یادداشتی بر مجموعه داستان «سودای پرواز» نوشته عبدالحسین حاجسردار
داستانهایی با پایانهای امیدوارانه
سیامک عباسپور نویسنده و منتقد یادداشتی بر مجموعه داستان «سودای پرواز» نوشته عبدالحسین حاجسردار نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
سودای پرواز دومین مجموعه از داستانهای کوتاه عبدالحسین حاج سردار نویسنده و فیلمساز خوزستانی است. این مجموعه داستان، دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که خواندن آن را به همه دوستداران کتاب و کتابخوانی توصیه میکنم. در این نوشتار سعی خواهم داشت به بخشی از این ویژگیها، اشاراتی داشته باشم.
پایانهای امیدبخش
داستانهای مجموعه سودای پرواز، اغلب پایانی امیدوارانه همراه با حسی تلطیف شده برای خواننده دارند. جالب اینجاست که این حس امیدواری، بهرغم نگاه انتقادی نویسنده به دنیای پیرامونش به دست میآید. در واقع ترکیب همین دو موضوع به ظاهر متناقض یعنی نگاه انتقادی به فضای پیرامون و پایانهای اغلب امیدوارانه در داستانهای مجموعه سودای پرواز به این داستانها تشخص خاص بخشیده و آنها را صاحب ارزش کرده است. به عبارت دیگر امیدواری که در پایان داستانها برای خواننده به وجود میآید، حاصل نگاه سادهانگارانه او به فضای پیرامونش نیست. بل او با ساخت فضای داستانهایش در جامعه امروز، که اغلب دارای المانهای ناجور و ناسازه هستند؛ به این نگاه امیدوارانه میرسد.
داستانها اغلب با جداییها، حسرت روزهای خوب گذشته، از دست رفتن ارزشهای اخلاقی و انسانی و ... آغاز شده و بسط مییابند. اما پایان امیدوارانه آنها علیرغم تیرگی حاکم بر روابط آدمها، اجتماع و ... مانند رگههای نورانی، جان خواننده را روشنی میبخشد.
در داستان «شاهراه» که به گمانم بهترین داستان مجموعه است جستوجوی شخصیت اصلی داستان برای یافتن آدرس دوستش با تصویر کردن جامعهای که سر و شکل و ظاهرش تغییرات بنیادینی کرده، به پیش میرود. این نگاه انتقادی به تغییر جامعه، سن و سال شخصیت اصلی، حس نوستالژیک شخصیت اصلی و ... همه و همه میتوانست با اندکی چاشنی روشنفکرانه به همان غر و نق زدنهای سادهانگارانه تبدیل شود اما اینجا، نویسنده در پایان، همه این زمینهها را با یافتن تصویر و عکس شخصیت اصلی در کنار دوست خود در لوازمات به جامانده او، به امید تبدیل میکند.
و یا در داستان کارت شناسایی با همه زمینههایی که در مسیر داستان خلق میشود، خواننده آماده پذیرش شخصیتی دغلباز است. اما در پایان نویسنده با کنار او ایستادن و یافتن کیف پول و کارت شناسایی او، امید را به خواننده تزریق میکند. امید به وجود آدمهای اخلاقمدار و راستگو که در دنیای امروز، ما با کمبود چنین انسانهایی روبهرو هستیم.
این پایانهای امیدوارانه مجموعه داستان «سودای پرواز» در داستان قصور که با مرگ شخصیت اصلی داستان خاتمه مییابد، اندکی غریبتر مینماید. در این داستان قصور پزشکی باعث مرگ شخصیت اصلی داستان میشود. نویسنده سعی میکند در این داستان با تقابل پزشک خوب و پزشک بد اندکی از ابعاد هولانگیز این اتفاق بکاهد اما حس کلی خواننده از داستان تا اندکی قبل از پایان آن، حسی سراسر خشم از پزشکان بیمسئولیت و کممسئولیتی است که جان انسانها برایشان ارزش کمی دارد. اما در اینجا هم البته نویسنده در پایان با خلق دنیایی ویژه پس از مرگ شخصیت اصلی و قراردادن او در کنار داماد شهیدشان، کاملا حسن امید را به خواننده منتقل میکند.
نثر روان و بیتکلف
در مجموعه داستانهای «سودای پرواز» ما با نثری روان، شیوا و بیتکلف روبرو هستیم. در این داستانها خبری از بازیهای فرمی با واژهها و کلمات، بازی با زمان و ... نیست. شخصیتهای اخلاقمدار داستانها بیهیچ تکلفی، ساده و روان موقعیت خود را بازگو میکنند. این نثر ساده و روان امکان ارتباط با طیف وسیعی از خوانندگان را با داستانهای این مجموعه فراهم میآورد.
سینما و ادبیات
نگارنده مجموعه داستان «سودای پرواز» دستی در سینما نیز دارد. او چندین فیلم را نیز کارگردانی کرده است. نوع نگاه سینمایی نویسنده، در برخی از داستانها مشخص بوده و بر فضای داستانها تاثیرات قابل ملاحظهای گذاشته است.
برای مثال در داستان «شاهراه» کل فضای نگاشته شده شامل جادهها، ریل راهآهن، قطارها و ... دقیقا تحت تاثیر نگاه سینمایی نگاشته شدهاند. یا پایان داستانهای «قصور» و «قفس» با آن نگاه رویاگونهشان یادآور فیلم «معجزه در میلان» هستند. و یا در داستان «قاب عکس» شکل روایت به غایت تصویری داستان، آنگونه است که خواننده در برخی لحظات خود را میان یک فیلم سینمایی مییابد.
اخلاق مداری شخصیتها
شخصیتهای مجموعه داستانهای «سودای پرواز» اغلب اخلاقمدار هستند. شخصیتهایی که کمبودشان را در دنیای پیرامونمان بهخوبی احساس میکنیم. بیهیچ شک و شبههای وجود این شخصیتهای پالوده، حاصل نگاه نگارنده به دنیای پیرامون خود است. این نوع نگاه حس خوبی را به خواننده منتقل میکند چرا که باور دارد در این دنیای پر از پلشتی و ناسازی، آدمهایی با ویژگیهای اخلاقی کماکان وجود دارند. برای مثال شخصیت دکتر دندانپزشک در داستان «عفونت» که بهرغم اینکه زمینه غلتیدن او به دنیایی کاسبکارانه بهراحتی وجود دارد، اما او آگاهانه از این موقعیت غیراخلاقی حذر میکند. یا دکتر نیکفرجام در داستان «قصور» که با آن نگاه اخلاقمدارانهاش، کور سوی امیدی برای خواننده باقی میگذارد.
کتاب «سودای پرواز» به قلم عبدالحسین حاج سردار و با ویراستاری حسین عباسی و بهبهای 8هزار و 500 تومان از سوی نارخو شیراز در سال 1396 راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما