وابسته بودن صحافی به مواد اولیه وارداتی، نوسان قیمت مواد اولیه و پایین بودن اجرت دستمزد صحافان از جمله مشکلات و آسیبهای بخشی از زنجیره صنعت چاپ کشور است که اینروزها با آن دست و پنجه نرم میکند.
صحافی یکی از مهمترین بخشهای صنعت چاپ و نشر است که کیفیت مواد اولیه در آن نقش مهمی دارد و اگر در صحافی از مواد نامرغوب و بیکیفیت استفاده شود، تاثیرات مشخصی در ظاهر و عمر کتاب ایجاد میشود. در سالهای اخیر که مواد اولیه با افزایش قیمت سرسامآوری روبهرو بوده، ورود اجناس بیکیفیت و بعضا ارزانقیمت، روند کار را برای بسیاری از فعالان این حوزه مشکل کرده است.
نوسان قیمت شرایط کار را سخت کرده
حمید کلباسی، مدیر صحافی معین که سالها سابقه فعالیت در این حوزه را دارد، درباره بخش عمده مشکلات صحافان میگوید: کمبود انواع مواد مصرفی، نوسان قیمت و عدم تثبیت قیمتها، فعالیت در این حوزه را دچار بحران کرده است. از سوی دیگر بسیاری از دستاندرکاران این حوزه که بهصورت اعتباری کار میکردند، همه خرید و فروشها را نقدی انجام میدهند.
وی ادامه میدهد: معمولا کمبود مواد اولیه در بازار، بر کیفیت مواد اولیه نیز تاثیرگذار است. اغلب مواد مصرفی در کار ما خارجی است؛ مثل چسب گرم، کاغذ، نخ و MDF و... میتوان گفت تنها مادهای که در ایران بهصورت بازیافت تولید میشود، مقوا است که بخشی از مواد اولیه آن از مقوای پشتطوسی، ایندربرد و کاغذ تهیه میشود.
کلباسی با اشاره به دیگر کالاهای مورد نیاز صحافان در حوزه چاپ و نشر توضیح میدهد: از سوی دیگر چرم مورد نیاز جلد کتابها که در داخل کشور تولید میشود، کیفیت لازم را ندارد و اگر بخواهیم چرم طبیعی از کشورهای دیگر وارد کنیم، قیمتهای بسیار بالایی دارد که الان دیگر نمیتوان روی این بخش حساب باز کرد. سایر مواد مصرفی مثل چرم مصنوعی یا گالینگور هم که در ایران تولید میشود، باز هم مواد اولیه آن باید از خارج کشور تامین شود.
مدیر صحافی معین با بیان اینکه بحران کمبودها در حوزه صحافی به دلیل تنوع حوزه چاپ و نشر بسیار شدید است، میگوید: صحافان مثل لیتوگرافان و چاپخانهداران نیستند که مواد اولیه محدودی داشته باشند. همکاران ما با حدود 30 نوع کالا درگیر هستند و تنوع جنس مصرفی در حرفه ما بسیار بالا است؛ به عنوان مثال چسب سرد و گرمی که ما استفاده میکنیم، چندین آیتم دارد یا وقتی از مقوا استفاده میکنیم در برخی موارد باید از MDF هم استفاده کنیم و هر مادهای به ماده دیگری نیاز دارد.
وی یادآور میشود: تعدد مواد مصرفی در صحافی خیلی زیاد است و همین موضوع شرایط کار را برای ما سخت میکند؛ بههمینخاطر بهصورت دائم دچار بحران تامین مواد اولیه هستیم؛ مثل نخ ته کتاب یا روبانی که در کتب مذهبی استفاده میشود. از آنجایی که این اقلام، وارداتی هستند، قیمتهای سرسامآوری دارند.
کلباسی در این زمینه به استفاده از ورق طلا برای زرکوب جلد کتابها اشاره میکند و میگوید: ورق طلا افزایش قیمت قابل توجهی در بازار پیدا کرده است. اگر تا دو سال پیش یک رول طلا 30 هزار تومان قیمت داشت، در این مدت بهای آن به 60 و 100 هزار تومان رسید و اکنون در بازار هر رول آن حدود 200 هزار تومان قیمت دارد و جنس مرغوب آلمانی آن به 500 هزار تومان هم میرسد.
از رکود کاری تا تعدیل کارگران
به سراغ علیاصغر نجفیآذری، مدیر جلدسازی پردیس میرویم؛ کسی که بیش از 40 سال سابقه کاری در حوزه صحافی دارد و کار خود را از تکجلدسازی آغاز کرده است. او درباره شرایط کار صحافی در ماههای اخیر میگوید: در سال 1394 مجبور شدم به دلیل بحران اقتصادی، کمبود کار، گرانی مواد اولیه و بدهی بالا کارگاه 300 متری صحافیام با 20 نفر کارگر را تعطیل کنم و بهصورت محدود و جزئی کارم را در یک مکان کوچکتر ادامه دهم.
وی میافزاید: من درحالحاضر فقط تکجلدسازی میکنم که آن هم بهصورت موردی است. در این مدت همواره جسته و گریخته کارهایی انجام میدهم تا روزگار بچرخد و بتوانیم هزینههای جاری خود را تامین کنم.
نجفی با بیان اینکه صنعت چاپ و نشر اکنون در بدترین شرایط بهسر میبرد، عنوان میکند: وقتی ناشر در تهیه کاغذ یا دیگر اقلام با مشکل روبهرو باشد، در بخشهای دیگر نیز دچار مشکل میشود و این مشکلات بهصورت زنجیرهوار ادامه خواهد داشت. من بهعنوان یک صحاف، زیرمجموعه عرصه فرهنگ هستم و اثراتی که اکنون در کار من و همکارانم وجود دارد، بهدلیل عدم مدیریت صحیح در این بخش است.
وی با اشاره به مشکلات تامین مواد اولیه برای صحافان و آسیبهای آن بر بدنه چاپ و نشر کشور، توضیح میدهد: هر بند کاغذ برای بدرقه کتاب و مقوا برای جلد کتاب اکنون بهشدت افزایش قیمت پیدا کرده است و هر بند مقوای 45 تومانی، امروز 170 هزار تومان شده است؛ همچنین چسب 45 تومانی به قیمت 350 هزار تومان رسیده است. امروز مجبورم چرمی که 8 هزار تومان بود را در بازار بهصورت نقدی با قیمت 25 هزار تومان خریداری کنم و تازه در نوبت تحویل کالا بمانم.
نجفی با بیان اینکه کاهش کیفیت مواد مورد نیاز صحافی یکی از آسیبهای جدی در این بخش است، میگوید: متاسفانه کیفیت مواد بهشدت کاهش پیدا کرده است و اجناس کمکیفیت و ارزان، جای خود را به اجناس باکیفیت و قیمت مناسب دادهاند. در بخش دیگر برای تامین قطعات دستگاهها و ماشینآلات نیز با مشکل روبهرو هستیم. بهعنوان مثال من یک ماشین 35 ساله صحافی دارم که امروز به روغنریزی افتاده است، اما یاتاقان و رینگ برای آن پیدا نمیشود و وقتی به شرکت رجوع میکنم امکان تهیه قطعه را ندارم؛ درحالیکه جنس چینی بهوفور در بازار پیدا میشود و همه این موضوعات ادامه کار را با سختی همراه کرده است.
بیکاری؛ آسیبی جدی برای صحافان
رکود کاری و تعطیلی برخی واحدهای صحافی از جمله اخبار مایوسکننده صنعت چاپ است که انتشار آن برای بسیاری از تولیدکنندگان و فعالان حوزه چاپ ناامیدکننده است. مهدی قانونی، مدیر صحافی رئوف که از سال 1377 مشغول کار صحافی کتاب است، درباره شرایط این روزهای صحافان میگوید: ما اینروزها در کار خود دچار رکود کاری شدهایم؛ بهطوری که گاهی 10 روز کار هست و بعد از آن شاید 15 روز کار نباشد. گاهی هم یک ماه کار نیست و عملا صحافی تعطیل است که استمرار این موضوع نمیتواند هزینههای بخش صحافی را پوشش دهد.
