مطالعات محققان نشان داده که در ۲۰ سال آینده هوش مصنوعی قادر خواهد بود رمانهای پرفروش بنویسد.
NaNoGenMo در سال ۲۰۱۳ آغاز به کار کرد، وقتی داریوش کاظمی، نویسنده و برنامهنویس خلاق متوجه شد هزار نویسنده انسانی در حال تهیه نسخه ۵۰ هزار کلمهای برای چالش ملی ماه نوشتن رمان هستند و در عوض از خوانندگان توییتر خود دعوت کرد تا یک ماه را به نوشتن کدهایی اختصاص دهند که یک رمان ۵۰ هزار کلمهای تولید کند. هر سال بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر در این چالش شرکت میکنند. با این وجود طبق گفته زاک والن، شرکتکننده این چالش، در این ماراتن کدنویسی حدود ۴۰۰ رمان کامل و نزدیک به ۴۵ میلیون کلمه نوشته شده است.
ژانل شین نویسنده که دو بار در این چالش شرکت کرده میگوید: «دیدن آدمها در NaNoGenMo که از هوش مصنوعی و برنامهنویسی به شیوههای خلاقانه استفاده میکنند، حقیقتا جالب بود.» در ماه نوامبر کتاب «تو شبیه چیزی هستی و من دوستت دارم» از این نویسنده منتشر خواهد شد؛ کتابی غیرداستانی که توصیف تجربیات نوشتاری او در قالب هوش مصنوعی است. او میگوید: «هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار پیشرفته بهطور فزایندهای مورد استفاده قرار میگیرد. اما اگر به ۱۰ هنرمند ابزاری مشابه بدهی، آنها با ۱۰ چیز متفاوت ظاهر میشوند. NaNoGenMo این خلاقیت و تمام چیزهای مختلفی را که میتوانیم از یک مدل پایه مشابه بیرون بکشیم، برجسته میکند».
در حالی که ابزارهای تولید رمان از سال ۲۰۱۳ تا کنون بهطور چشمگیری تکامل یافتهاند، یکپارچگی و خوانایی همچنان به عنوان چالش دشواری برای شرکتکنندگان NaNoGenMo باقی مانده است. هیچکس بهتر از کاظمی، کسی که به گفته خودش «یک ارتش کوچک» ساخته، درباره رباتهایی که متنهای ساختهشده توسط کامپیوترها را در رسانههای اجتماعی پست میکنند نمیداند. کاظمی میگوید: «تولید ۵۰۰ یا حتا هزار کلمه برای اینکه توجه کسی را جلب کند کار سادهای است اما وقتی هزار کلمه را پشت سر بگذاری، نگه داشتن توجه خوانندگان بسیار دشوار خواهد بود.»
شرکتکنندگان NaNoGenMo از انواع زبانها و سبکهای برنامهنویسی برای تولید رمانهایشان استفاده میکنند اما برخی از این پروژههای تکمیلشده به مدلهای زبان بستگی دارند، یک هوش مصنوعی تخصصی که با تمرین بر متون به اشتراک گذاشتهشده توسط برنامهنویسان، یاد میگیرد چطور بنویسد.
در ماه فوریه، اوپناِیآی، شرکت هوش مصنوعی مستقر در کالیفرنیا از جیپیتی-۲، یک مدل زبان ابرقدرت، در هشت میلیون صفحه وب پرده برداشت. این هوش مصنوعی جدید قابلیت عجیبی در سرمشق گرفتن از نوشته انسان و پیشبینی اینکه در یک نمونه نوشتاری که به او داده شده، اتفاق بعدی چه خواهد بود دارد. یک سیستم یادگیری ماشینی که با استفاده از خواندن کتابها و استفاده از دادههای گستردهاش به سادگی قادر است کتابهای مخصوص خود را بنویسد.
وقتی سازندگان جیپیتی-۲ به آن تنها یک جمله از «ارباب حلقه»های جی.آر.آر تالکین را دادند، دستگاه با سنجش جهان منحصر به فرد نویسنده و حساسیت او، چند پاراگراف به شیوه نثر تالکین تولید کرد. این شرکت نسخههای کوچکتری از این مدل زبان را برای استفاده و اصلاح در دسترس عموم قرار داده اما به خاطر سوءاستفادههای احتمالی مدل کامل را به اشتراک نگذاشته است.
مدلهای زبانی هوش مصنوعی به احتمال زیاد مسائل حقوقی برای ناشران ایجاد خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر یک برنامهنویس یک مدل زبان را مطابق مجموعه آثار جی.کی. رولینگ آموزش دهد و هوش مصنوعیای بسازد که قادر به نوشتن به سبک نویسنده باشد چه؟
مردیت رز، مشاور سیاستگذاری دانش عمومی میگوید: «هیچ شفافیت جدیای در مورد میزان اثر متقابل آثار دارای کپیرایت به عنوان داده ورودی برای یادگیری ماشینی نداریم. بهطور کلی، عامه مردم این را یک استفاده عادلانه میدانند اما از لحاظ فنی این یک مرحله جدید است. نمیتوان خطی کشید که هیچکس نتواند از آثار یک نویسنده دیگر الهام بگیرد.»
با نگاه کردن به خروجی فعلی مدلهای زبان، به نظر نمیرسد که این سوالات آنقدرها هم مهم باشند. اما برخی حس میکنند که ناشران باید توجه خود را بیشتر کنند. جوآنا پن نویسنده در وبلاگ خود نوشت: «اگر من جای استفن کینگ یا ناشر او بودم همین الان به دنبال صدور مجوز برای آثار منتشرشدهام برای یک مدل تولیدکننده متن هوش مصنوعی میرفتم، تا این فضا را پیش از هر کس دیگری داشته باشم.» پن کسی است که تکامل جیپیتی-۲ را از نزدیک دنبال کرده است. او فرصتهای آتی را برای ناشران متصور شده تا هوش مصنوعی را برای متونی حتا بزرگتر آموزش دهند. او میگوید: «اگر شما یک ناشر با دستورالعملهای صحیح و فهرست بزرگی از آثار منتشر شده باشید، میتوانید یک مدل جیپیتی-۲ را آموزش دهید. برای این کار باید ناشر بزرگی باشید و به برنامهنویسان و میلیونها داده نیاز دارید.»
کاظمی امید بسیاری به این فرصتها دارد. او میگوید: «اگر به آیندهی نوشتن علاقهمند هستید، قطعا ارزشش را دارد که به این چالش توجه کنید. مثل این است که در هنگام پیدایش فتوشاپ یک عکاس بوده باشید، زیرا این موضوع میتواند نتیجه بازی را در رسانهها عوض کند.»
نظر شما