هفتاد سال از چاپ رمان اورول میگذرد ولی آمار فروش این کتاب نشان میدهد که در یک یا دو سال اخیر مردم سراسر جهان به طور عجیبی به خرید این کتاب علاقه نشان میدهند.
در سال 2013 وقتی ادوارد اسنودن کارمند اداره امنیت ملی آمریکا اسناد مربوط به نظارت و بازرسی شبانهروزی این اداره بر زندگی خصوصی مردم آمریکا و سایر کشورهای جهان را منتشر کرد کاملاً فروش بالای رمان اورول معقول و قابل انتظار بود ولی به نظر میرسد عواملی قویتری در دو سال اخیر برای فروش بالای این رمان وجود داشته باشد. آمارهای آمازون در سال 2017 به بعد نشان میدهد که همیشه این رمان در صدر پرفروشترین کتابها بوده است.
جرج اورول در این کتاب، آیندهای را برای جامعه به تصویر میکشد که در آن خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقه شدید نسبت به برادر بزرگ (ناظر کبیر) وجود دارد. در جامعه تصویر شده گناهکاران به راحتی اعدام میشوند و آزادیهای فردی و حریم خصوصی افراد بهشدت توسط قوانین حکومتی پایمال میشوند، به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانهها از شهروندان جاسوسی میکنند و شهروندان مجبورند همیشه با چهرهای سرشار از خوشبینی و لبخند به این صفحات نمایش نگاه کنند؛ تا کوچکترین شک و تصور نادرستی که نشاندهنده هرگونه نارضایتی فرد باشد، برای نمایندگان حکمرانان پشت صفحات نمایش ایجاد نشود، چرا که در غیر اینصورت مورد غضب حکمرانان قرار میگیرند.
بسیاری اعتقاد دارند که سیاستهای کشورهای مختلف مثل آمریکا، روسیه، چین و ... و حاکمانشان در سانسور اطلاعات از شهروندان خود موجب شده مردم به خواندن رمان اورول علاقمند شوند ولی به نظر میرسد این عوامل کمی سطح به نظر برسند و باید در جستجوی عوامل عمیقتری باشیم و این سوال را مطرح کنیم که آیا در زمان 1984 زندگی میکنیم؟ پروفسور جین سیتون مدیر بنیاد اورول و استاد تاریخ رسانه دانشگاه وستمینستر جواب منفی به این سوال میدهد و میگوید ما در چنین زمانی زندگی نمیکنیم. هرچند به نظر میرسد این شبکههای اجتماعی که هر روز بیشتر خودشان را به عنوان یک عضو جدید خانوادهها معرفی میکنند ولی بازهم نمیشود گفت که آنها بر ما نظارت دارند.
سیتون میگوید خیلیها به فصل پایانی کتاب اورول توجه نمیکنند که آیندهای ترسیم شده است که در آن برادر بزرگتر دیگر وجود ندارد و شاید مردم به این آینده امیدوار هستند. آیندهای که ممکن است بهتر از زمان حال باشد و احتمالاً یکی از دلایل اصلی علاقه مردم به نوشتههای اورول به خاطر همین امیدواری به آینده باشد. او در کتابهای خود از ترسهای مختلف حاکمان ظالم و دیکتاتور میگوید ولی مردم را به سوی یک آیندهای امیدوار میکند که روزی همه در آرمانشهری زندگی خواهند کرد. این همان حس امید است که در زمینه اصلی نوشتههای اورول وجود دارد و شاید حلقه گمشده زندگی مردم این دوره باشد.
نظر شما