یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۰
آبو که رو آتیش می‌ریزن؛ دریا چجوری شعله‌ور می‌شه؟

شاعران و نویسندگان کشورمان بعد از اعلام جان باختن 30 نفر از هموطنان‌مان در حادثه کشتی سانچی به این اتفاق واکنش نشان دادند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بعد از گذشت هشت روز از حادثه کشتی سانچی، امروز ۲۴ دی‌ماه رئیس سازمان بنادر و دریانوردی جان باختن ۳۲ پرسنل نفتکش سانچی در آب‌های چین را تایید کرد. بعد از این حادثه عده‌ای از شاعران و نویسندگان به این اتفاق واکنش نشان دادند و با انتشار سروده‌ها و نوشته‌های خود به خانواده‌های داغدار تسلیت گفتند. بخشی از این سروده‌ها را در ادامه می‌خوانید.

مهدی ایوبی:
آبو که رو آتیش می‌ریزن...
دریا چجوری شعله‌ور می‌شه؟
این روزهای تلخ و پر تاول...
فک می‌کنی با گریه سر می‌شه؟

هی داغ پشتِ داغ پشتِ داغ!
ما خیلی وقته حالمون خوش نیست
از قصه و افسانه دس بردار...
حتا یکی از ما سیاوُش نیست!

دجله، پلاسکو، رکس، اقیانوس...
تا یادمه تو دل آتیشیم!
این همه ساله رد شدیم از جنگ...
چرا هنوز داریم شهید می‌شیم؟!

این کشتی واسه ما پر از آدم...
برای یک عده پر از نفته!
یه چیزی این وسط غلط بوده...
که آدما رو یادمون رفته!...
 
عبدالجبار کاکایی:
«نه بی تو سکوت
نه بی تو سخن
به یاد تو بودم، به یاد تو، من
ببین غم تو
رسیده به جانم
بگو چه کنم؟»
 
روزبه بمانی:
«داره میسوزه دریا قطره قطره
داره کم میشه از اعماق ریشه
نگاه کن پیش چشمای یه دنیا
یه دریا با یه کشتی غرق میشه»
 
فاضل نظری :
«گُلِ محمدیِ من، مَپرس حالِ مرا
به غم دُچار چنانم، که غم دُچارِ من است!»
 
امید صباغ‌نو:
«خبر تلخ زود می‌پیچد...
در نخستین سالگرد فاجعه‌ی پلاسکو داغدار کشتی سانچی شدیم. تسلیت به خانواده‌های عزادار که عمق دردشان بی‌نهایت است.»
 
صابر قدیمی:
«در قهوه‌ام مراسم تدفین آرزوست
از داغ فال من ته فنجان شکسته است...
تسلیت... از خون جوانان وطن لاله دمیده»
 
مهدی اشرفی:
«غم‌های مان اندازه‌ی دریا بزرگند...

 داود سوران، شاعر نیز یکی از شعرهای خودش را به اشتراک گذاشت:
«دریا/ از صید مرواریدی چون تو/ سال‌ها برای خودش/ کف خواهد زد»
 
عباس سجادی، شاعر و مدیرعامل فرهنگسرای نیاوران نوشت:
«خانه‌ام آتش گرفته است، آتشی جانسوز/ هر طرف می‌سوزد این آتش/ پرده‌ها و فرش‌ها را، تارشان با پود/ من به هر سو می‌دوم گریان/ در لهیب آتش پر دود/ وز میان خنده‌های‌ام تلخ/ و خروش گریه‌ام ناشاد/ از درون خسته‌ی سوزان/ می‌کنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
تسلیت عمیق به خانواده داغدار کارکنان نفتکش سانچی»
 
سعید بیابانکی با انتشار شعری از حافظ این حادثه را تسلیت گفت:
«کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
شاید که باز بینیم دیدار آشنا را...»
 
لیلا کردبچه:
«دی بر سر کشته‌ای دوصد شیون بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید
 
محسن انشایی:
«تسلیت پشت تسلیت/ داغ پشت داغ/ لعنت پشت لعنت/ جهل پشت جهل/ دروغ پشت دروغ/ تحمل پشت تحمل/ هنوز پشتمان جا دارد؟»
 
ولی کریمی:
«شعله از ابر، فقط اشک تمنا میکرد
عجب از منطق دریاست که حاشا میکرد
در دل وحشت و آتش وسط اقیانوس
دست و پا میزدیُ آب تماشا می‌کرد»
 
رضا قاسمی:
«هیچ‌کس مثل شما درک نکرد این را که ...
سوختن در وسط آب ، عجب دردی داشت»
 
الینا نریمان:
«دریا به هر انچه می‌خواهد می‌رسد/ به تو/ به پیراهن آبی‌ات/که بادبان کشتی‌های غرق شده اس/ به من که رنگدانه‌ی مرگ/ در چشمانم موج برداشته است.»
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها