در همایش ملی ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شهیدبهشتی مطرح شد:
سیدآبادی: ادبیات کودک باید محفلی برای گفتوگوی کودکان و بزرگسالان باشد
علیاصغر سیدآبادی در نخستین همایش ملی ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شهید بهشتی گفت: در شرایط فعلی بیش از هر موضوعی به گفتوگو نیاز داریم و ادبیات کودک میتواند محفلی برای گفتوگوی کودکان و بزرگسالان باشد.
محمدعلی اکبری، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی در این مراسم گفت: مفتخریم که با همت استادان گروه زبان و ادبیات فارسی مخصوصا کاظم دزفولیان و احمد خاتمی توانستیم گرایش مطالعات ادبیات کودک و نوجوان را راهاندازی کنیم که مدت هفتسال از آن میگذرد و در این مدت پذیرای دانشجویانی با رتبه عالی در این گرایش بودیم که نشاندهنده توجه دانشجویان این حوزه به مطالعات ادبیات کودک و نوجوان است.
وی در ادامه بیان کرد: در سالهای اخیر شاهد حضور حوزه جدیدی از مطالعات در ذیل تاریخ اجتماعی هستیم با عنوان تاریخ کودکی که به معنای مطرح شدن موضوعات کودکی به مثابه یک موضوع تربیتی است. اینکه در حوزه زبان و ادبیات فارسی گرایش مطالعات ادبیات کودک و نوجوان داریم به این منزله است که در این حوزه هم کودکان بخشی از تحقیق علمی در حوزه ادبیات هستند.
وی افزود: در حوزه آفرینشگری ادبی مفتخر به حضور آفرینشگرانی هستیم که در سطح ملی و بینالمللی میدرخشند و این غنای موجود برای ما دانشگاهیان فرصتی را فراهم میکند تا معرفت و مطالعات درجه دومی را برای این حوزهها فراهم کنیم.
علیاصغر سیدآبادی دیگر سخنران این مراسم به شرایط موجود در هفته گذشته در کشور و نقش ادبیات کودک در این شرایط پرداخت و گفت: باید بدانیم که چند دههای است کودکان صاحب صدا شدهاند ما پژوهشهایی درباره سنجش افکار ایرانیان انجام دادهایم که آخرین پژوهش در سال 94 انجام شده است. سوالی در این پژوهش مطرح شده مبنی بر اینکه چه کسی در خانواده شما تصمیمگیر است؟ براساس آمار بهدست آمده در سال 75 سهم مردان بیش از 80 درصد و سهم زنان حدود 11 درصد بوده است در حالی که در سال 94، سهم مردان به 35 درصد و سهم زنان به 9درصد کاهش یافته و بقیه سهم کودکان بوده است که نشان میدهد کودکان صاحب صدا شدهاند و این مسأله در مسائل اجتماعی و سیاسی هم صدق میکند. همچنین ادبیات کودکان هم همینقدر متحول شده و ما از ادبیات دهه 50 و 60 فاصله گرفتهایم و اینکه کودکان چقدر در این ادبیات و در داستانها صاحب کنش شدهاند موضوعی است که دانشگاه میتواند در پژوهشها و تحقیقاتش به آن بپردازد.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به افزایش اشتغال والدین اشاره کرد و گفت: امروزه فرزندان برخلاف گذشته اغلب اوقات وقتی وارد خانه میشوند با خانهای خالی روبهرو هستند به دلیل اینکه میزان اشتغال والدین افزایش یافته است. همچنین سومین موضوعی که باید به آن توجه داشت گسترش فضای رسانهای و دیجیتالی است که تعریف خیلی از مفاهیم را تغییر داده است ازجمله تعریف کودکی. قبلا کودکان در برخی تعریفها براساس توانایی و ناتوانی تعریف میشدند اما الان مخاطبان ما یعنی کودکان بیشتر از ما بزرگسالان میدانند که بخشی از این مسأله مربوط میشود به رسانهای شدن آنها و دانشگاهی که جدیدا آمده و کودکان در آن تبحر بیشتری از بزرگسالان دارند و این همان سواد چند رسانهای است که در کودکان به وجود آمده و بزرگسالان فاقد آن هستند.
وی افزود: البته دلیل دیگر آن هم این است که کودکان مدام در مواجهه با اخبار هستند و مدام درباره آن حرف میزنند درحالی که قبلا دستهبندی وجود داشت و موضوعات کودکان و بزرگسالانه از هم تفکیک میشدند. حتی امروزه مرزهای جغرافیایی هم بههم ریخته است حال ادبیات کودک در چنین وضعیتی چه باید بکند؟
سیدآبادی در بخش دیگری از سخنانش به شکافهای ارزشی و اجتماعی اشاره کرد و گفت: امروزه شکافهای نسلی تشدید شده و با شکافهای ارزشی گره خورده است. برخورد ادبیات کودک با این شکافها در زمان گذشته این بوده که هر نویسندهای از یکسوی این شکافها با کودک سخن میگفته است اما اکنون چگونه باید با این شکافها در ادبیات کودک برخورد کرد. به نظر من برخورد با این موضوع مانند برخوردی که در دهه 40 و 50 میشد راه اخلاقی و درستی نیست. که ما یک طرف بایستیم و به کودکان بگوییم چهکار کنند الان باید ادبیات کودک و نوجوان محفل گفتوگوی کودکان و بزرگسالان باشد و صدای کودکان و بزرگسالان در کنار هم قرار گیرد. ما در شرایط کنونی بیش از هر چیز به گفتوگو نیاز داریم.
مریم جلالی، دبیر علمی جشنواره نیز در این مراسم گفت: امروزه صدها انجمن، شورا و گروه دولتی و غیردولتی در جهان متولیان حوزه مطالعات کودکان هستند در این میان جامعه دانشگاهی جهانی از ابتدای دهه 1970 میلادی میزبان گروه ادبیات کودک و نوجوان بوده است. اهتمام به این مهم در ایران قدمتی 10 ساله دارد و دانشگاه شهید بهشتی مفتخر است که در آستانه هفتمین سال راهاندازی گرایش ادبیات کودک و نوجوان با پژوهشگران، نویسندگان، شاعران، دانشجویان و علاقهمندان به این حوزه همراه شده است.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه در ادامه هدف از برگزاری این همایش را حفظ پیوند افقی خانواده ادبیات کودک و نوجوان از سطح آکادمیک تا سطوح تجربی عنوان کرد و گفت: همچنین آشنایی با پژوهشهای جدید، انتقال تجربههای متخصصان، بازشناسی علمی وضعیت ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان از دیگر اهداف این همایش است.
وی افزود: در این میان نخست محورهای اصلی همایش با مشورت و صلاحدید کمیته سیاستگذاری و کمیته علمی تعیین شد و در اطلاعرسانی دوماهه با توجه به محورهای اعلام شده قریب به 86 مقاله به دبیرخانه ارسال شد. در روند انتخاب مقالهها هر مقاله در سه مرحله داوری شد و در نهایت 46 مقاله به مرحله پذیرش رسید که تعدادی به صورت ارایه، تعدادی چاپ در مجموعه مقالات و تعدادی بهعنوان پوستر معرفی شدند.
جلالی همچنین به سایر بخشهای همایش اشاره کرد و گفت: همراه با بخش علمی همایش جشنواره نویسندگی خلاق دانشجویی نیز فراخوان خود را اعلام کرد که دبیر این بخش از جشنواره در اختتامیه گزارش مبسوط آن را اعلام میکند.
مهدی قزلی، مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در این همایش به طرح تعدادی سوال در حوزه ادبیات و ادبیات کودک پرداخت و گفت: نخستین سوال این است که چرا ادبیات خلاقه در حوزه داستان اهمیت دارد؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم ادبیات داستانی آینهای از زندگی است و هر اثر داستانی بخشی از زندگی را در خود جای میدهد و مخاطب با تجربهای از زندگی مواجه میشود بدون اینکه نیاز باشد هزینه آن تجربه را بپردازد توجه به ادبیات داستانی اضافهکردن تجربیات داستانی است و هرکسی بیشتر داستان بخواند تجربه بیشتری در زندگی دارد.
وی در ادامه پرسش دیگری مطرح کرد و گفت: چرا ادبیات کودک و نوجوان مهم است. قبلا فکر میکردم ادبیات کودک و نوجوان مهم نیست اما الان عذرخواهی میکنم چون یک کودک و یک نوجوان در منزل دارم و به اهمیت ادبیات کودک و نوجوان پی بردهام. همه ما قبل از اینکه به دوره بزرگسالی برسیم دوره کودکی را میگذرانیم.
وی افزود: ادبیات کودک و نوجوان مهم است چون امروزه توجه خانوادهها به بچهها زیاد شده است و بچهها سهم بیشتری در خانواده دارند و بخش زیادی از سرمایه خانواده شدهاند. حتی اگر زمان کمی را با خانواده بگذرانند اما مصادیق توجه را به خود جلب میکنند. ادبیات کودک و نوجوان در این زمانه مهم است چون فاصله آن با سطح ادبیات کودک و نوجوان دنیا زیاد نیست و با توجه و تلاش متمرکز میتوانیم موقعیت خودمان را در ادبیات داستانی کودک و نوجوان دنیا حفظ کنیم و ارتقا دهیم.
وی در ادامه به کتاب و کتابخوانی اشاره کرد و گفت: یکی از معضلات ما در حوزه فرهنگ این است که کتاب و کتابخوانی آنطور که باید جدی نیست و تبدیل به سبک زندگی نشده است اگر قرار است چیزی تبدیل به عادت آگاهانه و سبک زندگی شود باید در دوره کودکی ایجاد شود و در دوره نوجوانی تثبیت شود نجات ما در حوزه کتابخوانی این است که کودکان به داستان خواندن جلب شوند.
وی در ادامه به طرح سوال دیگری پرداخت و گفت: چرا به توجه علمی به ادبیات کودک و نوجوان نیاز داریم و در پاسخ گفت چون باید نتایج این تجربیات با روشمندی برای استفاده بهتر دستهبندی شود. در حوزه ادبیات کودک و نوجوان هم باید این کار را انجام دهیم. زیرا ادبیات کودک و نوجوان مبتنی بر تجربه بهوجود آمده است اما دستهبندی صحیح و روشمند این تجربهها کار علم است که سبب میشود این تجربهها پراکنده نباشد.
قزلی در ادامه گفت: باید توجه داشت که به چه چیزهایی در توجه علمی به ادبیات کودک و نوجوان باید پرداخت نکته مهم این است که توجه علمی به ادبیات کودک و نوجوان باید کاربردی باشد زیرا ادبیات کودک و نوجوان در نسبت با مخاطب معنا پیدا میکند و هر کار علمی باید کاربردی باشد. از سویی باید به ادبیات کودک و نوجوان به شکل بینارشتهای نگاه کرد. امیدوارم این همیشه ادامهدار و بینالمللی شود همچنین باید توجه داشت کار در حوزه کودک و نوجوان بدون مشارکت آموزش و پرورش ناقص است.
نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کودک در این مراسم به تاسیس کتابخانه کودک و نوجوان در کتابخانه مرکزی دانشگاه شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: در دفاع از این اتفاق مهم در دانشگاه شهید بهشتی به مثابه بستری برای رشد و توسعه خواندن ادبیات کودک و نوجوان در جامعه دانشگاهی باید بگویم که قطعا مخالفان و موافقانی داشته است مانند موج نو در برابر دریای سنت. اما باید دید که چرا ادبیات کودک باید در بستر دانشگاه مطرح شود زیرا جامعه دانشگاهی ما چندان که باید با این حوزه فرهنگی و توانمندیهایش آشنایی ندارد، با نظریههای جدید درباره مطالعات کودک چندان آشنا نیست با مباحث مربوط به کتابدرمانی و مباحث مربوط به حقوق کودک چندان آشنایی ندارد.
این کتابدار و پژوهشگر افزود: این کتابخانه میتواند نقش سهگانهای داشته باشد. نخست اینکه مرکز پژوهشی برای دستاندرکارانی ادبیات کودک باشد. دوم اینکه کتابخانه عمومی درون دانشگاه باشد و سوم اینکه بستری برای رشد آفرینندگی در جامعه باشد و میتواند برای تمام اعضای هیأت علمی، دانشجویان و فرزندانشان نقش بهسزایی داشته باشند. آنچه که از کتابخانه عمومی کودک و نوجوان میتوان انتظار داشت گردآوری مجموعهای به روز برای کودکان و نوجوانان و سهولت دستیابی به مجموعههای موردنظر و پرورش مخاطب با هدف هویتپروری و افزایش اعتماد بهنفس و پرورش روح دموکراسی در جامعه دانشگاهی است چون در اینجا فرزندان افرادی که در دانشگاه کار میکنند حضور دارند و باید بتوانند در کنار هم بدون هیچ تفکیکی از این کتابخانه بهرهمند شوند. این کتابخانه میتواند به توسعه روح کار داوطلبانه و مشارکت مدنی کمک کند. همچنین بهعنوان یک مرکز پژوهش میتواند تأثیر مستقیمی داشته باشد. در بسیاری از دانشگاهها بر تمام رشتههای دانشگاهی.
انصاری در ادامه بیان کرد: هرکتابخانهای که در هر نقطهای از ایران تاسیس شود یک گام به سوی رشد آفرینندگی پیش میرویم و هر جامعهای نیاز دارد که آفرینندگان آن تشویق شوند و تشویق یک نویسنده فقط به لوح و پول نیست. تشویق بزرگ او این است که کتابش از سوی یک شبکه وسیع در اختیار خوانندگان قرار گیرد. نکته بعدی احیای مقام فراموششده کتابدار کودک در ایران است. پس از دانشگاه شهید بهشتی پردیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شماره 2 و دانشگاه علامه طباطبایی نیز اقدام به تاسیس کتابخانه کودک و نوجوان کرده است.
وی در پایان هشدار داد: پایههای سازمانی این کتابخانه از نظر ردیف بودجه باید چنان محکم باشد که با تغییر مدیران بدون گزند سرپا بماند و مدیران دانشگاه به رشد آن کمک کنند همچنین وجود این کتابخانه و قابلیتهای آن به اطلاع جامعه کتابخانه و علمی کشور برسد و در تکثیر آن نهتنها در دانشگاههای خودمان بلکه در دانشگاههای سراسر جهان بهعنوان یک الگو بکوشند.
محسن حاجی زینالعابدین، موسس کتابخانه کودک و نوجوان در دانشگاه شهید بهشتی و رئیس اداره کتابخانههای دانشگاه شهید بهشتی نیز در این مراسم به تأسیس کتابخانه کودک و نوجوان این دانشگاه اشاره کرد و گفت: کتابخانه مرکزی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1349 تأسیس شد، از مهرماه 1395 روی فکر تاسیس کتابخانه کودک و نوجوان در کتابخانه مرکزی دانشگاه شهید بهشتی کار کردیم و فعالیتهایی انجام شد و از بودجه خرید دانشگاه منابعی به آن اختصاص داده شد دو هدف اصلی ما از تاسیس این کتابخانه این بود که فرزندان اساتید دانشگاه، کارکنان و دانشجویان بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین مرکزی برای انجام پژوهشهای ادبیات کودک و نوجوان ایجاد شود. نکته جالب این است که به واسطه بچهها پدر و مادرها هم وارد کتابخانه میشوند.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: سعی کردیم منابعی را به زبان فارسی و انگلیسی در کتابخانه جمعآوری کنیم تا مرجعی باشد برای مراجعهکنندگان و پژوهشگران و کارگاههایی مانند «معمار کوچک» را در آن برگزار کردیم.
وی افزود: در چندسال اخیر فعالیتهای در عرصه کتابخوانی چهره متفاوتی به خود گرفته است و شاهد برگزاری برنامههایی مانند جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان، جشنواره مروجان کتابخوانی، جام باشگاههای کتابخوانی زندانها، دوشنبههای کتابخوانی مهدکودکها و ... بودهایم که در آنها کودکان و نوجوانان فعالیتهای زیادی دارند و میتوان فراتر از این هم به آن پرداخت. البته ما به این مسأله رسیدهایم که ترویج کتابخوانی باید فعالیتی غیردولتی باشد و دولت فقط از آن حمایت کند تا با تغییر مدیران دستخوش تغییرات نشود. شبکه مروجان کتابخوانی هماکنون با 600 عضو شکل گرفته است و امیدواریم همافزایی بالایی در حوزه کتابخوانی ایجاد کند.
سخن در قصه لطفی مضاعف پیدا میکند
قدمعلی سرامی، استاد دانشگاه امام خمینی(ره) نیز در این همایش به ارایه توضیحاتی درباره قصهها پرداخت و گفت: قصهها فرصتی برای ما فراهم میکند تا جهانی که از اضداد فراهم میآیند را دوست داشته باشیم. اضدادی که میبینیم در سطح کار با هم میستیزدند اما در درون قصهها با هم همبستگی دارند و نشان میدهند خیر و شر در کنار هم با هم همبستگی دارند و در قصه میتوان به این موضوع پرداخت.
وی در ادامه بیان کرد: من 61 سال پیش استادی بهنام احمد میانآبی داشتم که ارتباط گستردهای با قصه داشت و دو سوم وقت کلاس را قصه میگفت و سبب میشد به واسطه این قصهها ما با تمرکز و علاقه بیشتری به درس گوش دهیم.
وی افزود: خاصیت قصه این است که ما از قصهگو به صورت غیرمستقیم بیاموزیم. زندگی بازی شطرنج نیست و بخشی از آن در دست ما نیست بلکه در دست جهان است و باید توکل کرد. یکی از آموزههای مهم قصه این است که زندگی، داستانی بیش نیست. زندگی همان قصه و قصه همان زندگی است. اصل زندگی این است که خیرها و شرهای زندگی با هم چنان ترکیب شوند که یک بیت شکل بگیرد.
سرامی در ادامه بیان کرد: آدمها قصه را برای کاهش تشویش زندگی درست کردهاند ما در قصهها سرنوشتهای محتمل را یاد میگیریم هر وقت شعر، هنر، نقاشی و ... با داستان توأم شود لذتش چندبرابر میشود به همین دلیل است که بخش زیادی از کتابهای وحی شده مانند قرآن کریم قصه است تمام عرفان جهان به کمک یک داستان بیان میشود مانند آثاری از جمله مثنوی مولوی، منطقالطیر، الهینامه، مصیبتنامه و ... در واقع سخن در قصه لطفی مضاعف پیدا میکند.
نظر شما