شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۱
سایه آتوود و ونه‌گوت در رمان پادآرمان‌شهری لوئیس آردریچ

لوئیس آردریچ نویسنده آمریکایی با کتاب جدید خود دنیای پادرآرمان‌شهری شبیه داستان مارگارت آتوود و کورت ونه‌گوت خلق کرده است. در مطلب زیر نگاهی کوتاه به کتاب جدید آردریچ تحت عنوان «خانه آینده خدای زنده» خواهیم داشت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از نیویورک‌تایمز، رمان‌های پادرآرمان شهری این روزها در دنیای ادبیات بسیار محبوب شده است. مارگارت آتوود با کتاب «سرگذشت ندیمه» و اقتباس سینمایی کتاب توسط بسیاری از نویسندگان مورد تقلید قرار گرفت. به نظر می‌رسد لوئیس آردریچ، نویسنده آمریکایی نیز برای نگارش «خانه آینده خدای زنده» نیم‌نگاهی به رمان‌های پادآرمان‌شهری داشته است.
 
 در داستان آخرالزمانی لوئیس آردریچ تحت عنوان «خانه آینده خدای زنده» اتفاقی بد برای سیاره زمین رخ می‌دهد. نظریه تکامل در این کتاب به صورت برعکس رخ می‌دهد. حیوانات توانایی تولید مثل ندارند و حتی انسان‌ها در تولید مثل مشکل دارند.
 
شهرت آردریچ چنان زیاد است که نیازی به تقلید از «سرگذشت ندیمه»‌ نویسنده کانادایی ندارد، اما به نظر می‌رسد موج رمان‌های پادرآرمان‌شهری چند سال اخیر او را نیز فرا گرفته است. کتاب جدید آردریچ در سایه «سرگذشت ندیمه» زنان حامله‌ای را نشان می‌دهند که چنان گرد هستند که گویی در حال به دنیا آوردن بچه هستند و زنان غیرحامله نیز به اسیری گرفته می‌شوند و مجبور می‌شوند جنین‌های یخ‌زده را در رَحِم خود حمل می‌کنند. مرغ‌های دریایی کل آسمان را پر کرده‌اند، گربه‌های دندان‌تیز سگ‌ها را می‌خورند و دولت واشنگتن فرو می‌پاشد.
 
«خانه آینده خدای زنده» تابلوی سردر یک کلیسا بود که آردریچ به عنوان نام کتاب خود برگزید. شخصیت اصلی داستان آردریچ، صِدار نام دارد، 26 ساله و حامله است و علاقه ویژه‌ای به روحیات مردم بومی آمریکا دارد.
 
آردریچ در این کتاب تمام هنر خود را نشان نداده است و کتاب متوسطی به خواننده ارائه می‌کند. اما حتی با این حال نیز، کتاب نویسنده آمریکایی خواندنی و جذاب است. کتاب پادرآرمان‌شهری که به ایده تکامل برعکس اعتقاد دارد.البته چنین ایده‌ای در داستان تازگی ندارد.

«گالاپاگوس» نوشته کورت ونه‌گوت قبلاً از چنین ایده‌ای بهره گرفته بود. در آن رمان، انسان‌ها مغزهای کوچکی دارند و کسانی که مغز بزرگ‌تری دارند دنیا را به سمت نابودی هدایت می‌کنند. راوی داستان ونه‌گوت دیگران را شکنجه می‌دهد. به نظر می‌رسد آردریچ این ایده را از کتاب ونه‌گوت وام گرفته است. صِدار در بخشی از دفتر خاطراتش می‌نویسد: «حماقت روشی مناسب برای بقا است. سطح هوش انسان به راحتی با شرایط سازگار نمی‌شود. یک انتخاب غلط برای همیشه خطایی عظیم ایجاد می‌کند.»
 
حماقت در این دنیا حتی نسبت به یک سال گذشته افزایش یافته است و به نظر نمی‌رسد تکامل به شکل برعکس راه حل مشکلات دنیا باشد. صِدار در دفتر خاطراتش می‌نویسد: «ما در نردبان بشریت برعکس بالا می‌رویم!»
 
در پایان داستان همه چیز بدتر می‌شود و کل جامعه در تونل‌ها و غارهای سنت پال نابود می‌شود و بومی‌های آمریکا بار دیگر سرزمین خود را پس می‌گیرند. در پایان بومی‌های آمریکا روش کشورگردانی موجود در کتاب‌های جورج اورول را برای اداره سرزمین‌شان برمی‌گزینند.
 
لوئیس آردریچ، نویسنده و شاعر آمریکایی، یکی از مهم‌ترین نویسندگان موج دوم رنسانس آمریکایی است. وی برای رمان «طاعون کبوترها» در فهرست نهایی جایزه پولیتزر قرار گرفت و جایزه «آنیسفیلد-وولف» را دریافت کرد. «خانه گردِ» این نویسنده جایزه ملی کتاب را برایش به ارمغان آورد. او در سال 2015 نیز جایزه ویژه کتابخانه کنگره را دریافت کرد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها