نامزد ایرانی جایزه هانس کریستین اندرسن، در نشست بررسی ادبیات داستانی نوجوان در مشهد، تاکید کرد: نویسندگان، کودکان دوزیستی هستند که نمیتوان به راحتی چهره واقعیشان را تشخیص داد.
حسن زاده در این نشست ضمن استقبال از فضای خوب فرهنگی حاکم بر مشهد، تصریح کرد: اغلب در مکانهایی که در میان مردم حاضر میشوم، از من سوال میشود که چرا مینویسی و چرا برای کودکان مینویسی و من میگویم که چون نوشتن را دوست دارم همانطور که نقاش، نقاشی کشیدن را اما برای این برای بچهها مینویسم که احساس میکنم دنیایم به دنیای آنها نزدیکتر است و وقتی چیزی را با آنها در میان میگذارم، میبینم که خوششان میآید.
وی افزود: همه نویسندگان به غیر از منی که در شناسنامه دارند، من دیگری در خودشان دارند که برای آن داستان مینویسند. نویسندگان، کودکان دوزیستی هستند که نمیتوان به راحتی چهره واقعی شان را تشخیص داد.
این نویسنده کودک و نوجوان در خصوص راه موفقیت در ادبیات کودک، گفت: چند وقت پیش یکی از دانشجویانی که پایان نامهاش در مورد کتابهای من بود، جملهای از کتابی برای قرار دادن در مقالهاش فرستاد، او نوشته بود: شما برای برای خودتان مینویسید نه برای کودکان و اگر شانس بیاورید و بچهها از نوشتههای شما خوششان بیاید، حتما نویسنده کودک هستید.
تفاوت داستانهای کودکان و نوجوانان
حسنزاده با اشاره به اینکه پرونده رمان نوجوانان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان کلید خورد، افزود: نوجوانان به دلیل ساختار تکامل نیافته ذهنیشان، از درک پیچیدگیها عاجز است. ممکن در نوشتن داستانهای بزرگسالان مسائل ساده را پیچیده کنیم اما در داستانهای نوجوانان این موضوع بر عکس است.
این نويسنده کودک و نوجوان ادامه داد: نکته دیگر داشتن شخصیتهای نوجوان و ایجاد هیجان در مخاطب است تا آنها را به خواندن ادامه دهد. من وقتی برای نوجوانان مینويسم، حس کسی را دارم که با تکه چوبی بر روی بند حرکت میکند. در نوشتن برای نوجوانان کسی موفق میشود که برای افراد میان بزرگسال و نوجوان بنویسد.
حسن زاده تاکید کرد: بعضی از مجریهای تلویزیون با ادا میخواهند دل بچهها را به دست بیاورند، در حالی که کودکان به خوبی رفتارهای تصنعی را تشخیص میدهند و برای ورود به دنیای آن باید مفهوم دنیای آنها را شناخت.
وی گفت: در ادبیات داستانی بزرگسال مخاطب اهیمت چندانی ندارد اما در داستان کودک و نوجوان توجه به مخاطب بخشی از دغدغههای نویسنده است، بین نویسنده و خواننده کتاب یک داد و ستد و هم زیستی وجود دارد.
ارتباط با مخاطب، جزء جدایی ناپذیر نویسندگی است
حسن زاده با اشاره به اینکه نمایشگاه کتاب، کتابها را از رخوت درمیآورد، اظهار کرد: نمایشگاه کتاب برای من فرصتی بود تا ارتباطم با مخاطبانم را بیشتر کنم.
وی با اشاره به دو دیدگاه متفاوت درباره داستان نویسی، یادآور شد: برخی معتقدند که نوشتن هنری است که باید با آزادی و بدون محدودیت و چارچوب انجام شود، اما من دیدگاه اول را شخصی سازی کردم و میگوییم من و مخاطبانم با هم داد و ستد داریم و با هم بازی میکنیم مثل کتاب «آقا رنگی و گربه ناقلا» که در آن از بچههای خواسته میشود شخصیتها را خودشان به هم برسانند.
این نویسنده تاکید کرد: بودن در کنار مخاطبان بخشی از نویسندگی است. این روزها وقتی در فضای مجازی میبینم که بچهها کتابهایم را دوست دارند، احساس میکنم در زندگی ام انسان مثبتی بودهام.
ویژگیهای زبانی کتابهای حسن زاده
در ادامه نیز محمدجواد مهدوی استاد دانشگاه، در سخنرانی خود به تحلیل بازیهای زبانی در نوشتههای فرهاد حسن زاده پرداخت و یادآور شد: من با تمرکز بر چهار کتاب هستی، این وبلاگ واگذار میشود، هویج بستنی و هندوانه به شرط عشق ویژگیهای متمایز نوشتههای حسن زاده را بررسی کردم.
مهدوی ادامه داد: دستکاری و تغییر ضرب المثلها و تغییر آنها، فعل سازی و ساخت فعالهای، جا به جا کردن حروف کلمات، ساختن ترکیبها و واژههای جدید، کاربرد صفتها و قیدها در جایی که بعضا مناسب نیست از ویژگیهای برجسته نوشتههای حسن زاده است.
وی تاکید کرد: دستکاری در ضرب المثلها از ویژگیهای شاخص «هستی»، دستکاری در شعرها از ویژگیهای بارز «هندوانه به شرط عشق» و استفاده از فعلهای جعلی از ویژگیهای بارز «این وبلاگ واگذار میشود» است.
در ابتدای این نشست حمیدرضا نویدی مهر، دبیر علمی نشست و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع)، با اشاره به تکنیکهای خاصی که حسنزاده در کتابهایش استفاده میکند، افزود: کنشگری شخصیتها و محوریتی که دختران به عنوان افرادی که تلاش میکنند نقشی متفاوت نسبت به مادرانشان داشته باشند، از نکات برجسته نوشتههای حسن زاده است.
وی ادامه داد: همچنین طنزهای هنرمندانه به کار رفته شده، خلق المانها و خلق چهرههای دوست داشتنی در ادبیات کودک از نکات تمییز دهنده او از دیگر نویسندگان کتابهای کودک و نوجوان است.
نظر شما