گفتوگوی ایبنا با زهرا عبدی نویسنده کودک و نوجوان استان قم؛
فضای مجازی هیچوقت رقیب پرقدرتی برای کتاب نخواهد بود
زهرا عبدی میگوید: معتقدم فضای مجازی هیچ وقت رقیب پرقدرتی برای کتاب نخواهد بود. البته باید دقت شود برای نسلی که با شبکههای اجتماعی مرتبط است و سلیقهاش متفاوت شده، آثار متنوع و با کیفیتتری تولید شود.
معمولاً از نویسنده سوال میشود که چه هدفی از نوشتن دارد. زهرا عبدی چرا نوشتن را انتخاب کرده است؟
من از کودکی شعر میگفتم و در کلاسهای شعر شرکت میکردم. یک بار کاملاً اتفاقی به کلاس داستان رفتم. در آنجا به تشویق استاد، داستان را ادامه دادم. وقتی میدیدم افکار و احساساتم روی دیگران تاثیر میگذارد خیلی خوشحال میشدم. از خواندن کتاب داستان و نوشتن داستان لذت میبردم. از طرفی با نشریات مرتبط شدم و در چند جشنواره استانی برنده شدم و جوایزی گرفتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم همین راه را ادامه بدهم.
چه شد که به حوزه ادبیات داستانی کودک و نوجوان وارد شدید؟
ادبیات، یک دریای بیکران است. اگر وارد آن بشوید و پیوسته راهتان را ادامه بدهید، آنقدر در آن غرق خواهید شد که تمام ذهن و فعالیتهای روزمرهتان را هم تحت تاثیر قرار میدهد. من داستاننویسی، مدرسی، گزارشگری و خبرنگاری را انجام دادهام، بعد از مدتی مسئولیتهای اجرایی داشتم. حتی از شغلهای غیرمرتبط هم پیشنهاد داشتم اما تصمیم گرفتم تمام فعالیتهایم در زمینه ادبیات کودک نوجوان باشد. در ابتدای نویسندگی برای همه گروههای سنی مینوشتم؛ اما بعد از مدتی متوجه شدم سفارش و استقبال از کارهای من در حوزه کودک و نوجوان بیشتر است. از طرفی بیشترین تاثیرگذاری روی انسانها در همین سن رخ میدهد. پس تصمیم گرفتم در همین گروه سنی مطالعه بیشتری داشته باشم و کتابهای تخصصی بیشتری را مطالعه کنم تا بهتر و مفیدتر بنویسم.
ارتباط گرفتن با کودک و نوجوان، هم سخت است و هم شرط لازم برای نوشتن. با این قشر چگونه ارتباط میگیرد؟
روحیه و رفتار من در بین کودک و نوجوانان به گونهای است که آنها سریع جذب میشوند و با هم ارتباط خوبی برقرار میکنیم. من به شهرهای مختلفی در ایران سفر کردهام و در دیدارم با بچهها ماجراهای دوستانه و قشنگی پیش میآمد که دیگران را متعجب میکرد.
زمانی که میخواهید رمان نوجوان بنویسید، ایده داستان را چگونه انتخاب میکنید. اصولاً معیاری برای این کار دارید؟
یکی دو تا رمان در دست نگارش دارم. این رمانها از تجربیات کودکی و همچنین تخیلم بهره میبرند. سعی میکنم به گونهای بنویسم که برای نسل امروز جذاب باشند.
داستان امروز ایران به شدت متأثر از جریان ترجمه است. بعضی ترجمهها بعضاً از زبان دوم صورت میگیرند. شما به عنوان نویسنده، این روند را چگونه ارزیابی میکنید؟
ترجمه کتابهای کودک نوجوان به شرطی که با فرهنگ و دین ما در تضاد نباشند، ایرادی ندارد؛ اما نباید از آثار نویسندگان خودمان غافل شویم. اگر اثری جذاب باعث شود، مخاطب بیشتر کتاب بخواند خوب است، حال آن اثر ایرانی باشد یا خارجی. حق مخاطب است که سلیقههای گوناگون در دسترس او قرار بگیرد. بازار ترجمه وظیفه نویسندگان و ناشران ما را سنگینتر میکند. نویسندگان باید سعی کنند بهتر و قویتر بنویسند و ناشران برای معرفی و پخش کتابهای ایرانی بیشتر تلاش کنند.
با وجود فضای مجازی، آیا لطمهای به نویسندگان و مترجمان عرصه ادبیات وارد میشود یا خیر؟
سالها قبل با ورود شبکههای اجتماعی این ترس بین برخیها رخنه کرده بود. الان که سالها از آن موقع میگذرد، شما با یک بررسی ساده میبینید تولد و فروش بسیاری از ناشران کودک و نوجوان بیشتر شده است. حتی در کشورهایی که از ما مدرنتر هستند، آثار مکتوب کودک و نوجوان بازار خوبی دارد. من معتقدم فضای مجازی هیچ وقت رقیب پرقدرتی برای کتاب نخواهد بود. البته باید دقت شود برای نسلی که با این شبکهها مرتبط است و سلیقه آنها متفاوت شده، آثار متنوع و با کیفیتتری تولید شود.
با توجه به آثارتان، شما نویسنده پرکاری محسوب میشوید. پرکار بودن به کیفیت محتوای اثر، لطمه نمیزند؟
برای خلق یک اثر هنری هر قدر زمان بیشتری بگذاریم، بهتر است. اما اینجا ایران است و نویسنده دغدغههای مختلفی دارد و حمایتی هم از اهالی فرهنگ و ادب نمیشود، در نتیجه هنرمند به ناچار مجبور میشود تعداد بیشتری کار را در یک زمان انجام بدهد. این را هم اضافه کنم که زیاد نوشتن کتاب اگر همراه با مطالعه بیشتر باشد، جلوی ضعیف شدن قلم و اندیشه را خواهد گرفت.
اجازه بدهید از مشکلی صحبت کنم که این روزها گریبان حوزه نشر را گرفته است. مشکل گرانی و عدم مدیریت قیمت کاغذ. به عنوان یک نویسنده فکر میکنید این مسئله چقدر میتواند در کاهش سرانه مطالعه تاثیرگذار باشد؟
اگر کسی بخواهد کتاب بخواند، میتواند هر طور شده به کتابهای مورد علاقهاش دسترسی پیدا کند. مثلاً از راه امانت گرفتن از دوستان یا ثبت نام در کتابخانهها. گرانی کتاب شاید خرید کتاب را کاهش بدهد اما مانع از کتاب خواندن کتابخوانهای حرفهای نخواهد شد.
به هر حال باید اوضاع مالی ناشران برای انتشار کتابهای تازه مساعد شود یا نه؟ به نظرتان چه راه حلی میتواند این وضعیت را بهبود ببخشد؟
من در این زمینه هیچ نظری نمیتوانم بدهم چون تجربه زیادی در این باره ندارم ولی نمیتوانم خوشحالی خودم را از اینکه با گرانی کاغذ بسیاری از نشریات یا کتابهای ضعیف چاپ نمیشوند و تعطیل شدهاند، پنهان کنم.
چگونه میتوان کتاب را در سبد مصرفی خانواده قرار داد؟
این سوال یک مبحث طولانی به همراه دارد. نکات کارشناسی و روانشناسی مختلفی هستند که به این مورد میپردازند که چگونه افراد را از کودکی به کتاب خواندن و کتاب خریدن تشویق کنیم. همچنین نقش نهادها و سازمانها هم در این باره بسیار مهم است.
یکی از راههایی که به رشد و ارتقاء کیفیت نویسنده کمک میکند، حوزه نقد است. به عنوان نویسنده رابطهتان با نقد آثارتان چگونه است؟
در بسیاری از جلسات به عنوان منتقد دعوت شدهام و کتابهای نویسندگان را نقد کرهادم. وقتی اثر خودم هم نقد شود، میپذیرم. باید دقت شود بین نقد، سلیقه و نظر شخصی تفاوت است. متاسفانه بعضیها با لحن و جملات بسیار بدی نظراتشان را میگویند و این برایم آزار دهنده است. این رفتار ما ایرانیها که در شبکههای مجازی هم بسیار دیده میشود، اصلاً درست نیست و ناشی از ضعف افراد است.
قم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از ظرفیت خوبی برخوردار است. جامعه ادبی قم را چگونه ارزیابی میکنید؟
12 سال پیش که ما وارد این حرفه شدیم، کلاس و جلسات کمی تشکیل میشد. با کلی زحمت کتابهای مختلف را پیدا میکردم و درباره ادبیات کودک مطالعه میکردم. اما به مرور و با سرعت، فضای ادبیات کودک نوجوان قم رشد کرد و افراد بسیاری را میبینم که به موفقیتهای زیادی در خلق و تولید آثار کودک نوجوان دست پیدا کردهاند. خسته نباشید و خداقوت میگویم به همه هنرمندان عزیز در این شهر. من آیندهای بسیار پررونق برای ادبیات کودک نوجوان قم میبینم.
نظر شما