قانعی راد در نشست «تاملی بر آثار و اندیشههای دکتر مسعود چلبی» مطرح کرد:
«جامعهشناسی نظم» پروژه اصلاح جامعه را در خود نهفته دارد
قانعی راد در نشست «تاملی بر آثار و اندیشههای دکتر مسعود چلبی» با اشاره به کتاب «جامعهشناسی نظم» گفت: گرچه یک پروژه اصلاح پشت سر این کتاب برای جامعه ما نهفته است اما نگاه چلبی در کتاب غیر انتقادی است و نسبت به مساله نابربرای و محرومیتها خنثی است.
قانعی راد در این نشست با اشاره به کتاب «تحليل نظري و تطبيقي در جامعهشناسي» گفت: در مقاله اول این کتاب برنامه پژوهشی از سوی نویسنده اثر ارائه شده و با توجه به اینکه ما در این حوزه در ایران ضعف بسیار داریم، این کتاب حائز اهمیت است. چلبی از معدود جامعهشناسان ایرانی است که در آثارش برنامه پژوهشی را ارائه میکند.
این استاد دانشگاه درباره کتاب «جامعه شناسی نظم» نیز سخن گفت و افزود: این کتاب به مسایل روزمره در زندگی جامعه ایرانی اشارهای نمی کند اما اولویتهای جامعه ما به نحوی در کتاب برجسته میشود. به طور مثال در یکی از فصلهای کتاب درباره اینکه جامعه دچار تضاد هنجاری میشود و نمیتواند کار کند، سخن گفته میشود و این مساله مهمی است که ما این سالها با آن سر و کار داشتیم.
وی افزود: دکتر چلبی در این کتاب نشان میدهد که امکان یکسان سازی در جامعه معاصر وجود ندارد و ما اگر بخواهیم در میان قومیتها، مذهب و ... همگرایی ایجاد کنیم باید به وحدت در کثرت بپردازیم. اختلال رابطهای موضوع دیگری است که در کتاب بحث شده است. متاسفانه ما در بخشهای سیاست، فرهنگ، جامعه و... دچار اختلال رابطهای هستیم. بخش اقتصاد ما با یکدیگر رابطه ندارد. در بخش سیاست نهادهای ما با یکدیگر رابطه ندارند و احزاب، قوههای مختلف فاقد ارتباط با هم هستند. شهروندها هم با یکدیگر ارتباط ندارند و به عبارت دیگر جامعه مدنی به صورت گسترده وجود ندارد. اجتماع ایرانی فاقد ارتباط است و این موضوع در کتاب که به آن پرداخته شده، بسیار مهم است.
قانعی راد با اشاره به اینکه ما در روابط گفتمانی هم اختلال داریم عنوان کرد: گفتمانهای سیاسی، دینی، علمی و ... در کشور ما، درونشان اختلال وجود دارد و این اختلال از طریق گفتوگو میتواند برطرف شود. چلبی هم در این کتاب برای رفع این اختلال به هابرماس ارجاع داده است.
به گفته این استاد جامعهشناسی، یک پروژه اصلاح پشت سر این کتاب برای جامعه ما نهفته است. البته نویسنده نمیخواهد همه چیز را آرام کند و حتی به این موضوع اعتقاد ندارد.
وی با بیان اینکه چلبی از کسانی است که با مد زمانه تغییر نمیکند گفت: او در این کتاب میخواهد مساله نابرابری و نظم برطرف شود و تلاشش هم در این اثر به گونهای است که بتوان نظم اجتماعی را برقرار کرد. به هر حال با اینکه ایشان یک نظریه پرداز عام است اما تمامی کارهای ایشان قیاسی و پیشینی است و صبغه فلسفی دارد و نسبت به وضعیت تجربی خنثی است. از سوی دیگر نگاه ایشان غیر انتقادی است و نسبت به مساله نابربرای و محرومیتها خنثی است.
به گفته قانعی راد، تک منبعی بودن کتاب از حیث نظری و تکیه بر پارسونز، نگاه اثباتگرایی و توجه صرف به عینیتها و ... در این کتاب از نواقصی است که میتوان به آن اشاره کرد.
وی با بیان اینکه شایسته بود نویسنده در کتاب عمومیتر ظهور پیدا میکرد و در کار آکادمیک محصور نمیشد افزود: ما با حرفهای این کتاب میتوانستیم بینش جامعه شناسی در مسئولان ایجاد کنیم چون دانش جامعه شناسی در این کتاب جمع شده و تبدیل به تحلیل شده است. با این وجود، نویسنده در کتاب به مقولات فرهنگ با روشهای کیفی و پدیدارشناسانه نزدیک نمیشود چون چلبی روی روشهای کمی تاکید میکند و حتی به جامعهشناسی ریاضی علاقهمند است.
بیشترین تقلیلگرایی در نظریهپردازی در حوزه سیاستگرایی صورت میگیرد
چلبی نیز در بخش دیگری از این نشست درباره دشواریهای ریشهای نظریه پردازی سخن گفت و افزود: در علوم اجتماعی از دو بعد عام و خاص میتوان بحث نظریه پردازی را بررسی کرد. من در حوزه خاص به علل محیطی از جمله مسایل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... اشاره میکنم که نامش را محیط شناسی شناختی علم میگذارم. اما در حوزه عام هم باید به علل درونی توجه کنیم.
وی درباره علل درونی مشکلات نظریهپردازی در علوم اجتماعی توضیح داد: دو گانهگرایی و انواع تقلیل گرایی(وجود شناختی، معرفتشناختی، روششناختی، معناشناختی، ارزش شناختی، عملشناختی) از دلایل مشکلات ما در حوزه نظریه پردازی است. در ایران بیشترین تقلیلگرایی در نظریهپردازی در حوزه سیاستگرایی صورت میگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نشانههای تقلیلگرایی در نظریههای مطرح شده در جامعهشناسی و کاستیهای برآمده را برشمرد گفت: نظریههای هرمنتویک و سازه اجتماعی، پدیدار شناسی، انتخاب عقلانی، تعاملگرایی نمادی، جامعهشناسی دورکیمی، جامعهشناسی پارسونزی از جمله نظریههای حوزه جامعهشناسی هستند که هر کدام از این نظریهها روی موضوعی کانون توجه دارند.
پیشنهاد برای دوگانه گرایی و تقلیلگرایی وجود شناسی اجتماعی اعم از عمومی و کانونی جزء لاینفک جامعهشناسی آن هم بر مبنای سیستمگرایی رئالیستی قلمداد شود.
وی ادامه داد: سیستمگرایی سابقه 80 ساله در علوم اجتماعی دارد و تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. اما در ایران وقتی صحبت از سیستم میکنیم همه نگران برهم خوردن نظم میشوند در صورتی که نظریه سیستم خود مبانی نظری قوی دارد و باید از آن استفاده کرد. سیستمگرایی اگر همراه با رئالیست باشد مبنای قوی تری دارد.
چلبی در بخشهای پایانی سخنانش به اصول پایهای روش علمی اشاره کرد و گفت: اصل تکرار پذیری، خطا پذیری، شک نهادی، تغییر پذیری علم، امکان پلورالیزم روشی و نظری، تکرار پذیری، ارتباط پذیری نتایج علمی، اصلاح پذیری دانش علمی و ... از اصول پایهای روش علمی است.
فاضلی نیز در این نشست با بیان اینکه مسعود چلبی، یکی از بزرگان دانشگاه است؛ از شمار همانها که چون دانشگاه از ایشان خالی شود، هیچ دانشجویی الهام نمیگیرد، به چالش کشیده نمیشود و الگو پیدا نمیکند گفت: نوشتههای مسعود چلبی – استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی – را میتوان نقد کرد، میشود با چارچوب نظریش مخالف بود، میشود استدلالهایش را به چالش کشید، همان کاری که خودش با بقیه متفکران میکند؛ اما نمیشود مسعود چلبی را بزرگ ندانست، سهم تأثیرش بر شاگردانش را نادیده گرفت، و تأثیر دلبستگیاش به علم و منطق تحلیل جامعهشناختی بر دانشجویانش را قدر نشناخت.
وی یادآور شد: دانشگاه بر استوانهها، مسعود چلبیها، استوار میماند، الهامبخش و راهگشا میشود. دانشگاه ما را کمبود بودجههای تحقیقاتی، نبود سیاست درست علم و فناوری، کمیتزدگی، مقالهزدگی و بیتوجهی به آموزش تهدید میکند؛ و بیم آن میرود که دانشگاه اندک اندک از بزرگان، استوانهها و روح الهامبخش دانشگاه خالی شود. من به عمد او را «دکتر مسعود چلبی» نخواندم، زیرا میبینم که دانشگاه پر است از «دکترها» و آنچه دانشگاه کم دارد «مسعود چلبی»هاست.
بر اساس گزارش ایبنا، در نخستین جشنواره ملی نقد متون و کتب علوم انسانی از تلاشها و خدمات علمی مسعود چلبی تجلیل شد.
نظر شما