چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۶
پاسخ به سه پرسش تامل‌‌برنگیز وسنو

کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگ» در پی پاسخ گفتن به سه پرسش درباره جنبش‌های ایدئولوژیک اصلاح دینی، روشنگری و سوسیالیسم اروپایی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگ» اثر روبرت وُسنو کتابی با صفحات زیاد و پیچیده است. در حقیقت وسنو سه کتاب را در یک کتاب نوشته است. کتاب نخست در این باره است که چگونه باید به درک و تحلیل و نوشتن درباره ماهیت و اهمیت تغییرات فرهنگی، به ویژه تغییر در گفتمان فرهنگی، به عنوان بخشی از فضای کلان اجتماعی پرداخت. کتاب دوم درباره ماهیت و اهمیت تغییرات فرهنگی است که در مسیر تاریخ سرمایه‌داری اتفاق افتاده‌اند. کتاب سوم بازتفسیری تاریخی از سه جنبش خاصی است که وسنو آن‌ها را اجتماعات گفتمانی نامیده است.

در این کتاب پرسش‌هایی مطرح است از آن جمله که چه شرایط تاریخی‌ای زمینه‌ساز شکل‌گیری اندیشه‌ای نو در جامعه می‌شود و چه عواملی فرم، محتوا و جهت‌گیری این اندیشه را شکل می‌دهند؟ در پاسخ به این پرسش، دو رویکرد کلی در جامعه‌شناسی فرهنگ قابل تشخیص است. در یک سو، جامعه‌شناسانی فرهنگ قابل تشخیص است.

در یک سو، جامعه‌شناسانی قرار دارند که وظیفه جامعه‌شناسی فرهنگ را نشان دادن تاثیر یکسویه و تعین‌بخش جامعه بر فرهنگ می‌دانند. در سوی دیگر، جامعه‌شناسانی‌اند که به استقلال فرهنگ معتقدند و فرهنگ را چیزی بیش از بازتاب صرف جامعه می‌دانند.

وسنو در پژوهش خود در پاسخ گفتن به سه پرسش بنیادی درباره چه شرایطی زمینه‌سازشکل‌گیری این جنبش‌های ایدئولوژیک در تاریخ تحول سرمایه‌داری اروپا شد؟ چه عواملی ساختار درونی و محتوای این گفتمان‌ها را تعیین کرد؟ آنچه پژوهش وسنو را از پژوهش‌های پیشین متمایز می‌کند این است که او پاسخش را مبتنی بر دریافتی تازه از فرهنگ (دریافت «عینی» از فرهنگ و ایدئولوژی» و ساختار اجتماعی ساختار به عنوان «بانک یا ذخیره منابع») مطرح می‌کند.
 

او در تقابل با سه نظریه تطابق فرهنگی، مشروعیت طبقاتی و محرومیت نسبی و با به چالش کشیدن مفروضات «ذهن‌گرایانه» آن‌ها، رویکردی تازه به مکانیسم‌های رابط میان اندیشه و ساختار اجتماعی عرضه می‌کند.

نظریه وسنو، آن چنان که گای سوانسون نوشته است، «نظریه‌ای است بسیار موفق که ما را وادار به اندیشیدن می‌کند.» تلاش وسنو در پردازش دریافتی «عینی» از فرهنگ و فراتر رفتن از محدودیت‌های رویکردهای کلاسیک در مطالعه فرهنگ، تاکید او بر اهمیت منابع و فضای اجتماعی در فرایند تولید، فرهنگ، فهم او از تغییر فرهنگی به عنوان فرایندی نامستمر و گسسته و چهارچوب مفهومی او که روشن می‌سازد چگونه محیط اجتماعی در فرایند تولید ایدئولوژی شکل می‌دهد، چگونه تغییرات اجتماعی با ایجاد بحران در نظم اخلاقی جامعه به تشدید فرایند نوآوری منجر می‌شود.

افق اجتماعی، قلمرو گفتمانی و کنش نمادین
به اعتقاد وسنو در این کتاب «اکنون تنها یک مسئله باقی است که باید آن را بررسی کرد: چه چیزی در پیوند با ساختار اجتماعی قرار می‌گیرد؟ مفهوم «افق اجتماعی» اشاره به ویژگی‌‌ها، مولفه‌ها و مشخصات زمینه اجتماعی عینی و ملموسی دارد که ایدئولوژی در آن تولید، انتخاب و نهادینه می‌شود. مولفه‌ها و ویژگی‌های مزبور هم زمینه و محیط ظهور ایدئولوژی را شکل می‌دهند و هم عناصر متونی را که ایدئولوژی از مجموعه آن‌ها تشکیل می‌شود. شورش سال 1522 در ویتنبرگ زمینه موعظه دعای روز یکشنبه لوتر را فراهم آورد؛ این موضوع همچنین به مولفه‌ای از گفتمان لوتر تبدیل شد. لوتر درباره شمایل‌‌شکنی، تضاد میان مصلحان و کلیسا و درباره خودش و منازعه‌اش با پاپ سخن می‌گفت.

در موارد دیگر، منازعات میان طبقات اجتماعی، جناح‌های مختلف درون دولت یا منازعات احزاب سیاسی زمینه و محیط لازم را برای تولید ایدئولوژی فراهم آورد ـ نوعی ایدئولوژی که به نوبه خود تصویری از این منازعات را ارائه می‌داد. جهان عینی و ملموس درون متن ثبت می‌شود، اما فرایند ثبت یا «متن‌مند شدن» فرایند گزینشی و دگرگون‌شونده است. جهان اجتماعی متن و جهان اجتماعی که متن در آن تولید می‌شود تنها تا حدودی به یکدیگر شبیه خواهند بود.

به اعتقاد نویسنده منازعات میان طبقات اجتماعی در جهان واقعی و روایت یا بازنمایی نظری این منازعات به خاطر محدودیت‌هایی که روایت و ساختار نظری بر واقعیت تحمیل می‌کنند با هم تفاوت دارند.
اما مولف در کتاب درباره مفهوم «قلمرو گفتمانی» با اشاره به فضای ایدئولوژی می‌گوید: «درون ایدئولوژی‌هایی که در این کتاب مطالعه شده‌اند قلمرو گفتمانی نسبتا ساده‌ای دیده می‌شود که بر مبنای تضاد بنیادین میان برخی مفاهیم دوگانه تعریف می‌شود، اما ساختار گفتمانی پیچیده‌‌تر نیز درون این ایدئولوژی دیده می‌شوند.

او سپس به دیدگاه مارتین لوتر، از پیشوایان نهضت اصلاحات پروتستانی اشاره دارد و می‌گوید:در گفتمان لوتر درونمایه‌ای تکراری دیده می‌شود که مرکب از تضاد میان مرجعیت مقبول و متداول کلیسا از یک سو و مرجعیت کلام خدا از سوی دیگر است. لوتر ضمن سرزنش پیروانش و تذکر دادن به آن‌ها در وینتنبرگ، مرجعیت کلیسا را معادل با رونق ظواهری و صورت‌های ظاهری دین و مرجعیت کلام خداوند را معادل با رونق ایمان و یقین درونی معرفی می‌کند.

نقدهایی بر نظریه وسنو
وسنو، برخلاف تاکید تئوریک بر نقش کنش، سوژه و منازعات ایدئولوژیک در تولید فرهنگ و همچنین نظریه‌پردازی در خصوص اهمیت بررسی فرم و محتوای تولیدات فرهنگی در مطالعه فرهنگ، در مطالعه تاریخی خود توجه چندانی به این موضوعات نمی‌کند.

به اعتقاد کالهون، بی‌توجهی وسنو به مسئله «محتوا» اتفاقی نیست. او این نکته را به ویژگی‌های کلی جامعه‌شناسی فرهنگ آمریکا باز‌می‌گرداند. کالهون در نقد وسنو می‌نویسد:«جامعه‌شناسان فرهنگ آمریکا، بنا به دلایلی معتقدند باید از مسئله تفسیر معنا تاکیدزدایی کنند تا بتوانند تحقیق انجام دهند.»

کتاب «جامعه‌شناسی فرهنگ (نظریه‌ای درباره رابطه اندیشه و ساختار اجتماعی)» نوشته روبرت وُسنو ترجمه مصطفی مهر‌آیین در 256 صفحه به بهای 50 هزارتومان از سوی نشر کرگدن منتشر شده است.

                                                                                                               

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها