فیلمهایی برگرفته از آثار غلامحسین ساعدی و خالد نویسا و فیلمنامهای بر اساس داستانی از گابریل گارسیا مارکز برگزیدههای نخستین جشنواره ملی «سینماوادبیات» شدند.
فیلم کوتاه «فیلمرغ» اقتباسی است از داستان کوتاه «راه و چاه» نوشته نویسنده افغانستانی خالد نویسا و داستان آخرین آرزوی پیرمرد افغان که رساندن فیلمرغش به نوهاش است را روایت میکند، اما این آرزوی به ظاهر ساده خیلی سخت برآورده میشود.
این فیلم در سیوششمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در بخش «کتاب و سینما» جایزه فیلم سوم را از آن خود کرد. اسماعیلی نیز فیلمنامه «موج کوتاه» را بر اساس نمایشنامه «ما نمیشنویم»، اثر غلامحسین ساعدی نوشته است که این فیلم در سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حضور داشته و جایزه اول بخش «کتاب و سینما» را به خود اختصاص داد.
همچنین در نخستین جشنواره ملی «سینما وادبیات» فیلمهایی چون «وتن» ساخته حسینعلی مرادی، «فیلمرغ» به کارگردانی امیرمسعود سهیلی، «همسایه» اثر فرهاد غلامی، «شاه رخ» به کارگردانی یاسر خیر، «موج کوتاه» اثر محمد اسماعیلی، «تاریخ» ساخته داوود نورپور، «سهمی از یک قبر» به کارگردانی اشکان چاووشی، «گورکنها» اثر محسن بانصیری، «سوپ» ساخته تییام یابنده و «بچه مردم» به کارگردانی جواد ستودهنیا حضور داشتند.
همچنین فیلم «قبل از تاریکی» اثر مصیب حنایی که اقتباسی است از داستان کوتاه بچه مردم نوشته جلال آل احمد و درباره تلاش مادر افغانی است که مجبور است بدون هیچ پولی بچه خود را از مرز ایران عبور دهد؛ فیلم «بیمارستان نه قطار» ساخته مسعود رضاییفخر بر اساس داستانی به همین نام از بیژن نجدی از مجموعه داستان «دوباره از همان خیابانها» ساخته است و در بخش «کتاب و سینما» سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حضور داشت؛ فیلم «بازمانده» ساخته فرزاد قبادینژاد نیز بر اساس داستانی به نام «چرا نمیرقصید» از مجموعه «وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم؟» نوشته ریموند کارور نویسنده آمریکایی است و در سیوپنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز حضور داشت؛ از جمله فیلمهایی هستند که در نخستین جشنواره ملی «سینماوادبیات» به رقابت پرداختند.
در بخش فیلمنامه نخستین جشنواره ملی «سینما وادبیات» فیلمنامه «تلفن» اثر علیرضا رنجبر، «نشانی» نوشته نگین امینزاده و «سلامون» اثر اشکان چاوشی به ترتیب عنوان سوم تا اول این جشنواره را به خود اختصاص دادهاند.
«سلامون» اقتباسی آزاد از داستان «زیباترین غریق جهان» نوشته گابریل گارسیا مارکز است. داستان در یک دهکده ساحلی در جنوب ایران اتفاق میافتد. جسدی بسیار بزرگ و اسرارآمیز به ساحل میآید. جسد متعلق به سلامون دریانورد است. همراه با جسد، ماهیهای فراوانی به ساحل دهکده میآیند اما از طرف دیگر زنان مسحور سلامون میشوند.
نظر شما