شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۵
برای ترجمه یک کتاب کودک، باید کودک شد

آیدا کوچکی می‌گوید:‌ شاید نتوان از مترجمی که مدام آثار سارتر یا کافکا را ترجمه کرده و در آن کار موفق بوده، انتظار داشت با همان تبحر کتابی برای کودکان ترجمه کند و به همان اندازه موفق باشد. برای ترجمه یک کتاب کودک باید کودک بود و برای ترجمه یک کتاب معمایی باید روحیه کنجکاوی و حل مسئله داشت.

به گزارش خبرگزاری خانه کتاب ایران(ایبنا) آیدا کوچکی متولد سال 1367است. کار ترجمه را از سال 1386 با ترجمه مقالات و ترجمه‌های آزاد شروع کرد. شروع فعالیت وی در زمینه ترجمه کتاب، در دفتر یک نشریه و با دیدار اتفاقی مدیر انتشارات ارغوان مهر بود و ثمره‌ آن شد کتاب باشکوه‌تر از یاقوت. رمانی عاشقانه از هالی بریجمن. همکاری کوچکی با این نشر با کتاب «ترزا عاشقانه‌ای سرکش» ادامه پیدا کرد. مستندی داستانی با حال و هوای فمنیستی اثر کلویی اسکاما. نبرد یک زن مبارز و لجوج در جامعه‌ای مردسالار. «هذیان‌های ذهن یک قربانی» اثر سال بلو هم کتابیست که از نشر خوب منتشر شده است.  بهانه این گفت‌وگو کتاب «قطب‌‌نمای برنجی» اثر الن باتلر، کتابیست که به‌تازگی توسط نشر کوله‌پشتی با اجازه رسمی از نویسنده و ناشر منتشر شده است. این کتاب، رمانیست پر از هیجان و دلهره. باز هم داستان یک زن، اما این بار یک جاسوس در فضای پرالتهاب جنگ جهانی دوم. در حال حاضر، کوچکی چهار کتاب دیگر در نوبت چاپ دارد؛ دو کتاب در زمینه کودک و نوجوان و دو اثر معمایی.








 

در مقام مترجم، برای انتخاب کتاب «قطب‌نمای برنجی» تا چه اندازه میان شما و انتشارات رایزنی انجام شد؟ در واقع کتاب انتخاب شما بود یا پیشنهاد مترجم؟
مطمئنا علاقه، اولین شرط خلق یک اثر خوب و ماندگار است. معمولا برای ترجمه کتاب، از ناشر می‌خواهم چند حق انتخاب متناسب با علاقه‌مندی‌های خودم در اختیارم قرار دهد. بعد از خواندن خلا‌صه‌ای از داستان، تاریخچه‌ای از نویسنده، با توجه به جوایزی که اثر دریافت کرده و مهم‌تر از همه با در نظر گرفتن کپی‌رایت برای اعتباربخشی به اثر، کتاب مورد نظرم را انتخاب می‌کنم. در مورد قطب‌نمای برنجی هم همین پروسه انجام شد و جا دارد از ناشرم برای این گزینه عالی تشکر کنم.
 
الن باتلر به بانوی تعلیق در داستان معروف است، کتاب «قطب‌نمای برنجی» هم تعلیق فراوانی دارد. خود شما هم علاقه‌مند به این ژانر داستانی هستید؟
صددرصد همینطور است. جالب است بدانید که پدربزرگ الن باتلر در زمان جنگ رمزنگار بوده و این امر نقش پررنگی در توانایی او برای خلق چنین اثری داشته است. من هیجان‌طلبی را دوست دارم. داستانی را می‌پسندم که قادر نباشم حدس بزنم چه اتفاقی قرار است بیفتد. داستان‌های معمایی و هیجانی را به شدت دوست دارم. این‌گونه، ساعت‌ها پای داستان میخکوب می‌شوم و شاید بتوان گفت به دلیل عطشی که در من برانگیخته می‌شود، خواندن و یا ترجمه یک چنین کتابی را زودتر تمام می‌کنم. حتما اگر بخواهم کار جدیدی را شروع کنم، ترجیح می‌دمد با همین سبک و سیاق باشد.
 
الن باتلر، از نویسندگان پرفروش در ژانر عاشقانه و معمایی است. برنده شدن آثارش در جوایز، بر انتخاب کتاب و ترجمه‌ آن قطعا بی‌تأثیر نبوده است. شما در مقام یک مترجم، جایزه گرفتن اثری را در پرفروش شدن آن مؤثر می‌دانید؟
بله. بگذارید مثالی برایتان بزنم. شما اگر بخواهید وقت باارزشتان را برای دیدن یک فیلم صرف کنید، مطمئناً نکات خاصی را در نظر می‌گیرید. مثلاً به ژانر فیلم، کارگردان، بازیگرها، نویسنده و شرکت سازنده توجه می‌کنید. در مورد انتخاب کتاب هم خواننده ملاک‌هایی را در نظر می‌گیرد تا وقت و هزینه‌اش را صرف بهترین گزینه کند. یکی از این ملاک‌ها، جوایزیست که کتاب کسب کرده. علاوه بر این، امتیاز کتاب در سایت گودریدز هم ملاک دیگری محسوب می‌شود. در اینجا باید اشاره کنم طی ارتباطی که با خانم الن باتلر داشتم، متوجه شدم که ایشان برای  قطب‌نمای برنجی موفق به کسب جوایزی شده‌اند.

 















راوی رمان «قطب‌نمای برنجی» لیلیان سنت جیمز، شخصیتی بالقوه کنجکاو دارد. گاهی در ماجراها خودخواسته همراه می‌شود و گاهی خطر حضور در ماجراها را می‌پذیرد. باور پذیر بودن شخصیت قهرمان در انتقال از زبان مبدا به مقصد تا چه اندازه دشوار یا آسان بوده است؟
کار ترجمه، صرفا یک برگردان خشک و بی‌روح نیست، بلکه خلق مجدد یک اثر هنری در زبان مقصد است. در یک اثر ادبی، با انواع استعاره‎ها، ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌ها و آرایه‌های ادبی سر و کار داریم. بنابراین، شناخت فرهنگ جامعه مقصد و آگاهی از اصطلاحات متداول اهمیت دارد. یکی از سختی‌های ترجمه در قطب‌نمای برنجی این بود که با توجه به فضای حاکم در داستان، کلمات و اصطلاحات آلمانی به طور مکرر در آن به کار رفته‌اند. برای درک آن عبارات، با فردی که چندین سال است در آلمان سکونت دارد، در تماس بودم و از او کمک می‌گرفتم و سعی کردم تا آنجا که امکان دارد شخصیت لیلیان را همان‌گونه که خلق شده، به خواننده منتقل کنم.
 
اغلب کتاب‌های ماجراجویی، بر پایه‌ معما و رمزگشایی و کشف رمز بنا شده‌اند. تاریخ، جاسوسی، جنگ، عشق و ترس و... ِالِمان‌هایی هستند که در ماجراهای این داستان، در کنار هم به خوبی نشسته‌اند. تلفیق این عناصر برای شما که مترجم کار بودید، سردرگمی ایجاد نمی‌کرد؟
به نکته خوبی اشاره کردید. این سوال را می‌توان تکمیل‌کننده اولین سوال شما دانست. این که ما چه کتابی را برای ترجمه انتخاب می‌کنیم، قطعا به روحیات خودمان هم بستگی دارد. شاید نتوان از مترجمی که مدام آثار سارتر یا کافکا را ترجمه کرده و در آن کار موفق بوده، انتظار داشت با همان تبحر کتابی برای کودکان ترجمه کند و به همان اندازه موفق باشد. برای ترجمه یک کتاب کودک باید کودک بود و برای ترجمه یک کتاب معمایی باید روحیه کنجکاوی و حل مسئله داشت. با توجه به علاقه‌ای که به این کتاب داشتم و چیرگی هیجان در جای‌جای آن، به راحتی با این اثر ارتباط برقرار کردم.
 
عقل و احساس در وجود لیلیان سنت جیمز، همپای هم پیش می روند. حتا گاهی اوقات یکی از این دو عنصر از هم پیشی می گیرند. اما در نهایت کارینا، خودش کدام را انتخاب می‌کند؟
لیلیان فراز و نشیب‌های زیادی را در طول داستان پشت سر گذاشت، اما جاسوسی بخش جدایی‌ناپذیری از ذات او بود. جاسوس‌ها حق انتخاب ندارند. لیلیان یک وطن‌پرست است که بزرگ‌ترین احساسات درونی‌اش را سرکوب می‌کند تا به کارش لطمه‌ای وارد نشود. در عین حال، او احساس دارد و عاشق می‌شود. اما، جنگ عشق نمی‌فهمد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها