آگاتا کریستی ملقب به ملکه جنایت، با خلق داستانهای پلیسی و معمایی، بسیاری را به کتاب و خواندن علاقهمند کرد. شخصیت و زندگی نویسندهای که چنین داستانهای پیچیدهای مینویسد، همیشه برای خواننده جالب بوده است. در ادامه شما را به خواندن 15 نکته جالب از زندگی کریستی دعوت میکنیم.
بیشتر آثار کریستی داستانهای پلیسی و جنایی هستند که با توجه به جنسیت وی باعث حرف و حدیثهای بسیاری دربارهاش شدهاند.البته ناگفته نماند که شخصیت و زندگی مرموز کریستی نیز به این حرف و حدیثها دامن میزد.
آگاتا کریستی نخستین کسی بود که در سال 1955 میلادی جایزه استاد اعظم را از «مجمع معمایینویسان آمریکا» دریافت کرد. کریستی که به او لقب ملکه ادبیات جنایی دادهاند زندگی پرفراز و نشیبی داشته و در ادامه شما را به خواندن 15 نکته جالب از زندگی وی دعوت میکنیم.
1. مادرش هیچ وقت نمیخواست آگاتا باسواد شود
قبل از اینکه کریستی تبدیل به یکی از نویسندگان موفق جهان شود، زندگی کاملاً متفاوتی داشت. گفته میشود مادرش تا سن پانزده سالگی کریستی را به مدرسه نفرستاد (نویسنده خواندن و نوشتن را به طور خودآموز آموخت)
2.نخستین رمانش را از روی لجبازی نوشت
آگاتا کریستینخستین رمانش را در رقابتی کودکانه با خواهرش نوشت و میخواست به او ثابت کند که میتواند یک داستان بلند بنویسد. بعد از این لجبازی رمان «ماجرای اسرارآمیز در استایلز» خلق شد که در این کتاب شخصیتهای هرکول پوآرو، بازرس جپ و آرتور هستینگز معرفی شدند. جالب اینجاست در سال 1920 که این رمان نوشته شد، شش ناشر از چاپ آن سرباز زدند.
3. شخصیت هرکول پوآرو واقعیت است
هرکول پوآرو با آن شخصیت عجیب و سبیلهای جالب در حقیقت وجود داشته است. گفته میشود کریستی در سالهای 1920 چنین شخصی را در بلژیک با همین شکل و شمایل ملاقات کرده و همین شخص الهام بخش کریستی در نوشتن شخصیت معروف داستانهای پلیسیاش شد.
4. آگاتا کریستی 10 روز غیب شده بود
کریستی در سال 1926 با همسرش آرچی، اختلاف پیدا کرده و خانهاش در لندن را ترک میکند و حدود 10 روز کسی از وی خبری دریافت نمیکند. حتی گم شدن کریستی به پلیس نیز اطلاع داده میشود، ولی نویسنده که این روزها را در یک سفر تفریحی سپری کرده بود، هیچ وقت در داستانهای بعدی از این مدت یاد نمیکند.
5. طرفدار خشونت نبود
بر خلاف نویسندههای جنایی دیگر، شخصیتهای داستانهای کریستی همگی صلحطلب و آرام بودند و بر خلاف کسانی که در اطرافش دائماً سلاح حمل میکردند، به خشونت اعتقاد نداشت. کریستی در دوران جنگ در یک بیمارستان کار میکرد و با داروهای مختلفی آشنا بود و همین آشنایی باعث خلق بسیاری از قتلهای داخل داستانها با شیوه مسمومیت بود.
6. او دارای یک نام مستعار بود
از سال 1930 تا 1956، آگاتا کریستی ملکه داستانهای جنایی حدود شش رمان عاشقانه با نام مستعار «مری وستماکوت» نوشت. این اسم از نام اصلیاش « آگاتا مری کلاریسا میلر» گرفته شده بود.
7. عاشق موج سواری بود
عکسهای بسیاری از آگاتا کریستی کنار ساحل وجود دارد که یک تخته موجسواری در دستش است. آگاتا همراه شوهرش آرچی، به یک سفر دور دنیا رفت و در کشورهای مختلف به موجسواری پرداخت.
8. از عکس گرفتن متنفر بود
کریستی یکی از معدود نویسندههایی در جهان است که دوست نداشت جلوی دوربین ظاهر شود. به خاطر همین تعداد بسیار محدودی از این نویسنده عکس چاپ شده است. نویسنده انگلیسی خیلی از شهرت خوشش نمیآمد و کلاً دوست نداشت در انظار عموم ظاهر شود.
9. او قسم خورده بود همیشه رمانهای پلیسی بنویسد
آگاتا کریستی عضو انجمنی از نویسندگان در شهر لندن بود که «باشگاه بازرسی لندن» نام داشت. این باشگاه در سال 1928 توسط آنتونی برکلی نویسنده مشهور انگلیسی تاسیس شده بود. اعضای این انجمن قسم خورده بودند که همیشه داستانهای پلیسی و جنایی به خصوص آنهایی که مقتول همیشه مسموم میشود، بنویسند.
10. همیشه سعی میکرد سیگار را ترک کند
کریستی همیشه در صحبتهایش میگفت دیگر از ترک سیگار نا امید شده است. او همیشه عادت به سیگار کشیدن داشت، ولی این عادتش را دوست نداشت.
11. نمایشنامهاش هیچوقت روی صحنه نرفت
سه موش کور در اصل یک نمایش رادیویی بود که نمایشنامهاش در سال 1947 به سفارش عضو خاندان سلطنتی انگلیس ملکه ماری نوشته شد. این نمایشنامه 60 سال بعد یعنی در سال 2012 برای نخستینبار در جمع 25 هزار نفر تماشاچی روی صحنه رفت.
12. عاشق باستانشناسی بود
آگاتا کریستی بعد از طلاقش از آرچی، با ماکس مالووین باستانشناس در سال 1930 ازدواج کرد و همراه او به عراق و سوریه سفر کرد. در طی این سفرها رمانهایی مثل «قتل در قطار سریعالسیر شرق» خلق شدند.
13. داستان قتلی که منبع الهامش زندگی واقعی کریستی بود
وقتی مالووین با کریستی ازدواج کرد به عنوان مشاور پیش باستانشناس مشهور انگلیسی، لئونارد وولی کار میکرد. همسر وولی ظاهراً حسادت کریستی را میکرد و به خاطر همین کریستی را از کمپ باستانشناسی اخراج کرد. همسرش یعنی مالووین برای دیدن کریستی هر روز تا بغداد با قطار سفر میکرد و به زودی رمان «قاتلی در بینالنهرین» نوشته شد. در داستان کریستی مقتول همسر باستانشناس مشهور انگلیسی بود. کریستی بعد از نوشتن این کتاب، آن را به همسر وولی هدیه داد.
14. میتوانید خانه قدیمیاش را کرایه کنید
اگر دوست دارید در خانه یکی از مشهورترین نویسندههای جهان زندگی کنید، میتوانید خانه قدیمی آگاتا کریستی را کرایه کنید. کسی که بخواهد با پیانو شخصی نویسنده آهنگ بزند یا اینکه روی مبل قدیمی کریستی تلویزیون تماشا کند، باید هر شب 500 دلار پرداخت کند.
15. آگهی درگذشت هرکول پوآرو در روزنامه نیویورک تایمز
آگاتا کریستی در سال 1975 بالاخره از شخصیت مشهورش یعنی هرکول پوآرو خسته شد و در رمان «پرده» صحنه کشته شدن پوآرو را نوشت. آگهی ترحیم پوآرو در صفحه اول روزنامه نیویورک تایمز به تاریخ 6 آگوست منتشر شد که یک سال بعد هم آگهی ترحیم خود نویسنده در همان روزنامه چاپ شد.
نظر شما