سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۳
محمد حسینی: شیوه فردی برای بررسی کتاب‌ها وجود ندارد

محمد حسینی، نویسنده و بررس نشر ثالث می‌گوید: شیوه فردی برای بررسی کتاب‌ها وجود ندارد. بررسی کتاب نیازمند داده‌ها و اطلاعاتی است که باید از بازار کتاب دریافت کرد که البته این تنها مختص ادبیات نیست و همه حوزه‌ها را در برمی‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ یکی از سوالاتی که همیشه در حوزه نشر کتاب‌های حوزه ادبیات و به خصوص رمان مطرح بوده، شیوه بررسی کتاب‌هاست. عده‌ای معتقدند که این کار سلیقه‌ای است و ملاک و معیار مشخصی برای بررسی آثار رسیده وجود ندارد؛ گروه دیگر معتقدند که چاپ کتاب در ایران، کاملا بر اساس روابط انجام می‌شود و دسته آخر نیز کسانی هستند که مخالف دو گروه اول بوده و می‌گویند که همه چیز براساس قاعده و چهارچوب است. در همین راستا بنا داریم در خبرگزاری ایبنا مجموعه مصاحبه‌هایی با بررس‌های کتاب در نشرهای مختلف داشته باشم و ببینیم که بر چه اساسی آثار را بررسی و انتخاب می‌کنند.
 
بدون شک بررسان کتاب برای تایید یا رد آثار ادبی ملاک‌ها و معیارهای مشخصی دارند. معیار و ملاک شما برای بررسی آثار چیست؟ آیا ناشر در این انتخاب‌ها دخالتی دارد؟
شیوه فردی برای بررسی کتاب‌ها وجود ندارد. همه ما این جمله کلیشه‌ای درباره نشر را شنیده‌ایم که نشر یک بنگاه اقتصادی است و برای ادامه حیات متکی به درآمدهایی است که از این راه به‌دست می‌آورد؛ بنابراین این شیوه شخصی نیست. در کل بررسی کتاب نیازمند داده‌ها و اطلاعاتی است که باید از بازار کتاب دریافت کرد که البته این تنها مختص ادبیات نیست و همه حوزه‌ها را در برمی‌گیرد. یعنی ناشران انتظار دارند آن فردی که پشت میز نشسته و برای آنها تصمیم می‌گیرد تا چه کتابی را چاپ و چه کتابی را چاپ نکنند، اوضاع و احوال بازار کتاب را در نظر داشته باشد. البته خود ناشران باز به چند دسته تقسیم می‌شوند. دسته اول کسانی هستند که صرفا به فروش کتاب چشم دارند و دسته دوم علاوه بر فروش به شخصیت و جایگاه نشر نیز نگاه می‌کنند. وقتی درصد نگاه اقتصادی کمتر می‌شود، طبیعتا دست آن فردی که کتاب انتخاب می‌کند، کمی بازتر می‌شود تا به کیفیت ادبی، فرم و ساختار داستان با نگاه بهتری نگاه کند. در کل فکر می‌کنم که نه من و نه هیچ‌کدام از همکارانم نمی‌توانند بگویند که صددرصد آن چیزی را که دوست داشته‌اند، توانسته‌اند چاپ بکنند یا صددرصد آن چیزی را که دوست نداشته‌اند، چاپ نشده است. حتما درصدی از عوامل دیگر در این بین دخیل است؛ من این حرف را روی تجربه بیست و چند ساله‌ام در حوزه نشر می‌زنم.
 
آیا معیارهای شما با معیارهایی که حسن شهسواری، فرشته احمدی، مهدی یزدانی‌خرم و سایر همکاران‌تان دارند، یکسان است؟
بدون شک بخشی از معیارها متفاوت است؛ چراکه این امکان وجود دارد که من جنسی از داستان را بپسندم که مورد تایید مهدی یزدانی‌خرم نباشد؛ اما با همه این تفاسیر فکر نمی‌کنم که اختلاف بیشتر از 10 تا 15 درصد باشد. این آدم‌هایی که شما اسم بردید، همه کسانی هستند که داستان را به خوبی می‌شناسند؛ بنابراین شاید تنها در بخش‌هایی با هم اختلاف نظر داشته باشیم. در تکمیل جواب سوال قبل باید بگویم که ناشر دائما این نکته را به ما یاد‌آور می‌شود که به بازار نیز توجه داشته باشید؛ چراکه ناشر شاید بتواند یک کتاب را تحمل کند، اما بدون شک برای او قابل قبول نیست که سالی 10 -15 کتاب بدون مخاطب منتشر کند و ما نیز کم ندیده‌ایم که ناشران، بخش داستان ایرانی خود را به دلیل چنین مواردی تعطیل کرده‌اند.
 
شما به شکل غیرمستقیم به فشار ناشر اشاره کردید، اما بدون شک شما و امثال شما فشارهایی را از سمت دوستان نویسنده نیز تحمل می‌کنید؛ چراکه فلان نویسنده که دوست شماست این انتظار را دارد که شما به‌عنوان دوست‌ او کتابش را تایید کنید. شما به این مشکل برخوردید؟
خیلی کم این ماجرا پیش آمده است. یک نشری مانند ثالث یا چشمه در سال با حدود 700-800 عنوان کتاب روبه‌رو می‌شود؛ اما واقعا بیشتر این کتاب‌ها تمرین‌هایی هستند برای نوشتن در آینده. یعنی بخش عمده‌ای از نویسندگان‌ این کتاب‌ها هنوز سزاوار صاحب کتاب شدن، نیستند و باید تمرین کنند و مشق بنویسند تا شاید در سال‌های آینده بتوانند کتاب چاپ کنند. البته این امکان وجود دارد که در این بین اشتباهاتی هم صورت گیرد و ارزیابی کتاب به لحاظ ادبی دچار مشکل شود که همان 10-15 درصدی که درباره‌اش صحبت کردیم، این خطا را می‌پوشاند. یعنی امکان دارد کتابی خوب باشد و مورد پسند من نباشد اما بدون شک آن کتاب دیگر از چشم فرشته احمدی یا مهدی یزدانی‌خرم پنهان نمی‌ماند و آنها اشتباه من را جبران می‌کنند؛ بنابراین آن فرد شایسته ضرر نمی‌کند. حال در این بین این امکان وجود دارد که آن فردی که کتاب او را رد کرده‌ام از من ناراحت شود. بدون شک این فرد نباید تنها به نظر من اکتفا کند و باید شانسش را در سایر نشرها نیز امتحان کند. در نتیجه اگر کتابش خوب باشد بالاخره در یکی از این نشرها انتخاب خواهد شد و اگر همه آن را رد کردند، باید کمی با خود فکر کند و ببیند که دلیل این اتفاق چیست. در این سال‌ها کم نبودند کارهایی که بررس‌ها آنها را رد کردند یا ایراداتی از آن گرفتند و نویسنده رفته و آن را بازنویسی کرده و بعد از این اتفاق آن کتاب چاپ شده و در بازار و ادبیات درخشیده است. این موضوع که نویسنده نظر ما را بپذیرد یا نه به خودش ارتباط دارد اما چیزی که مشخص است، من و امثال من نویسندگی را زمانی شروع کردیم که ناشران اصلا کتاب چاپ نمی‌کردند و کتاب چاپ کردن کار بسیار سخت و دشواری بود. در آن زمان کلا سالی 10عنوان کتاب چاپ می‌شد که آن هم کتاب نویسندگان پیشکسوت و شناخته شده بود؛ بنابراین کار برای نویسندگان جوان بسیار سخت بود. دوستان فکر می‌کنند که من و امثال من یکدفعه وارد ادبیات شدیم و همان روز اول کتاب چاپ کردیم، در صورتی که به این شکل نبود. من از سال 77 وارد بدنه نشر شدم و از سال دوم مسئولیت داشتم اما نخستین کتابم پنج سال بعد، یعنی در سال 83 منتشر شد. در آن زمان شرایط خیلی سخت بود، بنابراین دوستان نویسنده زود رنج نباشند.
 
تا به حال این اتفاق رخ داده است که شما کتابی را رد کنید و بعد از مدتی اتفاقات خوبی برای آن اثر رخ دهد؟
بله متاسفانه این اتفاق چند بار رخ داده است. اگر بخواهم اسم ببرم باید از دوست عزیزم لیلا صادقی نام ببرم که من نخستین کتاب او  را رد کردم و فکر می‌کنم همین کتاب برنده جایزه گلشیری شد که بعدها از او به دلیل این اشتباه عذرخواهی کردم. حتی شاید بد نباشد که بگویم کتاب «آبی‌تر از گناه» من نیز که هم جایزه گلشیری و هم جایزه مهرگان ادب را گرفته بود از سوی یکی از بررس‌های نشری که خودم در آن کار می‌کردم با قدرت رد شد. البته این موضوع اصلا به این معنا نیست که آن آدم صلاحیت نداشته است، بلکه باز به همان 10 تا 15 درصد سلیقه بررس برمی‌گردیم.
 
شما برای بررسی کتاب‌ها همه آنها را تا آخر می‌خوانید؟
اگر منظور شما مطالعه تا صفحه آخر کتاب است، باید بگویم که خیر؛ چنین کاری را انجام نمی‌دهم. کلا مطالعه تعداد صفحات کتاب بستگی به قدرت اثر دارد.
 
تا به حال این اتفاق رخ داده که کتابی شما را وادار کند تا انتها آن را بخوانید اما بعد از اتمام کتاب تصمیم بگیرید که کتاب را رد کنید.
بله این اتفاق رخ داده است؛ چراکه برخی کتاب‌ها این نظر را به خواننده تحمیل می‌کند که من را باید تا انتها بخوانید. شما به این نکته توجه کنید که وقتی ما از بررسی صحبت می‌کنیم، صحبت از بررسی هزار عنوان کتاب در سال است و بدون شک چنین کاری آسان نیست. تازه این در شرایطی است که ما سالی یکی دو ماه کتاب می‌پذیریم و اگر کل سال را باز بگذاریم، تعداد کتاب‌های دریافتی به بالای چهار پنج هزار عنوان می‌رسد. البته بخش قابل توجهی از این آثار در 10 -20 صفحه نخست خودشان را نشان می‌دهند و فریاد می‌زنند که نویسنده من تا نویسنده صاحب کتاب شدن باید مسیر زیادی را طی کند.
 
به طور میانگین چقدر از هر کتاب را می‌خوانید و بعد تصمیم می‌گیرید؟
من به طور متوسط از هر مجموعه داستانی که پیشنهاد می‌شود، حداقل یک داستانش و از هر رمان حداقل یک تا دو فصلش را می‌خوانم و بعد نظر می‌دهم؛ اما معمولا کتابی که تا انتها بخوانم منتشر می‌شود؛ مگر آنکه آن کتاب در بازار موفق نشود یا مشکل ممیزی داشته باشد یا به قوم و شغلی توهین کرده باشد.

اگر کتابی را بخوانید و مطمئن باشید که کتاب در بازار جواب خواهد گرفت اما جامعه ادبی شما و نشر را سرزنش خواهند کرد، چه می‌‌کنید؟
من در انتخاب کتاب‌ها زیاد با نظر دیگران کاری ندارم و بیشتر تلاش می‌کنم که خودم، خودم را سرزنش نکنم. اما در پاسخ سوال شما باید بگویم که اگر به چنین مشکلی بربخورم، بدون شک از نشر اجازه می‌گیرم و آن اثر را به نشر دیگری معرفی خواهم کرد؛ چراکه به نظر من اگر کسی یک رمان عامه‌پسند خوب یا یک پاورقی نوشته است، حقش است که اثرش چاپ و خوانده شود. در کل من فکر نمی‌کنم که چاپ هیچ کتابی باعث سرزنش آدم‌ها شود و قطعا کتابی که مردم می‌خوانند و فقط به خاطر کتاب این اتفاق رخ می‌دهد و ربطی به سلبریتی‌بودن فرد ندارد، ارزشمند است.
 
برخورد با نویسندگان شناخته شده به چه شکل است؟ آیا کتاب آنها بررسی می‌شود؟
بدون شک کتاب نویسنده‌های مطرح بدون کارشناسی منتشر خواهد شد. مثلا خیلی مشخص است که اگر محمدرضا صفدری، محمد محمدعلی، شهریار مندنی‌پور و منیرو روانی‌پور یا نویسنده‌هایی از این طیف به ما کتاب بدهند ما روی چشم‌مان خواهیم گذاشت و بدون بررسی منتشر خواهد شد؛ بنابراین عمده بررسی‌ها متعلق به نویسندگان کتاب اولی است.
 
توصیه شما به نویسندگان کتاب اولی چیست؟
همه نویسندگان بزرگ ما کتاب اولی بودند و هیچکس با کتاب پنجم یا ششم وارد ادبیات نشده است. همه این آدم‌ها روزی کتاب‌شان را به یکی از ناشران داده‌اند و چاپ شده است و رفته‌رفته مسیر خود را پیدا کرده‌اند. دوستان کار خوب بنویسند و نگران نباشند؛ چراکه به اعتقاد من اسم‌ها گم نخواهند شد.
 
عده‌ای معتقد هستند که دوستان بررس یک سری از کتاب‌ها را انتخاب می‌کنند، بعد خودشان همان کتاب‌ها را در جوایز می‌برند و جایزه می‌گیرند. شما این موضوع را قبول دارید؟
وقتی شما وارد محیطی می‌شوید که همه سرما خورده‌اند، بدون شک احتمال سرماخوردن شما بیشتر از زمانی است که وارد یک محیط سالم می‌شوید. متاسفانه فساد در حوزه‌های مختلف سرزمین ما وجود دارد و قاعدتا ممکن است هر بخشی مانند ادبیات را نیز درگیر خود کند. با این حال من در طول این بیست و چند سال تنها دو بار دیدم که فردی توانست کتابی را بیاورد و به جایزه‌ای تحمیل کند. حال شما ببینید که در این چند سال چند جایزه مهم برگزار شده است که بدون شک آن دو بار در آن گم است. البته منظور من جایزه‌های خصوصی است و من درباره جایزه‌های دولتی حرفی نمی‌زنم؛ چراکه اطلاعات و آماری ندارم.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها