شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۷
کتابی درباره ویتنام اثر بعدی نویسنده «مارک و پلو»/ درباره سفر نمی‌نویستم که شما حسرت بخورید

منصور ضابطیان نویسنده کتا‌ب‌های مارک و پلو، مارک دوپلو، چای نعناع و سباستین به بهانه روز کتاب و کتاب خوانی روز چهارشنبه در اصفهان با مخاطبانش دیدار کرد و از تجربه سفرهایش گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا) از اصفهان؛ این نشست با حضور علاقمندان ضابطیان برگزار شد و با جشن امضای دوساعته کتاب‌های او و فروش حدود دویست کتاب به پایان رسید.

منصور ضابطیان روزنامه‌نگار، مجری، کارگردان و نویسنده سفرنامه‌های پرفروش نشر مثلت است و سارا سالار نویسنده کتاب «احتمالا گم شده‌ام» نیز در این نشست و دیدار ضابطیان را همراهی می کرد.

دوست دارم من را به عنوان یک نویسنده بشناسند تا مجری

نویسنده «مارک و پلو» در ابتدای این نشست گفت: این شاید هزارمین باری است که به اصفهان می‌آیم ولی نخستین بار است که برای کتاب‌هایم مرا دعوت کرده‌اند. وقتی برای اجراهایم دعوت می‌شوم خوشحال می‌شوم ولی وقتی برای کتاب‌هایم به‌جایی دعوت می‌شوم خوشحال‌تر می‌شوم چون احساس می‌کنم کسانی هستند که با اندیشه‌ام همراه هستند. کارهای زیادی انجام داده‌ام از کارگردانی، تهیه‌کنندگی، اجرا، عکاسی و... ولی دوست دارم با عنوان نویسنده من را بشناسند. 

به دنبال رویاهایم رفتم.

ضابطیان همچنین درباره زندگی‌اش گفت:در زمان ما آرزوی پدران و مادران پزشک یا مهندس شدن فرزندانشان بود. من تا یک جایی رفتم تا آرزوهای پدر و مادرم را برآورده کنم ولی به این نتیجه رسیدم که باید به آرزوهای خودم بپردازم. رؤیای من همین کاری است که اکنون انجام می‌دهم و قدر این لحظات را می‌دانم. من مجددا کنکور دادم و می‌خواستم گرافیست شوم. آن سال‌ها برای اینکه گرافیک بخوانید باید رتبه شما کم‌تر از سیصد می‌بود و اگر می‌خواستید سینما بخوانید رتبه شما باید کم‌تر از صد می‌شد. من مرحله اول رتبه‌ام ۹۰ و مرحله دوم رتبه‌ام ۲ شد و همه به من پیشنهاد دادند که سینما بخوانم که با توجه به رتبه‌ام حیف است و من هم گوش کردم و سینما خواندم اما هم‌زمان تحصیلم در مجله گزارش فیلم خبرنگار بودم و جذب جادوی روزنامه‌نگاری شدم و کاری هم که این روزها در تلویزیون انجام می‌دهم بیشتر به روزنامه‌نگاری شبیه است تا سینما و ترکیب تمام رشته‌هایی که خوانده‌ام و تجربه کرده‌ام به کارم می‌آید.

درباره تعطیلی رادیو هفت

وی در ادامه در رابطه با قطع برنامه رادیو هفت گفت: خیلی درباره تعطیلی موفقیت‌ها در این سرزمین نباید دنبال بهانه بود خیلی وقت‌ها شما باید در کاری که هستید تلاش کنید دیده نشوید تا حاشیه امنیتتان را از دست ندهید.. متأسفانه در کشورمان خیلی از کارها مبتنی بر افراد است و در تلویزیون هم همین‌طور است و ما هم درگیر این ماجرا شدیم و تغییر مدیریت‌ها باعث شد حاشیه امنیتمان را از دست دادیم.

او ادمه داد: اگر کسی کتاب‌های من را خوانده باشند در کتاب مارک دوپلو ماجرای آغاز سفرهایم را نوشته‌ام. سال ۷۸ بود که من دوستی به نام فرشید داشتم آن زمان روزنامه‌نگاری می‌کردم و دانشجو بودم فرشید به من پیشنهاد داد که به ترکیه برویم و گفتم که پول کافی برای این سفر نداریم اما فرشید اصرار کرد و محاسبه کردیم که اگر صرفه‌جویی کنیم می‌توانیم برویم و می‌گفت سفرمان را تجاری می‌کنیم حنا از ایران می‌بریم و می‌فروشیم همین کار را کردیم و زمینی به استانبول رفتیم اما درنهایت نتوانستیم حناها را بفروشیم و برگشتیم. این آغاز سفرهایم به کشورهای خارجی بود که به من اعتمادبه‌نفس داد که سفر کردن کار سختی نیست وقتی آدم هر چیزی را با تمام وجود بخواهد کائنات به او کمک می‌کند که آن کار را انجام دهد.

تنها سفرکردن را دوست دارم

نویسنده «سباستین» درباره تنها سفرکردن گفت: تنها سفر کردن با تنها ماندن در سفر متفاوت است می‌توانید تنها سفر کنید ولی آدم‌هایی را پیدا کنید که شمارا از تنهایی دربیاورند. بزرگ‌ترین اتفاقی که در تنها سفر کردن می‌افتد این است که اگر قرار باشد تمام سفرها از ذهن شما پاک شود و تنها یک سفرتان را به خاطر بسپارید کدام‌یک خودت خلوت می‌کنی و با گره‌های خودت آشنا می‌شوی و به خودشناسی می‌رسی. سفرها خیلی بستگی به خودتان و روحیاتتان دارد. شاید یک‌بار به کشوری سفر کنید که خیلی به شما خوش بگذرد و بار دیگر با خودتان بگویید اصلا سفر خوبی نبود.

ضابطیان افزود: من دو بار به برلین سفر کردم دفعه اول که رفتم با خودم گفتم این شهر آخر جهان است و این بهترین سفر من بود اما دفعه دوم که به برلین سفر کردم سرما خوردم و اصلا به من خوش نگذشت. ولی می‌توانم بگویم دو کشور عراق و سوریه را دوست ندارم دیگر به آن سفر کنم چون مردم در این دو کشور خیلی عصبانی بودند و در سوریه با پلیسی مواجه شدم که خیلی فاسد بود و مدام رشوه می‌خواست و عراق هم مشکلات امنیتی بسیاری داشت.

حج یکی از لذت‌بخش‌ترین سفرهایم بود

ضابطیان در پاسخ به سؤالی درباره اینکه در کدام  سفرخدا را بیشتر حس کردید،خاطرنشان کرد: آن‌قدر خدا درکنار زندگی ماست و همه‌جا حسش می‌کنیم که نمی‌توان لحظه خاصی را نام برد. ولی یکی از لذت‌بخش‌ترین سفرهایم سفر حج بود که واقعا حضور خدا را در آن حس می‌کردم.

ضابطیان درباره این که قصد دارید درباره ایران کتاب بنویسید یا خیر نیز گفت:در حال حاضر مدیریت پروژه‌ای را بر عهده‌دارم که درباره هفت استان ساحلی ایران است، مجموعه سفرنامه‌هایی که روزنامه‌نگاران مختلف نوشته‌اند و من جلد هرمزگان آن را نوشته‌ام ولی آنچه در سفرهایی به کشورهای دیگر برای مخاطبان ایرانی جذاب است در سفر به شهرهای ایران برای مخاطبان جذابیت زیادی ندارد. البته من کتاب نمی‌نویسم که شما حتما به خارج از کشور سفر کنید و یا حسرت بخورید. من کتاب می‌نویسم که شما از خانه بکنید و جای جدیدی را تجربه کنید. اگر آن جای جدید حتی در شهر خودتان باشد یا چند خیابان آن‌طرف‌تر. از خانه بیرون بزنید و اگر مثلا در خیابان چهارباغ زندگی می‌کنید به میدان نقش‌جهان بروید، اگر اصفهان را دیده‌اید به خوانسار، شاهین‌شهر و سایر شهرهای استانتان سفر کنید.

کتاب بعدی‌ام درباره ویتنام است

منصور ضابطیان همچنین درباره کتاب بعدی اش که قرار است منتشر شود، گفت:  کتابی بعدی‌ام درباره سفر به ویتنام است و پس‌ از آن کتابی درباره سفر به چهار کشور دارم که در چهار فصل مختلف به آن سفر کرده‌ام تاجیکستان در بهار، آذربایجان در تابستان، گرجستان در پاییز و اوکراین در زمستان که در آینده کتاب خواهد شد. کتاب بعدی که بخشی از آن آماد ه‌شده است عنوانش ۵ بندر است که شامل سفر من به پنج بندر جهان بندر انزلی، پرتو، شانگهای، مارسی و بندرعباس می‌شود.

او سپس بخشی از سفرنامه چاپ‌نشده  ویتنام را برای حاضران خواند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها