جمعه ۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۷
صنعت نشر برای بازسازی هویت خود جایگاه نویسنده را دریابد

محسن هجری جایگاه نویسنده را اصلی‌ترین جایگاه نشر خواند و گفت: اگر تولید متن نباشد، تمام کارهای مترتب و متأخر بر متن، شکل نمی‌گیرد و این متن را نویسنده شکل می‌دهد. بنابراین صنعت نشر اگر بخواهد هویت خود را بازیابی کند، باید این جایگاه پنهان و آشکار نویسنده را دریابد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به مناسبت هفته کتاب و همزمان با آخرین روز از این هفته، اولین نشست تخصصی بررسی کتاب کودک و نوجوان با عنوان «کودک، کتاب، کتابخانه» از طرف انجمن صنفی ویراستاران و با همکاری کتابخانه ملک، با سخنرانی علی بوذری، محسن اسدی، مقصود نعیمی‌ذاکر و محسن هجری و دیدار از موزه و کتابخانه ملک برگزار شد.
 
بخش اول این برنامه بازدید از صحنه و پشت صحنه قسمت‌های مختلف کتابخانه ملک بود. طی این برنامه، ابتدا از تالارهای مطالعه و محققان بازدید شد؛ در ضمن آن، توضیحاتی درباره بخش مطبوعات و نسخه‌های خطی ارائه شد و بازدیدکنندگان با خدمات‌ رسانی‌های مختلفی که در کتابخانه و موزه صورت می‌گیرد، آشنا شدند. در ادامه روایت‌هایی از حاج حسین‌آقا ملک، توسط کارشناسان موزه  برای میهمانان تعریف شد و پس از آن از قسمت مرمت، آزمایشگاه، مستندنگاری و صحافی مجموعه بازدید شد.
 
پس از بازدید‌ از موزه و کتابخانه ملک، بخش دوم این برنامه، یعنی نشست تخصصی بررسی کتاب کودک و نوجوان با عنوان «کودک، کتاب، کتابخانه» با سخنرانی و خوشامدگویی فریبرز مجیدی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی ویراستاران، آغاز به کار کرد.
 


 علی بوذری، اولین سخنران نشست، صحبت‌های خود را با عنوان «جایگاه پنهان و آشکار نویسنده در صنعت نشر» با اشاره و تشریح مختصر الگوی مثلث متن پل ریکور شروع کرد و گفت: اگر بخواهیم برای تحلیل شرایط کنونی ادبیات کودک از مثلث متن پل ریکور استفاده کنیم وقتی از نویسنده نام می‌بریم، بحث تولید متن مطرح می شود که قصه یا نوشتاری را برای یک مخاطب مشخص شکل می‌دهد و سعی می‌کند ویژگی‌های مخاطب را در این متن مدنظر قرار دهد.
 
 او ادامه داد: زمانی که نویسنده متن را می‌پردازد و فضای داستان را می‌سازد، این تولید متن با توجه به ویژگی‌های مخاطب در ذهن او هست، که این همان مثلث متن است. تصور من این است نویسنده به عنوان تولید کننده متن، کسی است که مخاطب را رصد می‌کند، ویژگی‌های آن را لحاظ می‌کند و متن را شکل می‌دهد. حال اگر نویسنده را از چرخه حذف کنیم، نتیجه آن اتفاقی است که در حال حاضر در صنعت نشر ایران با آن مواجه هستیم. ما برای آثار ترجمه، کپی‌رایت پرداخت نمی‌کنیم و به راحتی اثر را ترجمه کرده و در اختیار مخاطب قرار می‌دهیم؛ بنابراین این تصور وجود دارد که می‌توانیم مترجم را جایگزین نویسنده یعنی خالق اثر کنیم.
 
 در صنعت نشر با همان ضربه‌ای مواجهیم که در اقتصاد کلان کشور روبه‌رو هستیم
این سخنران، ضمن بیان اینکه ترجمه در ایران امر مبارکی است و تغییر ادبیات، واژگان و مفاهیم ما، تا حدود زیادی مدیون و متکی به ترجمه است؛ گفت: در مورد نقش و ارزش ترجمه بحثی نیست، ولی مشکل زمانی است که مترجم، در صنعت نشر ایران، جایگزین نویسنده و ترجمه، جایگزین تالیف می‌شود. در این مواقع ممکن است نقدهایی مطرح شود؛ مثلاً گفته شود آثار تالیفی ما قوت لازم را ندارد؛ استقبال از آثار ترجمه بیشتر است، یا این‌که هزینه ترجمه برای ناشر کمتر است. در مجموع این‌ها نگاه‌هایی است که در اولویت دادن ترجمه به تالیف پیدا می‌شود. اما به این نکته توجه نمی‌شود که نویسنده‌ای که با مخاطب ایرانی آشناست را به طور ناخودآگاه از چرخه حذف می‌کنیم.
 
هجری ضمن اشاره به اتفاقات ناشی از خلق متن، بدون توجه به ویژگی‌های بومی مخاطب، خالی شدن پشتوانه فرهنگی و اجتماعی مخاطب را، یکی از این وجوه خواند و بیان کرد: از معضلات ما جایی است که مخاطب از متن تالیفی محروم می‌شود. به اعتقاد من ما در صنعت نشر با همان ضربه‌ای مواجهیم، که در فضای تولیدی و اقتصاد کلان کشور روبه‌رو هستیم. البته این موضوع به معنای تسری آن به تمامی ناشران نیست و در میان ناشران کسانی هم هستند که برای تالیف ارزش قائل هستند.
 


جایگاه نویسنده؛ اصلی‌ترین جایگاه نشر
 این پژوهشگر و منتقد ادبیات کودک در ادامه گفت: مسائلی که گفته شد، باعث می‌شود نقش نویسنده در ادبیات کودک و نوجوان، به‌تدریج تحت شعاع نقش آثارترجمه قرار گیرد و از تعادل فاصله می‌گیریم. در صورتی که باید بین تالیف و ترجمه تعادل و به گونه‌ای یک داد و ستد بین این دو باشد؛ چون ما به ترجمه هم در جای خود نیاز داریم، اما اگر قرار بر این باشد که در این چرخه، نویسنده به طور کلی حذف شود؛ اصلی‌ترین صدمات آن، متوجه مخاطب است که عاری از پشتوانه‌های فرهنگی، تمدنی و اجتماعی می‌شود. در نتیجه با نسلی مواجه می‌شویم که احساس تعلق به این شرایط اجتماعی و بوم‌زیست ندارد و خیلی راحت از آن می‌گذرد.
 
 هجری ضمن اشاره به برخی از مقصران این امر، صنعت نشر را یکی از آنان دانست و گفت: ناشر می‌تواند به خوبی این جایگاه را درک کند، فقط کافی است که بین منافع اقتصادی و این ضرورت فرهنگی تعادل برقرار کند.
 
 وی در پایان جایگاه نویسنده را اصلی‌ترین جایگاه نشر خواند و افزود: اگر تولید متن نباشد، تمام کارهای مترتب و متأخر بر متن، شکل نمی‌گیرد و این متن را نویسنده شکل می‌دهد. بنابراین صنعت نشر اگر بخواهد هویت خود را بازیابی کند، باید این جایگاه پنهان و آشکار نویسنده را در یابد.
 
عدم همکاری پدیدآورندگان با یکدیگر از گرفتاری‌های نشر ماست
علی بوذری، نماینده انجمن تصویرگران، عدم همکاری پدیدآورندگان با یکدیگر را از گرفتاری‌های نشر ما خواند و گفت: اینجا هیچ وقت دیالوگی بین نویسنده و تصویرگر اتفاق نمی‌افتد؛ بنابراین نویسنده بر اساس ذهنیت خود متن را خلق می‌کند و چون از کار تصویرگر ذهنیتی ندارد، تمام آن چیزی که لازم می‌داند را در متن می‌آورد، که گاهی باعث پرگویی می‌شود.
 


 او ادامه داد: از طرفی، تصویرگر هم هنگام دریافت متن، هیچ ارتباطی با نویسنده ندارد و بدون اطلاع از ذهنیت و فضای نگارش نویسنده، به تصویرگری می‌پردازد. در بهترین حالت در این شیوه سنتی، شاید یک مدیر هنری وجود داشته باشد، که تلاش کند ذهنیت نویسنده و تصویرگر را به هم نزدیک کند، ولی گاهی این عمل، مشکل را چند برابر می‌کند.
 
خلق کتاب‌های فوق‌العاده نتیجه همکاری نویسنده و تصویرگر
 این عضو انجمن تصویرگران در ادامه به کتاب‌های تصویری اشاره کرد و ضمن ارائه تعریف مختصری از آن‌ها، گفت: در کتاب‌های تصویری دو رکن متن و تصویر مورد بحث هستند. هر کدام از این‌ها، هویت مستقل خود را دارند؛ ولی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، یک هویت جدید خلق می‌کنند و مفهوم جدیدی زاده می‌شود. وقتی که نویسنده و تصویرگر به عنوان دو رکن اصلی کتاب‌های تصویری در کنار هم قرار می‌گیرند و با هم این کتاب را خلق می‌کنند، نویسنده بخش‌هایی از مفهوم را به عهده تصویرگر می‌گذارد و بالعکس تصویرگر هم لزومی نمی‌بیند که تمام مفهوم را با تصاویر خود بیان کند. نتیجه این همکاری باعث خلق کتاب‌های فوق‌العاده می‌شود.
 
نوذری ضمن اشاره به کارکرد کارگاه‌های کتاب‌های تصویری، موفق‌ترین نمونه‌های کتاب‌های تصویری در طی سال‌های اخیر را، حاصل این کارگاه‌ها دانست و اضافه کرد. در کتاب‌های تصویری هم مخاطب خیلی اهمیت دارد. این که ما چطور به مخاطب نزدیک شویم و او را بشناسیم، به یک تشریک مساعی بین نویسنده، تصویرگر و حتی ناشر نیاز دارد.

خیلی ناشرها مجوز نشر دارند ولی آداب اولیه آن را نمی‌دانند
مقصود نعیمی‌ذاکر، از اعضای سابق انجمن ناشران کتاب کودک و نوجوان و مدیر مسئول انتشارات لک لک، صحبت‌های خود را با تشریح و توضیح نقش و شغل ناشر شروع کرد و گفت: به نظر می‌رسد، در حال حاضر وزارت ارشاد با مجوز نشر، فقط مشکل اشتغال را حل می‌کند؛ چون خیلی‌ها مجوز نشر دارند ولی آداب اولیه آن را نمی‌دانند.
 
 او در ادامه گفت: در فضای نشر، برای رسیدن به محتوایی که دغدغه آن را داریم، علائم و عناصر زیادی وجود دارد و برای ناشری که مجوز نشر می‌گیرد، چند ماموریت پدید می‌آید. خود ناشر مامور توسعه فرهنگ اندیشه در مدیای کتاب می‌شود و یک مامور هم وزارتخانه‌ای است که به آن مجوز داده. البته در کشور ما ساز و کار فرق دارد و گاه به جایی می‌رسد که ماموریت توسعه فرهنگ در مدیا یک کتاب، تبدیل به خرید و فروش مجوز نشر می‌‌شود.
 
 مدیر مسئول انتشارات لک لک اظهار کرد: گام اول در بهبود اوضاع نشر، این است که وزارتخانه‌ای که مسئولیت توسعه فرهنگ را بر عهده دارد، افراد دارای صلاحیت لازم در این حوزه را انتخاب کند و امکانی دهد که به تولید محتوای خوب بینجامد.
 


در حوزه تولید کتاب، بحث‌های نظری نداریم
 وی ضمن اشاره به سازوکار نگارش کتاب و نشر در بعضی کشورهای خارجی، گفت: در آن کشورها واژگان که ابزار اصلی محتوا هستند، در یک محدوده، قابل تعریف هستند؛ به همین دلیل در طبقه‌بندی‌های سنی مختلف، کتاب‌های علمی دارند و در نتیجه رغبت مخاطب برای خواندن کتاب‌های آن‌ها بالا است. چون مخاطب متوجه سیر تکاملی در نحوه انتشار کتاب‌ها می‌شود. در کشور ما در حوزه تولید کتاب، بحث‌های نظری نداریم و آن را تئوری‌سازی نمی‌کنیم؛ در صورتی که این وظیفه ماست که ابزار ناشر را تولید کنیم.
 
فعالان حوزه کتاب کودک یک ناممکن را ممکن می‌کنند
محسن ذکااسدی، دیگر سخنران نشست، صحبت‌های خود را با بیان تجربه قصه‌گویی در کلاس‌های دبستان سه منطقه مختلف تهران شروع کرد و ضمن اشاره به برتری آثار ترجمه نسبت به تالیف، در نظرسنجی کلاس‌هایی که داشته، گفت: ادبیات کودک تولید یک آدم بزرگسال است، ولی مخاطب او کودک است و این دو ماهیتاً با هم تفاوت دارند؛ پس ایجاد این ارتباط از اساس ناممکن است؛ بنابراین همه کسانی که در حوزه ادبیات کودک فعالیت می‌کنند، باید واقف باشند که دارند یک ناممکن را ممکن می‌کنند.
 
 ذکااسدی به استفاده از ادبیات کودک تالیفی، برای آموزش فارسی به غیرفارسی‌زبانان در دانشگاه تهران اشاره کرد و افزود: در آن‌جا به جذابیت‌هایی در این حوزه پی بردیم که خود ما متوجه آن نبودیم. خیلی خوب است که در چنین بحث‌ها و جلسه‌هایی از این تجارب هم سخن گفته شود.
 
در ادامه پس از اعلام نظر سخنرانان این نشست، نسبت به صحبت‌های یکدیگر و پرسش و پاسخ حاضران، با اهدای لوح تقدیر انجمن صنفی ویراستاران به سخنرانان، این برنامه پس از ۴ ساعت به پایان رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها