فواد نظیری میگوید جایزه شعر احمد شاملو برای انتخاب شاعران باید جدا از بررسی اثرشان، سواد ادبی آنها را نیز مورد ارزیابی قرار دهد.
او افزود: وقتی خیلی جوان بودم از شاملو پرسیدم، استاد ما چه کار باید بکنیم. گفت: بخوان، بخوان، بخوان... برای نوشتن یک صفحه شعر یا رمان، باید صد صفحه متن خوب خوانده باشی. من اغلب این خاطره را برای جوانها تعریف میکنم. این که کسانی را که چهار تا کتاب نخواندهاند و در چند محفل ادبی برایشان به به و چه چه کردهاند و کتابی هم به هر طریقی از آنها منتشر شده، با دادن این جایزه بزرگ کنیم، نمیتواند به معیاری برای تعیین یک شاعر خوب یا منشاء تحول در شعر امروز ما بدل بشود.
نظیری عنوان کرد: در دهه چهل که به آن دوران طلایی ادبیات میگوییم، افرادی با دیدگاههای مختلف در کافه فیروز و کافه نادری دورهم جمع میشدند، اما همگیشان کتاب میخواندند، باسواد بودند و همدیگر را نقد میکردند. این طور نبود که یک سری کتاب تئوریک بخوانند و تحلیلهای قشنگ داشته باشند و دست به قلم که میبرند چیزهایی بنویسند که اصلا نمیشود خواند.
این شاعر همچنین درباره ضرورت حضور همه جریانهای شعری در جایزه شاملو گفت: معتقدم که همه نوع شعری به طور فراگیر باید در جایزه شرکت داده شود و نمیتوان جایزه را درگیر معیارهایی محدود کرد، درعین حال باید داوری سنجیدهتر باشد و به شاخصهای دیگری برای سنجش سواد شاعران نیز اندیشیده شود.
او افزود: شعر امروز ما به نوعی در حال کشف شاخههای مهمی از شعر دهه چهل، از جمله شعر حجم است و بخش عمدهای از نسل جوان ما به نوعی فرمالیسم گرایش پیدا کردهاند. اما یک تفاوت عمده وجود دارد؛ این که گرایش صرف به تئوریهای وارداتی در شعر امروز باعث شده است که اکثر شعرهای ما تئوریزده و تصنعی باشد و دلیل اصلی آن نیز بیگانگی نسلهای جوان با ادبیات کلاسیک خودمان است.
نظیری عنوان کرد: اگر جریانی مثل شعر حجم در دهه چهل توسط یدالله رویایی مطرح شد - جدا از این که تا چه حد موفق شدند یا شکست خوردند- اما نمایندگان مهم این جریان مثل خود رویایی، بیژن الهی، هوشنگ چالنگی و .. به شدت باسواد بودند و شعر و ادبیات کلاسیک را خوب میشناختند؛ خود یدالله رویایی روی شعر کلاسیک تحلیل دارد. امروز گرچه منابع تئوریک بیشتری در دسترس قرار دارد، ولی مشکل بزرگی که گریبانگیر نسلهای جوان ما شده بیگانگی با مطالعه است. شما اگر به تیراژ کتابها هم نگاه کنید، میبینید کتابی با چهارصد تا پانصد تیراژ هم روی دست ناشر میماند.
این مترجم افزود: من جریانهای مدرن در شعر را نفی نمیکنم، اما منوط به این که مبتنی بر شناخت شاعر از شعر و ادبیات کلاسیک و یا حتی معاصر باشد. درواقع من مخالف تصنعی برخورد کردن با این جریانها هستم. در دوره گذشته هم که داور مرحله اول این جایزه بودم، درمیان کتابهایی که خواندم، شاید نزدیک سه چهارمشان انگار از روی دست هم کپی کرده بودند. برخی از شاعران نیز اصطلاحاتی باب کردهاند از جمله گذار از اخوان ثالث، گذار از نصرت رحمانی و... شما اول بروید در برابر اخوان زانو بزنید و واژگان او را یاد بگیرید، بعد درباره گذار از اخوان حرف بزنید.
نظیری همچنین با اشاره به برخی معیارهای داوری در جایزه شعر شاملو گفت: اگر رویکرد سیاسی و اجتماعی معیار داوری قرار گیرد، این خطر وجود دارد که نسلهای کمتجربهتر و شاعران جوانتر دیدگاه خودشان را به سمت این دیدگاههای خاص کانالیزه کنند. مشابه همین گرفتاری که ما الان در سینما داریم؛ این که میگویند فلان کارگردان فیلمی درخور جشنوارههای خارجی میسازد. وقتی قالبی برای شعر تعریف میکنیم، احتمال دارد دفترهایی که جوشش درونی و شعر نابتری دارد، از این گردونه حذف بشود و آثاری که شاخصههای خودشان را به سمت چنین تعاریفی تنظیم کردهاند، بالا بیایند.
او افزود: من نه تنها نافی شعر اجتماعی سیاسی نیستم، بلکه معتقدم جنبههای اجتماعی باید به نوعی در شعر ما وجود داشته باشد. ولی این فرق میکند با این که تصمیم بگیریم شعار بدهیم یا شعر اجتماعی بگوییم. شاعری که موضوع اجتماعی یا سیاسی در شعرش بازتاب پیدا میکند، به شکل بسیار پنهان، حتی در انتزاعیترین، شخصیترین و عاشقانهترین شعرش هم این موضوعات میتواند نمود داشته باشد. اگر شاملو شعر اجتماعی دارد، این شعرها به شکل ناخودآگاه نوشته شده و هیچ کدام تصنعی نیست. به همین خاطر است که درمیان بسیاری از شاعرانی که شعر سیاسی و اجتماعی مینوشتند، هنوز شاملوست که شعر اجتماعیاش تداوم پیدا کرده است و تا به امروز سندیت دارد.
این مترجم عنوان کرد: شاعر باید نگاهی جامعالاطراف به جهان داشته باشد، وقتی او جامعه خودش را بشناسد خواهناخواه این شناخت در شعرش بازتاب خواهد داشت.
نظیری همچنین درباره برخی انتقادات نسبت به سطح کیفی کتابهای برگزیده افزود: به هیچ وجه معتقد نیستم که چون جایزه به نام احمد شاملوست، کسی که برنده میشود باید در حد و اندازه او باشد. اما فکر میکنم میشود در برخی دورهها هیچ اثری را واجد شرایط یا استانداردهای ادبی و شعری ندانست.
نظر شما