وی ادامه میدهد: بخش زیادی از صحافیها متعلق به بخش خصوصی هستند و درآمد پایین دارند و در این میان وقفههای بیکاری آسیب جدی به حرفه ما وارد کرده است؛ زیرا در دو-سه سال اخیر تیراژ کتابها به زیر 500 نسخه رسیده است و اگرچه بسیاری از همکاران این سفارشها را هم انجام میدهند اما درآمدزا نیست.
قانونی با بیان اینکه حدود 20 نیروی مستقیم در کارگاه ما مشغول کار هستند، میافزاید: این حضور مستلزم هزینههای زیادی شامل حقوق و بیمه و مزایا است، قیمت مواد اولیه هم که از سال گذشته بسیار افزایش یافته است، حتی در برخی مواقع ما مواد اولیه نداریم و تجمیع همه این مسائل در کنار هم موجب بروز شرایط نامساعد برای ما و همکارانمان شده است.
وی درباره افزایبش قیمت دو قلم کالای تخصصی در حوزه صحافی میگوید: نخ ترکیه در گذشته دوکی 14 هزار تومان بود که الان به 55 هزار تومان رسیده است؛ همچنین مقوای کرجی مورد استفاده برای جلدسازی را تا دو سال پیش، بندی 45 هزار تومان تهیه میکردیم و الان بندی 135 هزار تومان.
قانونی با بیان اینکه اجرت یک صحاف اما چندان افزایش نیافته است، ادامه میدهد: در چنین شرایطی نمیتوان اجرت را خیلی افزایش داشت؛ درحالیکه امسال هزینهها و حقوقها رشد چندین برابری داشته است. در مقاطع بیکاری نمیتوانیم کارگرها را بیرون کنیم یا هر روز که کار داشتیم، کارگر بیاوریم و به او حقوق بدهیم.
وی درباره اجرت صحافی میگوید: اجرت صحافی بهعنوان یک تعرفه مشخص نیست که همه بر اساس آن کار انجام دهند. هرکسی نسبت به هزینه کارگاه، جنس و کاری که ارائه میدهد، اجرت میگیرد. گاهی اجرت یک سررسید در یک صحافی 4000 تومان است و یک صحافی دیگر برای همان کار 2000 تومان دریافت کند و بهطورکلی عرف مشخصی در این زمینه ندارد.
به گفته مدیر صحافی رئوف، در این زمینه اتحادیه صحافان تعرفهای را اعلام میکند که منطقی نیست؛ به عنوان مثال امسال ابلاغ شده که صحافی تا 25 فرم، حدود 6000 تومان اجرت در نظر گرفته شده است اما در برخی صحافیها همکاران 3000 تا 3500 تومان دریافت میکنند و نظارتی هم در این زمینه وجود ندارد. ما در بخش صنفی دچار مشکل هستیم و از آنجایی که صحافی ما در جاده خاوران و در حومه شهر قرار دارد، اتحادیه صحافان به ما مجوز نداده و ما مجبور شدیم جواز خود را از اتحادیه طلافروشان پاکدشت دریافت کنیم.
در پایان باید گفت که صحافان بهعنوان آخرین زنجیره در صنعت چاپ کتاب، غدغههای زیادی برای فعالیت خود دارند تا بتوانند در مسیر حرکت خود همچنان کار با کیفیت به مشتری ارائه دهند. اگرچه دغدغه تامین مواد اولیه برای اهالی این حوزه جدی است اما نوسانات قیمت این کالاها آسیب جدیتری بهشمار میآید که نباید بهراحتی از کنار آن گذشت و تا زمانی که بازار به آرامش نسبی نرسد، آسودگی خاطر این فعالان تامین نمیشود.
نظر شما