مدخل «دین و اخلاق» از مجموعه دانشنامه فلسفه استنفورد میخواهد این مدعا را اثبات کند که اخلاق و دین تا همین اواخر از هم جداناشدنی بودند، و واژگان اخلاقی ما هنوز هم عمیقاً متأثر از این تاریخ است.
دانشنامه فلسفه استنفورد مجموعه کمنظیر و حاصل طرح نیکویی است که اجرای آن در سال 1995 در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. به لطف کمکهایی که گردانندگان این مجموعه از آنها برخوردار شدهاند، متن کامل تمامی مقالات این دانشنامه در اینترنت بهرایگان و به آسانترین شکل در دسترس خوانندگان علاقهمند قرار گرفته است. نویسندگان مدخلها اجازه میدهند که مقالاتشان به طور رایگان منتشر شود ولی حقتکثیر مقالهها برای نویسندگان محفوظ میماند. مقالههای این دانشنامه علاوه بر اینکه توسط ویراستاران مورد بازبینی قرار میگیرند، توسط دانشوران دیگر نیز مورد داوری همتا قرار میگیرند.
نگاهی به ساختار و مندرجات مقالهها و مرور کارنامه نویسندگان آنها، که عموماً در حیطه کار خویش صاحبِ نام و تألیفات درخور اعتنا هستند، گواهی میدهد که با مجموعهای خواندنی مواجهایم، مجموعهای که غالباً مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع تأمل فلسفی به دست میدهد. به این اعتبار، میتوان به جرات گفت کسی که میخواهد اولینبار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
این دانشنامه افزون بر این که پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد. حجم بسیاری از مقالههای این دانشنامه چشمگیر است. دیگر اینکه در کار مدخلهای نام آشنا گاه به موضوعات و مسائل کم و بیش بدیعی پرداخته شده است که شاید در نظر اول ورودشان به دانشنامهای فلسفی غریب بنماید و در عین حال خواننده را به بازاندیشی درباره دامنه تفکر فلسفی و نسبت آن با زیستجهان خویش فرابخواند.
کتابنامههای مندرج در پایان مقالهها نیز، که معمولا به دقت تدوین شدهاند، یکی از محسنات این دانشنامه است که بهویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. این را هم نباید از نظر دور داشت که خاستگاه این دانشنامه به هیچ روی موجب نشده است که متفکران و مباحث فلسفه قارهای نادیده گرفته شوند.
انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن، چهبسا استمرار همان غایتی باشد که مورد نظر بانیان این طرح بوده است. بر این اساس، در گام نخست انتخابی اولیه از میان مدخلهای پرشماری که در دانشنامه آمده است صورت گرفته و کار ترجمه آنها به سعی مترجمانی که با این طرح همکاری دارند بهتدریج پیش میرود.
درباره مدخل «دین و اخلاق»
دین و اخلاق، از آغاز ادیان ابراهیمی و فلسفه یونان، به نحوی تنگاتنگ در هم تنیده بودهاند. خواه تا فلسفه یونان به عقب برگردیم خواه تا مسیحیت، یهودیت و اسلام، این درهمتنیدگی وجود دارد. مدخل پیش رو نمیکوشد پا از این محدودهها فراتر نهد، چراکه مدخلهایی دیگر نیز در باب تفکر شرقی وجود دارد (از باب نمونه، بنگرید به مدخلهای اخلاق در آیین بودایی هندی و تبتی و اخلاق چینی). این مدخل بنا دارد به ترتیب زمانی پیش رود و بیشترین تأکیدش بر دوران معاصر است. در محدوده حاضر، مدخل پیش رو نمیتواند سودای جامعبودن در سر داشته باشد. اما میتواند گزینههای اصلی را به ترتیب وقوع تاریخشان توصیف کند.
با پیشبرد تاریخی بحث نویسنده میخواهد این مدعا را اثبات کند که اخلاق و دین تا همین اواخر از هم جداناشدنی بودند، و واژگان اخلاقی ما هنوز هم عمیقاً متأثر از این تاریخ است. چون از نظر تاریخی به شیوههای متفاوتِ بسیاری میتوان رابطه اخلاق و دین را لحاظ کرد، به دست دادن شرحی صرفا اجمالی و گونهشناختی احتمالا نمیتواند چندان هم قرین توفیق باشد. این مدخل نمیکوشد تا در نظریات اخلاقی فلاسفهای که به آنها اشاره میشود غور کند، زیرا این دانشنامه پیشاپیش شامل مدخلهایی خاص در مورد آنها هست؛ در عوض، بنا دارد بر آنچه ایشان در مورد رابطه اخلاق و دین گفتهاند تمرکز کند.
واژه «morality»/ «اخلاق» آنچنان که در این مدخل بهکار رفته است از «ethics» / «اخلاقشناسی» متمایز نخواهد بود. در ادوار مختلف فیلسوفان انواع تقابلها میان این دو واژه برقرار کردهاند (از باب مثال، کانت، هگل و اخیراً ر.م. هِر و برنارد ویلیامز). اما از حیث ریشهشناختی، واژه «moral» / «اخلاقی» از واژه لاتین mos میآید، که به معنی رسم یا عادت است، و ترجمه ethos یونانی است، که کمابیش همین معنا را میدهد و خاستگاه واژه «ethics»/ «اخلاقشناسی» است.
در استفاده غیرتخصصی دوران معاصر، هر دو واژه را میتوان کمابیش مترادف با یکدیگر به کار برد، گرچه «ethics»/ «اخلاقشناسی» قدری بیشتر رنگ و بوی نظری دارد، و تداعیکننده روال توصیهشده مشاغل مختلف بوده است (از باب نمونه، اخلاق پزشکی و ...) در هر صورت، تلقی این مدخل از اخلاق مجموعه رسوم و عاداتی است که تفکرمان را در مورد نحوه بایسته زندگی یا ماهیت زندگی انسانی خوب شکل میدهد.
واژه «religion» / «دین» بیشتر محل مناقشه است. باز هم میتوانیم از ریشهشناسی لغات چیزهایی بیاموزیم. خاستگاه این واژه احتمالاً واژه لاتین religare به معنای برقراری پیوند مجدد است. تمام کاربردهای این واژه لزوما به خدا یا خدایان اشاره ندارد. اما در این مدخل از این واژه به شکلی استفاده میشود که ناظر به وجود چنین اشارهای است و برحسب آن، دین نظامی از باور و عمل است که رابطهای «پیونددهنده» با چنین موجود یا موجوداتی را پذیرا میشود. با این حال، این توصیف یک ذات واحد از دین به دست نمیدهد، زیرا برداشتهای موجود از خدا یا الوهیت آنقدر متنوع است، و آنقدر برداشتهای متفاوت از روابط انسان با خدا یا الوهیت وجود دارد که چنین ذاتی حتی در متن تفکر غرب نیز روشن نیست.
از باب مثال، یونانیان باستان مقولات واسطه بسیاری میان خدایان مذکر یا مونثِ کامل و انسانها داشتند. در یونانیان ارواح (به یونانی: daimones) و موجودات روحانیای مثل ندای رازآلود سقراط (daimonion) وجود داشتند (Apology 31d1-4, 40a2-c3). قهرمانانی نیز بودند که یکی از والدینشان الهی و دیگری انسانی بود. برای انسانهایی مثل پادشاهان اسپارت مقام الوهیت قایل بودند. این تنها در محدوده فرهنگ یونان باستان است. اگر ادیان شرقی را هم در قلمرو بحث بگنجانیم. امید دستیابی به ذات یگانه دین دورتر خواهد شد.
احتمالا بهترین کار این است که «دین» را واژهای دال بر دستهای از ترکیبات باور / عمل بفهمیم که با هم شباهت خانوادگی دارند، اما هیچ مجموعهای از شرایط لازم و کافی وجود ندارد که آنها را به هم پیوند بزند.
کتاب «دین و اخلاق» نوشته جان هِر با ترجمه مهدی محمدیاصل با شمارگان هزار و 100 نسخه در 119 صفحه به بهای 8 هزار تومان از سوی نشر ققنوس روانه بازار نشر شده است.
نظر شما