یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۵
با کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها از بزرگ شدن نترسید

نشر خوب به تازگی کتابی روانه‌ی بازار کرده است به نام شازده کوچولو برای بزرگترها! این کتاب مخصوص بزرگترها نوشته شده، مخصوص آنهایی که رشد کردن را با همه دردهایش پذیرفته‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کسی را سراغ دارید که کتاب شازده کوچولو را یک‌بار خوانده باشد و بعد گذاشته باشد کنار؟ شازده کوچولو از آن دست کتاب‌هایی‌ست که هرازگاهی باید دوباره به آن سر زد و خوانده‌ها را مرور کرد. در هر بار خواندن این کتاب به کشف تازه‌ای می‌رسیم و چراغ تازه‌ای بالای سرمان روشن می‌شود.
 
جالب است بدانید نشر خوب به تازگی کتابی روانه‌ بازار کرده است به نام شازده کوچولو برای بزرگترها! بله! این کتاب مخصوص بزرگترها نوشته شده! مخصوص آنهایی که رشد کردن را با همه‌ دردهایش پذیرفته‌اند. سن و سالشان بالا رفته، آگاه‌تر شده‌اند و به عنوان یک بزرگسال که هنوز کودکی‌اش را فراموش نکرده، قرار است بنشینند پای کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها !
 
https://khoobb.com/book/371?utm_source=ibna&utm_medium=reportage&utm_campaign=k-1
 
از آنتوان دوسنت اگزوپری تا روبرتو لیمانتو
 
روبرتو لیمانتو نویسنده‌ای‌‌ست که پای شازده کوچولوی اگزوپری را به دنیای بزرگسالی کشانده‌ است. دنیایی که اگزوپری از آن بیزار بود. اگزوپری از بزرگسالی می‌ترسید. از این ‌که روزی شبیه آدم بزرگ‌ها فرق نقاشی مار فیل قورت داده را با یک کلاه متوجه نشود.

می‎ترسید شبیه آدم‌بزرگ‌ها عاشق اعداد شود. که وقتی با او از دوستی تازه حرف می‌زنی به جای این‌که بپرسد آهنگ صدای او چه‌طور است؟ چه بازی‌هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می‌کند؟... بپرسد چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟

از همین سطرهای اولیه‌ کتاب شازده کوچولو واضح است که آنتوان اگزوپری از بزرگ شدن می‌ترسد؛ اما این بار روبرتو لیمانتو خالق کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها به سراغ خود آنتوان رفته تا او را در سوال و جواب با شازده کوچولو و پیرمرد دانا به چالش بکشد.
 
پرسه زنی در کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها
حالا این آنتوان است که هواپیمایش وسط بیابان سقوط کرده و تنها پناهش، حرف زدن با شازده کوچولو و پیرمرد داناست! در قسمتی از کتاب از زبان آنتوان می‌خوانیم:

سر صحبت را باز کردم: «چرا باید بزرگ شوم؟»
پیرمرد دانا نگاه عمیقش را به چشمانم دوخت و گفت: «انسان‌ها از بدو تولدشان و شاید حتی پیش از آن در خود نوعی احساس اضطراب، نوعی ناچاری و تمنا دارند که آنها را به پیمودن راهشان وامی‌دارد!»
«چه راهی؟»

«آنان نمی‌دانند که این راه آنان را به کجا خواهد کشاند. این نیاز تنها در انسان‌ها وجود ندارد. هر موجود زنده‌ای دچارش است. دانه باید جوانه بزند و قطعا بی‌آن که دلیلش را بداند. بچه عقاب باید پرواز کند. یک ماهی کوچولو چاره‌ای جز شنا کردن ندارد و انسان نیز باید رشد کند و به آگاهی برسد.»
 
آیا بزرگ شدن همان زیاد شدن سن و سال است؟
 
داستان با پافشاری‌های آنتوان و شازده‌ کوچولو و اصرارشان برای بزرگ نشدن ادامه پیدا می‌کند. تا جایی که آنتوان می‌گوید: «دیروز گفتید انسان‌ها به مرور به آگاهی می‌رسند پس چرا افراد زیادی هستند که سن و سالی ازشان گذشته اما انگار به هیج آگاهی بالاتری نرسیده‌اند؟»
 
سوال خوبی‌ست مگر نه؟! همه‌ ما آدم‌هایی را می‌شناسیم که سن و سالشان بالا رفته، هرسال شمع‌های بیشتری روی کیک تولدشان چیده‌اند اما هنوز که هنوز است درناآگاهی مفرط غوطه‌ورند. این‌جاست که باید پرسید: آیا رشد کردن همان بالا رفتن سن و سال عددی‌ست؟
 
شازده کوچولو به روایت شازده کوچولو
 اگر رمانک شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری را خوانده باشید حالا راحت‌تر با این کتاب ارتباط برقرار می‌کنید. شازده کوچولو در کتاب روبرتو لیمانتو به گذشته ارجاع می‌دهد و شروع می‌کند به روایت مهاجرتش از سیاره‌ی خودش و سفری که با گذشتن از هفت سیاره شکل می‌گیرد.

او دانه‌دانه شخصیت‌هایی را که در سیاره‌های مختلف دیده برای آنتوان و پیرمرد دانا توصیف می‌کند. در نهایت پیرمرد دانا می‌گوید: «آن‌چه در همه‌ این سیاره‌ها می‌بینیم بزرگسالانی هستند که بدجور گرفتار انجام خرده‌کارهایی شده‌اند که همه تکراری‌اند و هیچ ربطی به زندگی‌شان ندارند. شازده کوچولو به نوعی کاریکاتوری ماجرای آنها را برایمان تعریف کرد. آنتوان، گویا او می‌خواهد تو را متقاعد کند که بزرگ شدن خوب نیست. اما در واقع افرادی که شازده کوچولو توصیف کرد بزرگ نیستند. شاید سن و سالی ازشان گذشته باشد، اما روان خود را پرورش نداده‌اند. مسیر فردیت‌یابی خود را طی نکرده‌اند و نمی‌توان آن‌ها را به معنی واقعی، آدم‌های رشد یافته‌ای حساب کرد!»
 
و در جایی دیگر می‌گوید: «خیلی‌ها هستند که سن و سالی دارند و ظاهرشان هیچ به بچه‌ها نمی‌بَرَد! برای خود شغلی دارند و شاید خانواده‌ای هم تشکیل داده باشند. اما نمی‌توان آن‌ها را کاملاً بزرگسال و بالغ محسوب کرد. آن‌ها در زندگی گرفتار شده‌اند. جسمشان رشد کرده اما باطنشان نه!»
 
با خواندن این سطرها از کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها بار دیگر می‌رسیم به همان سوال ابتدایی که: آیا بالا رفتن سن و سال همان بزرگ شدن و رشد کردن است؟!
 
فلسفه یونگ به زبان ساده در کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها
 روبرتو لیمانتو این کتاب را بر اساس تفکرات یونگ نوشته است.  یونگ کسی بود که روش تخیل ارادی را ابداع کرد. روشی که به ما اجازه می‌دهد با بخش بسیار خلاق ناخودآگاهمان ارتباط برقرار کنیم و به خویشتن ِ خویش برگردیم. در این کتاب شازده کوچولو نمادی‌ست از خویشتن!

شاید خواندن کتاب‌های سنگین فلسفی برای همه مناسب نباشد اما رسیدن به یک فلسفه‌ عمیق و کاربردی، همان چیزی‌ست که ما در زندگی امروز بیشتر از هرچیز دیگری به آن نیاز داریم.

لازم است همه‌ ما شازده‌ کوچولوی درونمان را پیدا کنیم، رو‌به‌رویش بنشینیم و به سوال‌هایش جواب بدهیم. به خصوص اگر در دنیای شلوغ و پلوغ تکنولوژی، هواپیمای ذهنمان در بیابانی سقوط کرده باشد.

وقتش رسیده کمی با خودمان خلوت کنیم و با جست‌وجو در ناخودآگاه، ریشه‌ بسیاری از فکرها و رفتارهایمان را پیدا کنیم.
 
نشر خوب
 
https://khoobb.com/?utm_source=ibna&utm_medium=reportage&utm_campaign=K-1
 
کتاب شازده کوچولو برای بزرگترها را با ترجمه‌ قابل قبولی از فروغ کیانی وارد بازار کرده‌ است. این کتاب در کتابفروشی‌های سراسر کشور و همچنین در سایت خوب در دسترس است. بنابراین به راحتی می‌توانید خودتان را به خواندن یک کتاب ساده اما عمیق از نشر خوب مهمان کنید و از خواندنش لذت ببرید!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها