یادداشت محمد آقاسی درباره کتاب «واقعیتمجازی» به بهانه انتخابات مجلس یازدهم
برضدّ ضدیّت با نظرسنجیها
کتاب شهرام پرستش جزو «کتابهای تحلیلی انتخاباتی» قرار میگیرد. کتابهایی که تلاش میکند با استفاده از ظرفیت علم به انتخابات نگاه کنند و آن را بررسی نمایند. فارغ از موفقیت یا موفقیت نسبی آنها، این گونه کتابها تلاش میکنند با استفاده از روشهای علمی به گفت و گو با مخاطب بپردازند.
انتخابات گذشته با شور و هیجان یا در سکوت و بدون غلیان، پرونده بستهای شده که دیگر تمایلی به مرور آن نیست. درحالی که میتوان از لابهلای سطور مختلف آن هنوز برای آینده خواند. لذا تحلیل جامعهشناختی رفتار کاربران فضاهای مجازی در میدان انتخابات ریاست جموری 1392 که توسط شهرام پرستش، نگاشته و در کتاب «واقعیت مجازی» روانه بازار نشر شده را میتوان از این زاویه دوباره دید و برایش نوشت.
پس از هر انتخابات و بهویژه اتمام دورههای هشت ساله ریاستجمهوری، دو گونه کتاب در بازار نشر مشاهده میشود. گونه اول به روایت از انتخابات و اتفاقات و سرنوشت آن میپردازد. این قبیل کتابها هرچند از جهت روش گردآوری چندان قوی نیستند و بیشتر به تعبیری «کتابهای بازاری انتخاباتی» هستند، اما از جهت تجمیع وقایع انتخابات برای محققان قابل ملاحظهاند. در عین حال برخی از این کتا ها توسط هواداران کاندیدای پیروز و یا گروههای وابسته به آن ها منتشر میشود.
با توجه به فضای انتخاباتی و مواردی که در آن برجسته میشود، کتابهایی نیز پیرامون تحلیل آن نوشته و منتشر میشوند. نمونههایی که گاه اسامی بزرگی به دوش میکشند اما «کتاب بدلی انتخاباتی» هستند. بسیار به ندرت میتوان کتابهایی را نام برد که به تحلیل انتخابات آن هم از نگاه جامعهشناختی و یا با استفاده از عینک علوم انسانی به صورت دقیق به این مساله پرداخته باشند. کتاب شهرام پرستش در گونه سوم و جزو «کتابهای تحلیلی انتخاباتی» قرار میگیرد. کتابهایی که تلاش میکند با استفاده از ظرفیت علم به انتخابات نگاه کنند و آن را بررسی کنند. فارغ از موفقیت یا موفقیت نسبی آنها، این گونه کتابها تلاش میکنند با استفاده از روشهای علمی به گفت و گو با مخاطب بپردازند.
کتاب پیش گفته چهارفصل اصلی دارد و فصلی برای مقدمه و فصلی برای نتیجه گیری. نویسنده در مقدمه کتاب بیشتر به آن چه دلایل نگارش کتاب باشد نگاه کرده است و در سطور مقدمه هدف کتابش را روایت فراواقعیت انسانیهایی که در جهان مجازی سرنوشت سیاسیِ ایران در میدان انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در خرداد 1392 را رقم زدهاند ذکر میکند. فراواقعیت از نگاه او چیست؟ او از انسانهایی سخن میگوید که بیش از خود، به سلفی فکر میکنند و تصاویری منفصل نه فقط از وجود استقلال یافته که جایی برای عینیت باقی نگذاشته اند میباشد، لذا سلفی فراواقعیت است: «تصویری شکننده که به شدت برنده است. ورای مجاز و حقیقت است. فوق واقعیتی که مختصات خود را دارد. تصویری که هست و نیست. سفی خود خیالی ما را به رخ مان می کشد. انسان هایی که اعتبارشان در بی اعتباری شان است. گردن کج میکنیم و انسان هایی می شویم که دیگر ایستاده نمیمیرند.» (صفحه 18)
جالب توجه آن که نگارش کتاب پیش از زمانی است که سلفی گرفتن مردم تهران در حادثه پلاسکو، مشهور شد و این مطلب یکی از امتیازات کتاب است. نویسنده در نخستین فصل کتاب بیشتر مقصود خویش را روشن میکند. او به رفتارهای انتخاباتی مردم ایران اشاره میکند و معتقد است که نتایج انتخابات 1392 نیز چون قبل تحلیل گران سیاسی را شگفت زده کرد. سپس با مفهوم سازی جامعه احساسی و جامعه عقلانی زمینه نظری طرح بحث خویش را مطرح میکند. از نگاه نویسنده با نوعی دیالکتیک بین عقل و احساس می توان جامعه ایران را سنجید و فهمید. او دراین فصل با تکیه بر نگاه رابطه گرایی بوردیو میدان سیاسی کشور را با مفاهیم عمل سیاسی، منش سیاسی و سرمایه سیاسی تحلیل می نماید.
فصل دوم کتاب به کنکاشی تاریخی از میدان سیاسی در ایران اختصاص داده شده است. او با توجه به مفهوم مدرنیته در ایران به سه مقطع زمانی پهلوی اول و دوم و میدان سیاست در جمهوری اسلامی اشاره داشته است. در این فصل مفاهیم نظری که در بخش نخست بدان پرداخته شده است را بسط و پرورش داده و میدان قدرت را تشریح نموده.
فصل سوم و چهارم دوشادوش یکدیگر به بررسی عملی میدان انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392 با مطالعه موردی یکی از کنشگران فعال در عرصه فضای مجازی آن زمان یعنی حلقه محمدرضا جلایی پور در پیام رسان فیس بوک، اختصاص یافته. فصل سوم عملیاتی شدن مفاهیم فصل نظری کتاب است. فصل چهارم با تکیه بر پیشینه قوی نویسنده با ادبیات فارسی قوی پیوند یافته و چهار بازه زمانی منتخب در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری را به بحث گذاشته است. در بخش نتیجه گیری هم محصول همه فصل را می توان مشاهده کرد.
هسته اصلی نظری کتاب تلاش برای یافتن مفری میان مجادله عقل گرایی و نسبی گرایی می باشد. نویسنده با مروری بر آراء جامعه شناسان ایرانی معتقد است که وضعیت پاردوکسیکالی در فضای نظری جامعه شناسی در نسبت با انتخابات وجود دارد. نگاه رابطه گرایی بوردیو، به پیشنهاد نویسنده پلی میان عین گرایی و ذهن گرایی است که باعث می شود عده ای جامعه ایران را احساسی بدانند و عده ای نیز آن را عقلانی بخوانند. برخی جامعه ایران را پیش بینی پذیر و برخی پیش بینی ناپذیر بدانند و ماحصل این مذاکرات فرامتنی در تحلیل های انتخاباتی ظهور پیدا کند.
پرستش، رفتار رای دهی در ایران را محصول ترکیب دانش تاریخی و اطلاعات دیگر میداند و به صورت بندی آرای جامعه شناسان در دو ساحت جامعه احساسی و جامعه عقلانی میپردازد. اما گویی فقط اسامی برخی جامعه شناسان را آورده که متن او خالی از اشاره نباشد در صورتی که میتوانست با مراجعه به آثار نوشتاری و گفتاری و حتی مصاحبههای جامعه شناسان صورت بندی دقیق تری را ارائه نماید و یا ارجاعات بهتری را ذکر کند. به عنوان مثال به آراء عماد افروغ اشاره کرده و می نویسد که در کتاب «ماقال و من قال» اشاراتی به انتخابات شده است. در صورتی که افروغ جزو جامعه شناسانی است که بسیار در مورد انتخابات سخن گفته است. از دیگر سو اشاره او بیشتر در حوزه عقل گرایی به جامعه شناسانی که در خارج از کشور زندگی می کنند بوده است و کمتر از آرا اندیشمندان ایرانی سخن به میان آورده است.
اما آن چه بنده را به خواندن کتاب و نوشتن پیرامونش شایق کرد، یکی از نقدهای جدی نویسنده به نظرسنجیهای انتخاباتی و بی اعتنایی جدی به محصولات داخلی نظرسنجی است. او چنان به ضدیت به نظرسنجیها پرداخته است که در جای جای کتاب علاوه بر نقد آنها، کمترین اشاره را به نظرسنجیها داشته است. حال آن که علی رغم مشکلات آن سالها برخی موسسات از جمله مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) نیز به انتشار نظرسنجیهای خویش همت داشت و توانست تخمین درستی از واقعیت پیش رو را ترسیم کند. بعدها و با تکیه به همان تجربه در سال های 1394 و 1396 انتخباات پیش بینی شد.
نویسنده کتاب واقعیت مجازی، با تکیه بر نظرسنجیهایی که آنها را مستقل معرفی میکند، فضای انتخابات تا خرداد 1392 را عاری از روح انتخاباتی یافته و معتقد است جامعه به انتخابات و نامزدهای آن بی تفاوت بود: «در مورد ایران هیچ نوع نظرسنجی موفقی وجود ندارد که توانسته باشد نتیجه انتخابات را نه یک سال قبل از آن که یک ماه پیش تر پیش بینی کند. تنها نظرسنجی موفق همان پیش بینی آیپوز بود که دور بردش به فرا میرسید. این شکاف عظیم در فاصله پیش بینی واقعیت اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر تنها با این رض پر میشود که جامعه ایرانی از اساس تافته جدابافتهای است و با الگوهای عقلانی حاکم بر جوامع دیگر نمیتوان آن را توضیح داد. به بیان دیگر وقتی پیش بینی در نظرسنجی با وقوع واقعه سازگار نیست، پای الگوهای غیر عقلانی در تبیین واقعیت باز می شود.» (صفحه 26)
این در حالی است که نتایج نظرسنجیهای منتشر نشده در سالهای قبل نیز نشان از پیش بینی شرایط انتخابات دارد. اما عدم اعتماد به نفس در موسسات نظرسنجی و نیز عدم آشنایی نهادهای مختلف با این یافتهها، باعث شد که نتایج منتشر نشود و چنین برداشت شود که مشکل از نظرسنجیهای داخلی بوده است. البته میان زمان انتخابات و انتشار کتاب فاصله زمانی مناسبی بوده است که نویسنده به فعالیتهای داخل ایران رجوع کند که به هر دلیل این اتفاق نیفتاده است. شایان ذکر است کتاب شهرام پرستش در 250 صفحه، کار مشترک نشر گمان و کلاس، چهار سال پس از انتخابات 1392 به بازار نشر عرضه شده است.
نظر شما