این نویسنده درباره رمان «مارلبرو» گفت: گیتی، زنی است بدنام و بدکاره که با پیروزی انقلاب به انزوا و چالشهای شخصیتی و اجتماعی گرفتار شده. او چند روز پیش از جنگ یک گریز بیسرانجام از خرمشهر به بصره میکند و... . «مارلبرو» در واقع لقب گیتی در این رمان است. او در پایان داستان که پایان زندگی خودش است، همه چیز را برخلاف سیر و روال داستان، بر هم میریزد. این رمان کاملا فرضی و تخیلی است و هیچگونه بستر واقعی ندارد. بیشتر شخصیت محور و اجتماعی است و بسیاری از بخشها و اتفاقات گذشته را بازگو میکند.
او در ادامه بیان کرد: در لابهلای این داستان، یک ماجرای واقعی برای نویسنده در سال 1393 پیش آمده که آن را نیز شرح میدهد. درواقع نویسنده، برای دکتر معالج خود و خواننده، اعلام میکند که درگیر نگارش رمانی درباره چنین زنی است. از این رو رمان، توامان در دو زمان حال و گذشته پیش میرود. گیتی از نژاد عشیرههای عرب و مرزنشین است که با سی و سه سال، وارد ماجراهای رمان میشود؛ به ویژه پس از انقلاب که با مکافات تبعید و بدبینی و طردها روبه روست. از این رو، تلاش دارد دوباره کسب موقعیت کند. ترس، تنهایی، گرسنگی و... از سه ماه آخر عمر او که با دوره اشغال خرمشهر همزمان است، در هیچ لحظهای او را تنها نمیگذارد. در گیرودار فصلهای داستان، من به ماجرایی که طی سال 1393 برای خودم به صورت روزمره اتفاق افتاده پرداختم؛ به عبارتی دیگر، رمان از لایههای داستانی در 2 سال 1359 و 1393 بر آمده است.
نویسنده «قبضه داغ» گفت: مجموعه داستان «100 داستانک» شامل یکصد داستان کوتاه (مینیمال) از یک پاراگراف تا یک یا دو صفحهای است که به صورت طنز، رئال و سوررئال نوشتم. این مجموعه داستان برای همه سنین مناسب است و دوره تاریخی و جغرافیای خاصی ندارد. بیشتر شخصیتهایش حیوانات و گاهی غیرجانداران مانند سنگ، باد و خاک هستند.
او درباره دو رمان دیگرش که در حوزه بزرگسال است گفت: در رمان «یل ینگجه» به زندگینامه داستانی نورعلی شوشتری میپردازم که بستری مستند دارد ولی روال و سیاق داستان، واقعنمایی است. در رمان «ندیر» نیز سرگذشت زنی را روایت کردم که در حال نوشتن یک رمان است. رمان ندیر ماجرا و اتفاقاتی که پیش و پس از نوشتن رمان برای ندیر (شخصیت اصلی داستان) افتاده را روایت میکند.
وی در ادامه افزود: ندیر دراین رمان، از دید بیشتر شخصیتهای داستان، زنی است بی اندازه زیبا، حسود، بدبین، رک گو، بدنظر، بدخواه تا اندازه ای بدجنس، فصیح و بی پروا. ندیر همچنان گرفتار مشکلاتی خانوادگی است که گریبان او را تا پایان داستان رها نمیکند. زمان وقوع داستان دهه هفتاد شمسی و موقعیت آن شهر تهران در نظر گرفته شده؛ به دور از فضاهای سیاسی این دهه.
نویسنده «چشم پیشین» درباره هشت جلد داستانی که برای نوجوانان نوشته و آماده انتشار دارد، گفت: این داستانها در حجمهای متناسب برای نسل نوجوان نوشته شده و بیشتر بستر و پیشزمینه تاریخی دارد که برخی از آنها حتی جنبه متافیزکی و تخیل محض هم دارد. «ایمان و خر سر سفره»، «سینی طلا»، «شمشیر اول»، «بهرام گور»، «ساعت مچی یعقوب لیث صفاری»، «رئیس غار»، «شاه اکبر» و «لنگ حمام آغامحمدخان قاجار» نامهای این هشت داستان است.
نظر شما