پایان‌بخش اصلی این نوشتار باشد. در توصیف زبان معیار و شیوه­ بیانی اشعار مؤمنی پیش‌تر نیز در فصل­نامه استارباد، شماره­ هجدهم (تابستان 1399)، اشاره شد که ساختار و زبان شعر مؤمنی، شناسنامه­‌دار است و به­ سادگی می‌­توان شعر او را از دیگر شاعران، تمییز داد.

این اوج پختگی و چیرگی یک شاعر است که پس از سال­‌ها تجربه، بتواند به این نقطه از شعرسرایی برسد که آثارش قابل تمیز دادن از دیگر شاعران باشد، آن‌هم درحالی‌که او، در کنار و به سیاقِ بسیاری از شاعران نام­برده شده، حجم‌گراست.

شاید برای برخی شاعران و منتقدان امروز ادبیات ایران، گفتن این مسئله که شعر بسیاری از شاعران را نمی‌توان خواند و فهمید، پذیرفتنی نباشد اما قطعاً بسیاری دیگر از شاعران و منتقدان با نگارنده هم­ عقیده­‌اند که در سال­‌های اخیر و به دنبال فزونی یافتن شاعران پسانیمایی به‌ویژه در گونه­‌های حجم، پست‌مدرن و امثالهم، آثار فراوانی دیده می­ شود که اصلاً قابل خوانش و استفهام نیست، اما این مقوله در مورد آثار قاسم مؤمنی صادق نیست. کارهای او همچنان که محتوی تجربیات حجم گونه و مدرن است و از ویژگی­‌ها و مؤلفه‌‌های این­گونه شعر، به­ خوبی شاکله یافته، اما کاملاً مفهوم، دل‌نشین و قابل‌درک است و خواننده را با خود همراه می­‌کند:

خواهش: «یک خواهش عجیب / در تو / اسیر دیوانه­‌ی من است / بیزارم / من / از این / بیداری / فقط بگو / تا کجا می­‌شود / منتظر تو / بود»

سمت ابدیت: «من / از سمتِ / رفتن تو / آنجا که گریه­‌هام / بارانی ابدی­ است / با تو / هم­سایه‌­ام»

آن­چنان بیدار: «صبح­‌ها / آن­چنان بیدارم / که انگار / آفتاب... / از من / طلوع / می­‌کند»

بهانه (به احمد مؤمنی): «من... / فقط در وقت با تو بودن / منم / باقی... / دیوانه­‌ای­ است که / یک دیوانه‌ی دیگر / از آن / عبور می‌کند»

اقاقیا (به شاپور اسلامی): «من هنوز هم / مهربانم / و فکر می­‌کنم / که می‌­شود / حتی / با زخم هم / زندگی کرد / در همسایگی من / یک اقاقیا / زندگی می­‌کند / که صبح‌­ها / به من / لبخند می­‌زند»

شعرهای مؤمنی اغلب در فضاهایی عاشقانه، طبیعت دوستانه، رؤیایی، مستانه و شادمانه سیر و سلوک می­کنند. تخیل، در کلام او از مرزهای واقعیت هم عبور می­‌کنند و تصویرسازی­‌های او از فضایی که توصیف می‌­کند و به شعرش مبدل می‌­سازد، ملموس و تجربه‌پذیر است. گرچه عناصری چون «باران»، «ابر»، «پرنده»، «مرگ»، «زندگی»، «دنیا»، «آفتاب»، «خواب»، «آسمان»، «چشم»، «ماه»، «هیچ» و «رگ» در شعرهای او به‌وفور یافت می­‌شود اما شاعر چنان از این عناصر بهره گرفته و ساختار زبانی و بیانی و حتی مفهومی و محتوایی شعرش را چیده که در نظرگاه نخست این تکرارها به چشم و گوش خواننده و شنونده هرگز متبادر نمی­‌شود. شعرهای «دویدن ماه در رگ­‌هایم» فاصله­ قابل‌توجهی از ساختار و محتوای دو دفتر پیشین شاعر دارد و این نشان از پویایی و ایستا نبودن تجربه­‌های شاعرانه­ مؤمنی دارد.

و آخرین سخن، نام کتاب از دل یکی از شعرهای این مجموعه برگرفته‌شده «سمت آهو» که شاعر آن را به دخترش فرنوش تقدیم داشته است:

«... هی... / دارم از پیر شدن­ام حرف می­‌زنم / از دویدن ماه / در رگ­‌هایم»
چنانکه شاعر می­ گوید نام این کتاب را با هم‌­رایی زنده ­یاد روح­‌الله خالقی (روحی) برگزیده است، جالب اینکه نام این شعر، «سمت آهو» است و نام کتاب «دویدن ماه در رگ­‌هایم»؛ شاعر در شعر «فراخوان» (صفحه 85) نیز این عبارت را به­ گونه­‌ای دیگر استفاده کرده است:

فراخوان: دریا ... که تیره می­‌گذرد / مثل دویدن مه در رگ­‌هایم / زمستان بلند / زمستان بلند / که آبی می‌کند / زمین را / صبح... که بیدار می‌شود / در فراخوان یک شیپور

یادآوری می‌شود، علی بایزیدی صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول فصلنامه «استارباد» و سالنامه «گرگان نامه» است. آثار وی از جمله عبارتند از: «پارس­‌نگار؛ روزشمار رخدادهای تاریخی استان فارس»، «قصه‌های مادربزرگ؛ حکایت­‌های عامیانه مردم گرگان»، مجموعه شعر «دفتر اول: نقل آخر!»، قابوس بن وشمگیر، میرسید شریف جرجانی، میرفندرسکی از مجموعه مفاخر و مشاهیر گلستان و گلستان شاعران.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها