سه‌شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۳
حضور مروجان کتابخوانی در مدارس روح مطالعه را احیا می‌کند

یک تسهیلگر فعال در حوزه کتابخوانی در خرمشهر که چندین عنوان کتاب هم تالیف کرده است، می‌گوید: حضور مروجان کتابخوانی در مدارس روح کتابخوانی را در بچه‌ها زنده می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان، در جای جای فروشگاه پوشاک و صنایع دستی‌اش کتاب خودنمایی می‌کند. اولویتش هم برای اهدای کتاب، مادران و کودکان هستند و می‌گوید این کار مانند مرهمی بر دردها به او آرامش می‌دهد. «فاطمه پوراکرمی»، کارآفرین برتری که 49 سالِ عمرش را به نوعی با کتاب سر کرده است، 38 سال هم سابقه تولید و فروش پوشاک دارد. از 9سالگی با چرخ دستی مادرش خیاطی بدون الگو را یاد گرفت و اگرچه آوارگی در جنگ مجال ادامه تحصیل را از او گرفت، اما با پشتکار و علاقه به خواندن، سعی کرد به آرزوی پدرش که همواره دغدغه تحصیل فرزندانش را داشت، جامه عمل بپوشد و تا مقطع دانشجوی دکترای کسب و کار با گرایش مدیریت استراتژیک پیش برود. در دوره دبستان، پدر او را وادار به نوشتن نامه به اقوام می‌کرد. با خجالت و اشک، نامه می‌خواند و پدرش با عشق، نامه‌های او را گوش می‌داد. خانم پوراکرمی برای ایجاد کسب و کار و تحول در اقتصاد بانوان، برای 40 بانوی جویای کار شهرش 20 مغازه در مجتمع امام رضا (ع) خرمشهر راه‌اندازی کرده است. وی مدیر «موسسه فرهنگی اندیشه افق اروند» و عضو هئیت مدیره کانون زنان بازرگان خرمشهر است. وی که دغدغه‌اش به تصویر کشیدن درد و رنج مردم خرمشهر است، تاکنون چندین کتاب هم نوشته و منتشر کرده است؛ از آن جمله رمان «لاله‌های فراموش شده» و کتاب‌های «حقوق شهروندی کودکان»، مجموعه شعر «نگاه مهربانی»، «کار بهترین تفریح»، «کتابخوانی» (طرح قلک‌های کتابخوانی و نمودار رشد کتابخوانی برای نوزاد)، «خرم ... شهر» و «یاد یاران» که این آخرین، جدیدترین اثر اوست. با این تسهیلگر در حوزه کتاب و کتابخوانی درباره فعالیت‌هایش در این حوزه به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد:

کتاب «یاد یاران» شما رنج مردم خرمشهر را در زمان دفاع مقدس به تصویر می‌کشد. کمی از این اثر بگوئید.

این کتاب به دردها، آوارگی مردم خرمشهر، شادی‌های رزمندگان در دوران جنگ، خاطرات پزشکانی که در خرمشهر ایستادگی کردند و خانواده‌هایی می‌پردازد که در دوران دفاع در خرمشهر ماندند تا برای وطنشان افتخار بیافرینند. «یاد یاران» برای خودم اثری ارزشمند و مقدس است چون دردهای پدرم را در آن با اشک، آه و لبخند به رشته تحریر درآورده‌ام. امیدوارم جوابگوی جزئی از رشادت‌های غیورمردان این مرز و بوم باشد. هرچند تحریم‌ها و رکود اقتصادی نابسامانی دردناکی را برای همه مردم از جمله خوزستان به وجود آورده است؛ اما نوشتن، تسکین امیدوارکننده‌ای است برای من. شاید چاپ کتاب‌های جنگ و یادآوری رشادت‌ها و زجر آوارگان بعد از سال‌ها تلنگری برای سازندگی و آبادانی خوزستان باشد.
 
شما در فروشگاه پوشاک خودتان کتاب توزیع می‌کنید. درست است؟

بله، کتاب‌ها را روی ویترین و پیشخوان فروشگاه گذاشته‌ام. مشتری‌ها که برای خرید لباس وارد مغازه می‌شوند، با دیدن کتاب‌ها شعف و شادی وصف‌ناپذیری در چهره‌شان می‌نشیند؛ مردم ایران فرهنگ دوست هستند و با لمس کتاب خاطرات گذشته برای آنان زنده می‌شود.

به عنوان یک تسهیلگر در زمینه ترویج کتابخوانی، حوزه کاری شما بیشتر در روستاها است؟

آموزش در روستاهای مرزی و مناطق محروم، آموزش آداب اجتماعی، کتابخوانی، کارآفرینی، زیباسازی و جمع‌آوری و تفکیک زباله در روستاها از جمله اقداماتی است که طی این سال‌ها در روستا انجام داده‌ام. زندگی و وقتم را با عشق و علاقه صرف این کارها در شهرم کرده‌ام. شاید باور این مسئله سخت باشد اما روخوانی کتاب توسط کودکان روستایی از شهرها بسیار دقیق و دلنشین‌تر است. در مراسم کتابخوانی روستای چویبده آبادان که با حضور مسئولان شهرستان برگزار شده بود، داستان‌خوانی یک دانش‌آموز کلاس چهارم با کلامی شیوا و رسا و بدون غلط آنچنان زیبا بود که همه را متحیر کرد. کار در روستا بزرگترین نعمت است که سعادتش نصیب ما نمی‌شود.

به عنوان کسی که در چند دوره جام باشگاه‌های کتابخوانی، تسهیلگر حوزه کتابخوانی بوده است، نظرتان درباره این طرح که چند سالی است از سوی دفتر مطالعات و ترویج کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا می‌شود، چیست؟ فکر می‌کنید تا چه اندازه در جذب کودکان و نوجوانان به کتابخوانی تاثیرگذار بوده است؟

اجرای طرح جام باشگاه‌های کتابخوانی بسیار مفید و اثربخش است؛ به‌شرطی که تداوم داشته باشد و در برنامه درسی دانش‌آموزان گنجانده شود. در دوران تحصیل ما در مدارس، زنگ انشاء، هنر (نقاشی و خطاطی) وجود داشت و خیلی از مفاهیم را از این دروس یاد گرفتیم. اما در حال حاضر در مدارس تاکیدی بر دروسی چون انشاء و هنر نیست. معتقدم آموزش کتابخوانی باید به عنوان یکی از واحدهای درسی تا مقطع پایانی دانشگاه‌ها وجود داشته باشد.

کودکان و نوجوانان کاوشگر و ماجراجو هستند. با ورود تبلت به مدارس تیشه بر ریشه آموزش نوشتاری زده شد. با اینکه مدرسه و صدا و سیما بهترین هادی و الهام‌بخش روح کودکان هستند؛ اما حضور و فعالیت مروجان کتابخوانی در مدارس می‌تواند موجب جشن دوستی کودکان با کتاب شده و به روح کتابخوانی بچه‌ها جان تازه‌ای ببخشد.


طرح «قلک کتابخوانی» از جمله طرح‌های جالب در حوزه کتابخوانی بود که برای اولین بار توسط شما اجرا شد. درباره ایده و اجرای آن توضیح دهید.

طرح «قلک‌های کتابخوانی» به این صورت بود که در هر کلاس یک قلک تهیه و با مشورت والدین، کودکان باقیمانده پول توجیبی و یا کمک‌های اطرافیان را داخل آن ریخته و اول هرماه قلک را باز کرده، پس از تقسیم‌بندی کلاس به سه گروه، بچه‌ها با اجازه والدین و مجوز مدیر مدرسه، به همراه معلم به یک کتابفروشی می‌روند و کتاب‌های متناسب با گروه سنی خود را خریداری می‌کنند و یک مُهر مشخص روی کتاب‌ها می‌زنند و دانش‌آموزان دل‌نوشته‌هایشان را در پایان کتاب می‌نویسند و در قفسه جای می‌دهند. بعد، این کتاب‌ها بین همه کلاس‌ها می‌چرخد، تا دانش‌آموزان از کتاب‌های بیشتری بهره‌مند شوند. حس مالکیت کتاب بچه‌ها را تشویق می‌کند تا در حفظ و نگهداری از آنها تلاش و دقت بیشتر کرده و امید برای داشتن زنگ کتابخوانی در مدارس برای آنان تقویت می‌شود.

شما مروج کتابخوانی در مدارس هم بودید؟

روزانه به سه مدرسه برای اجرای مراسم «صبحانه کتابخوانی» می‌رفتم. هرچند خواهش و اصرارم برای شرکت مسئولان در این مراسم نتیجه‌ای نداشت، اما آقای مردانی، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خرمشهر تنها مسئول علاقه‌مندی بود که پا به پای من در این مراسم شرکت می‌کرد.

در این مراسم با اجبار و پا فشاری من، بچه‌ها در حضور مسئولان کتاب می‌خواندند؛ دقیقاً مثل کودکی خودم که پدرم مجبورم می‌کرد در حضور دیگران نامه بخوانم تا توانمند بشوم. سعی می‌کردم از ابزار مشارکت گروهی استفاده کنم تا علاقه‌مندی بچه‌ها به کتابخوانی بیشتر شود. ویژگی مراسم این بود که بچه‌ها شروع به نوشتن کتاب کرده و آنها را روی طناب بزرگی آویزان می‌کردیم؛ تا بچه‌ها با دیدن کتاب‌ها هر روز  بیشتر جذب کتابخوانی شوند. من عاشق کودکان هستم و معتقدم آنها مدبران تاریخ و آینده‌سازان این مرز و بوم هستند.

آنگونه که من پُرس و جو کردم، برای گرفتن کتاب اهدایی مرارت‌های زیادی کشیده‌اید.

با توجه به هدف اصلی‌ام که ترویج و توزیع کتابخوانی است، متاسفانه همواره برای دستیابی به کتاب دچار مشکل بوده‌ام؛ به‌حدی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمد و شد کردم که همه کارمندان من را می‌شناختند. اما با آمدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به خرمشهر اتفاق مهمی برایم رقم خورد. وقتی وزیر مشغول سخنرانی بود، با گریه فریاد زدم: «جناب وزیر حال کتاب‌هایمان بد است چرا مداوا نمی‌کنید؟» آقای صالحی با احترام از سِن پایین آمد و به درد دل‌هایم گوش داد و بلافاصله دستور مساعدتشان را به آقای غیاثی، مسئول امور استان‌ها در وزارتخانه اعلام کردند. همچنین مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد اروند در معرفی من به مرکز، خیلی تاثیرگذار بود. به نظرم اگر سازمان‌هایی مانند منطقه آزاد اروند یاور کتابخوانی باشند، پرچم علم و دانش در منطقه ما هیچ‌گاه زمین گذاشته نمی‌شود. شاید در این راه هزینه‌های زیادی از زندگی شخصی خود و فرزندانم صرف کتابخوانی شده باشد اما اصلاً ناشکر و ناراضی نیستم و مشکلات این راه را با جان و دل می‌خرم؛ چون آینده و پایداری هر کشور را علم و دانش کودکان و نوجوانان می‌سازند.

به عنوان سوال پایانی چه کار جدیدی در دست انتشار دارید؟

کتاب شعر «بی‌قرارم در سکوت» و «انسانیت با دنیای مجازی» که هر دو به زودی چاپ می‌شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها