به گزارش
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از منتالفلوس-وقتی صحبت از چارلز دیکنز و کریسمس میشود، نخستین چیزی که به ذهن میرسد کتاب «سرود کریسمس» است که یکی از آثار کلاسیک ادبیات جهان محسوب میشود. در این کتاب ماجرای اسکروج خسیس و سفر او به گذشته و آینده در ایام کریسمس تعریف میشود.
شاید محبوبیت بالای این کتاب باعث شده بقیه داستانهای نویسنده مشهور انگلیسی زیاد به چشم نیاید. چارلز دیکنز در دهه 1840 به غیر از «سرود کریسمس» چهار کتاب دیگر نیز با موضوع جشن کریسمس نوشته است که زیاد شناخته شده نیستند.
1. «ناقوسها: ماجرای فرشتگانی که قبل و بعد از سال جدید ناقوسها را به صدا درمیآورند» (1844)
در ماه ژوئن سال 1844 میلادی، یعنی شش ماه پس از انتشار کتاب «سرود کریسمس»، دیکنز این کتاب را در خانه ییلاقیاش در شهر جنوا ایتالیا نوشت. دیکنز میخواست به دور از خیابانهای شلوغ لندن به جایی برود که الهام بخش داستان جدیدش باشد. در این ایام دیکنز برای دوستش جان فورستر، نامهای مینویسد و اظهار دلتنگی از وطنش میکند. فورستر نیز در جواب نامه صدای ناقوسهای یک کلیسای نزدیک خانه دیکنز را به یاد او میآورد و همین کلمه باعث خلق این اثر میشود. دیکنز در نامه دیگری اینگونه مینویسد: «در اینجا صدای ناقوسهای دیگری را در نیمههای شب میشنوم.»
این کتاب داستان پستچی پیری به نام «توبی تروتی» را روایت میکند که پس از ملاقات یک دوجین آدم در اطرافش، به این نتیجه میرسد که باید در مقابل شرایط ناعادلانه جامعه حرکتی بکند. او نیمههای شب صدای ناقوسها را میشنود و برای اینکه بفهمد چه کسی ناقوس را به صدا درمیآورد از برج کلیسا بالا میرود و ناگهان با چند فرشته روبرو میشود. فرشتهها صحنههایی از آینده او و خانوادهاش را نشان میدهند و همچنین صحنه وحشتناکی از خودکشی دخترش را که خودش را از روی پل، داخل رودخانه پرتاب میکند. تروتی وقتی میخواهد دخترش را نجات دهد، ناگهان از خواب میپرد و در همان حال صدای ناقوسهای کلیسا آغاز سال نو میلادی را خبر میدهند. در داستان دیکنز معلوم نمیشود که صحنههایی که پیرمرد نیمههای شب دیده واقعی بوده یا خواب.
2. «جیرجیرکی روی دودکش» (1845)
داستان، زندگی مردی به نام «جان پیربینگل» و همسرش «دات» را روایت میکند که برای عروسکساز خسیس و بدجنس کار میکنند. آنها برای خلاصی از شر این مرد که «تکلتون» نام دارد، مجبور میشوند از جیرجیرک روی دودکش خانهشان کمک بگیرند. در نهایت آنها متوجه میشوند که تکلتون مثل شخصیت اسکروج کتاب «سرود کریسمس» آنقدرها هم بدجنس نیست. هرچند این کتاب به خاطر تشابه داستان با سرود کریسمس آنقدر مشهور نشد، ولی درآمد قابل توجهی عاید نویسنده کرد. خود چارلز دیکنز از این کتاب با عنوان «کتاب خوب کریسمس» یاد کرده است.
3. «مبارزه زندگی: یک داستان عاشقانه» (1846)
دیکنز این کتاب را در زمان سپران تعطیلات کریسمس سال 1846 میلادی، در کشور سوئد نوشته است. کتاب ماجرای دو خواهر به نامهای «گریس» و «ماریون جدلر» و رابطه عاشقانه ماریون با نامزدش «آلفرد» را روایت میکند. مرد دیگری به نام «مایکل واردن» عاشق ماریون است و در این میان رقابتی برای رسیدن به ماریون بین این دو مرد عاشقپیشه اتفاق میافتد. ماریون از دهکده ناپدید میشود و همه فکر میکنند که آلفرد را ترک کرده و با مایکل فرار کرده است. آلفرد مجبور میشود با خواهرش یعنی گریس ازدواج کند. یک سال بعد گریس از دنیا میرود و در این زمان ماریون پیدایش میشود. این کتاب هرچند زیاد موفق نبود، ولی در همان سال انتشارش حدود 23هزار نسخه فروش کرد.
4. «شبح زده و معامله روح» (1848)
آقای «ردلاو» قهرمان اصلی داستان دانشمندی گوشهگیر و منزوی است که به دلیل مرگ خواهرش از دیگران دوری میکند. در شب کریسمس روح شخص مرموزی به دیدارش میآید که درصدد خارج کردن تمام درد و رنجهای ناشی از مرگ خواهرش است. در ادامه داستان این ملاقات روی زندگی اطرافیان این دانشمند تاثیر بدی میگذارد. این کتاب در دسامبر سال 1848 منتشر شد که در همان سال 18هزار نسخه فروش کرد. بعد از این کتاب دیکنز دیگر داستانی با قالب کریسمس ننوشت.
نظرات