به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس، سید حمید سجادی‌منش غروب پنجشبه 28 اسفندماه 1399 چشم از جهان فروبست. وی متولد 1341 شیراز بود و نوشتن را تقریباً در جنگ و با جنگ آغاز کرد. اگرچه «یادداشت‌های سفر حج»، نام نخستین اثر و اولین تجربه قلمی او محسوب می‌شود، اما با کتاب «هدایت سوم» شناخته شد.
او که نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس بود با کتاب «هدایت سوم» که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرد توانست خبرساز شود. این کتاب خاطرات سردار محمدجعفر اسدی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که با متنی خواندنی به قلم این نویسنده به نگارش در آمده است.
این کتاب از ابتدایی‌ترین زمانی که سردار اسدی خاطراتش را به یاد می‌آورد آغاز و تا پایان دفاع مقدس که او در سِمت فرماندهی یکی از لشکرهای عمل کننده در جنگ مشغول خدمت بوده است را تشکیل می‌دهد.
سجادی منش پس از انتشار کتاب «هدایت سوم» در گفت‌و‌گویی اعلام کرده بود که «معتقدم انتقال خاطرات و روایت‌های صحیح و کم نقص از دوره پایداری و مقاومت در دفاع مقدس هشت ساله با ترکیب راوی هوشمند و پرانگیزه و نویسنده خلّاق و پرکار امکان پذیر است و از آن مهم‌تر قائل بودن به نقش نویسندگان در چگونگی مصاحبه و به حرف آوردن راویان جنگ. بیرون کشیدن رازها و رمزهای زندگی، اتفاقات و اندیشه‌ها از هزار توی ذهن راوی سخت است، اما در پرتو گفت‌وگوهای صمیمی و البته غیر رسمی آسان می‌شود. نویسنده باید شنونده‌ای خوب و پرسش‌گری دقیق باشد تا راویِ با انگیزه سر ذوق بیاید».
او که در سال 1395 با کتاب هدایت سوم به عنوان یکی از کاندیداهای بخش مستندنگاری جایزه ادبی جلال آل‌احمد معرفی شده بود، در همان گفت و گو اعلام کرد: روزی که کتاب «هدایت سوم»، در میان پنج کتاب برتر سال قرار گرفت، بی آنکه انتظار پاداش داشته باشم، احساس کردم برنده‌ام و انگیزه‌هایم برای ادامه کار چند برابر شد. آنجا از طرف هیئت داوران به نثر روان و جذاب کتاب اشاره شده بود؛ اگرچه از خودم انتظار بیشتری دارم و حتماً می‌کوشم در کار تازه‌ام ضعف‌هایم را بپوشانم. تنها دغدغه و نگرانی‌ای که مرا آزار داد به رغم انعکاس خوب در خبرگزاری‌ها، عدم پوشش مناسب آن رویداد مهم در سوره مهر و مجله‌های آن مجموعه بود. مگر می‌شود از میان چند صد کتاب تولیدی انتشارات سوره مهر فقط یک کتاب در جایزه ادبی جلال دیده شود و آنگاه هیچ کس از آن مجموعه به آدم تبریک نگوید و در هیچ سایت و نشریه‌ای از آن تشکیلات بزرگ، به آن کتاب که متعلق به خودشان است نپردازند.
حوزه هنری فارس در پیامی ضمن تسلیت درگذشت این نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری اعلام کرد: «سجادی منش در ایامی که بهترین‌های اهل قلم سپاه فارس را گرد هم آورده بود تا از شهدا بنویسند، در همان روزگار از همه نحله‌ها و جریان ها و گروه‌های ادبی دعوت کرد تا به قافله نوشتن از عشق و پیوندزدن امری که امروز هم غریب است چه رسد به دهه ۷۰ و این امر نیز محصول همان حسن خلق و شرافت اخلاقی است. در حوزه قلم هنوز نیز نمی‌توان هدایت سوم و سه‌گانه ابوهادی او را از یاد برد؛ آثاری دلنشین که نشان دادند ضرورت دفاع از آب و خاک و مرز پر گهر و ایمان و اعتقاد سلاح دست نویسندگان ما داد و به جبهه فرستاد وگرنه لطافت روح اهالی قلم در وجود این آسمانی مردان موج می زند و توانمندی‌شان نیز پی آن است؛ چرا که هدایت سوم تا نامزدی جلال پیش رفت و چاپ های مکرر خورد و متانت ذاتی سیدحمید و عدم حمایت رسانه‌ای از اثر سبب از دست رفتن این جایزه بود که جایزه اصلی سیدحمید شفاعت مولا و مقتدای شهیدان است که ان‌شاءالله نصیبش شده باشد».
او که نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس بود با کتاب «هدایت سوم» که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرد توانست خبرساز شود. این کتاب خاطرات سردار محمدجعفر اسدی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که با متنی خواندنی به قلم این نویسنده به نگارش در آمده است.
این کتاب از ابتدایی‌ترین زمانی که سردار اسدی خاطراتش را به یاد می‌آورد آغاز و تا پایان دفاع مقدس که او در سِمت فرماندهی یکی از لشکرهای عمل کننده در جنگ مشغول خدمت بوده است را تشکیل می‌دهد.
سجادی منش پس از انتشار کتاب «هدایت سوم» در گفت‌و‌گویی اعلام کرده بود که «معتقدم انتقال خاطرات و روایت‌های صحیح و کم نقص از دوره پایداری و مقاومت در دفاع مقدس هشت ساله با ترکیب راوی هوشمند و پرانگیزه و نویسنده خلّاق و پرکار امکان پذیر است و از آن مهم‌تر قائل بودن به نقش نویسندگان در چگونگی مصاحبه و به حرف آوردن راویان جنگ. بیرون کشیدن رازها و رمزهای زندگی، اتفاقات و اندیشه‌ها از هزار توی ذهن راوی سخت است، اما در پرتو گفت‌وگوهای صمیمی و البته غیر رسمی آسان می‌شود. نویسنده باید شنونده‌ای خوب و پرسش‌گری دقیق باشد تا راویِ با انگیزه سر ذوق بیاید».
او که در سال 1395 با کتاب هدایت سوم به عنوان یکی از کاندیداهای بخش مستندنگاری جایزه ادبی جلال آل‌احمد معرفی شده بود، در همان گفت و گو اعلام کرد: روزی که کتاب «هدایت سوم»، در میان پنج کتاب برتر سال قرار گرفت، بی آنکه انتظار پاداش داشته باشم، احساس کردم برنده‌ام و انگیزه‌هایم برای ادامه کار چند برابر شد. آنجا از طرف هیئت داوران به نثر روان و جذاب کتاب اشاره شده بود؛ اگرچه از خودم انتظار بیشتری دارم و حتماً می‌کوشم در کار تازه‌ام ضعف‌هایم را بپوشانم. تنها دغدغه و نگرانی‌ای که مرا آزار داد به رغم انعکاس خوب در خبرگزاری‌ها، عدم پوشش مناسب آن رویداد مهم در سوره مهر و مجله‌های آن مجموعه بود. مگر می‌شود از میان چند صد کتاب تولیدی انتشارات سوره مهر فقط یک کتاب در جایزه ادبی جلال دیده شود و آنگاه هیچ کس از آن مجموعه به آدم تبریک نگوید و در هیچ سایت و نشریه‌ای از آن تشکیلات بزرگ، به آن کتاب که متعلق به خودشان است نپردازند.
حوزه هنری فارس در پیامی ضمن تسلیت درگذشت این نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری اعلام کرد: «سجادی منش در ایامی که بهترین‌های اهل قلم سپاه فارس را گرد هم آورده بود تا از شهدا بنویسند، در همان روزگار از همه نحله‌ها و جریان ها و گروه‌های ادبی دعوت کرد تا به قافله نوشتن از عشق و پیوندزدن امری که امروز هم غریب است چه رسد به دهه ۷۰ و این امر نیز محصول همان حسن خلق و شرافت اخلاقی است. در حوزه قلم هنوز نیز نمی‌توان هدایت سوم و سه‌گانه ابوهادی او را از یاد برد؛ آثاری دلنشین که نشان دادند ضرورت دفاع از آب و خاک و مرز پر گهر و ایمان و اعتقاد سلاح دست نویسندگان ما داد و به جبهه فرستاد وگرنه لطافت روح اهالی قلم در وجود این آسمانی مردان موج می زند و توانمندی‌شان نیز پی آن است؛ چرا که هدایت سوم تا نامزدی جلال پیش رفت و چاپ های مکرر خورد و متانت ذاتی سیدحمید و عدم حمایت رسانه‌ای از اثر سبب از دست رفتن این جایزه بود که جایزه اصلی سیدحمید شفاعت مولا و مقتدای شهیدان است که ان‌شاءالله نصیبش شده باشد».
نظر شما