در جلسه نقدوبررسی "هندرسون شاه باران" مطرح شد:
هندرسون دنکیشوت مدرن است/ترجمه خوب تلفیقی از بومیسازی و خارجیسازی است
جلسه نقدوبررسی رمان"هندرسون شاه باران" در شهرکتاب بهشتی برگزار و این اثر از جنبههای فلسفی، عرفانی و روانشناختی بررسی شد.
در ابتدای جلسه علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهرکتاب خلاصهای از آثار سال بلو ارائه کرد و گفت: اولین اثر سال بلو با عنوان "مرد معلق" در سال 1944 منتشر شد که مکان حوادث داستانهای طبیعتگرایانهی او در شیکاگو قرار دارد و شخصیت اصلی آثارش، روشنفکران یهودی-آمریکایی بودهاند. "هندرسون شاه باران" در سال 1959 و "هرتزوگ" در سال 1964 منتشر شد. مهارت بلو در ترسیم فضای پرآشوب و بیاحساس شهر در آثار بعدیاش بیش از پیش جلوهگر میشود. بلو به دلیل ظرافت سبک و تبحرش در شخصیتپردازی، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1976 شد.
وی درباره رمان "هندرسون شاه باران" گفت: این رمان در آثار بلو از جایگاهی خاص برخوردار است. ماجرا در آفریقایی اسطورهای و رویایی میگذرد و فضای طنزآمیزی دارد. این رمان سفر پرماجرای یک آمریکایی میلیاردر است که سراسر آفریقا را میپیماید.
سپس بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد، توضیحاتی درباره مضمون اصلی این کتاب ارائه داد و گفت: کل آثار سال بلو متاثر از این جمله است که؛ انسان بودن بدبختی بزرگی است. انسان طبیعت را به چالش میگیرد و این کتاب کیفرخواستی است علیه معنا و حقیقت. هر انسانی در بدو حیات اولین پرسشی که مطرح میسازد، درباره علت چیستی و هستی است. یعنی دقیقا همان چیزی که هایدگر مطرح میکند. تراژدی وضعیت آدمی این است که با وجود مطرح کردن پرسش بنیادین چیستی، در پاسخ به این پرسش محدودیت دریافت و ادراک دارد. معنا یافتن برای زندگی امر سادهای نیست و در بیشتر حالات خودفریبی است. انسان با جستوجو در اقالیم مختلف، طبیعت، تاریخ و... در جستوجوی معنای هستی است. دلیل اصلی پیشرفت بشر این است که جهان مدرن را به عمل آفریده است و مصداق این عبارت را در کلیه سطوح زندگی مشاهده میکنیم. سال بلو معنای زندگی را در حیات پیشامدرن جستوجو میکند. در این کتاب، انسان سفیدپوست در سرزمین سیاه به دنبال معنای هستی است و با سیروسلوک در آفریقا به دنبال غایت هستی است. به طرق مختلف حقیقت را میآزماید و در نهایت در این سرزمین حقیقتی نمییابد و به پوچی میرسد.
نویسنده رمان "مارون"، درباره سبک رمان گفت: این یک رمان پیکارسک است و کاراکتر اصلی به مثابه یک پیکارو مدرن است. حماسه این کتاب به ابزورد ختم میشود. سال بلو در همه آثارش به این نکته اشاره میکند که دانش از پس زندگی امروز برنمیآید و آدمهایی که به دنبال فرزانگی هستند، پاسخی برای پرسشهای اساسی زندگی پیدا نمیکنند. والتر بنیامین در این زمینه میگوید؛ رستگاری نه در گریختن که در ماندن است. هندرسون نزدیکترین اثر به مکتب صوفیه است و هندرسون در این کتاب به نوعی سیرالنفس میکند. وی انسانی بیقرار به معنای "در تکاپوی شدن به بودن" است.
سلیمانی درباره شخصیتهای آثار بلو عنوان کرد: سال بلو در داستانهایش به دنبال آدمهای ویژهای است. شخصیتهایش خصوصیات خاصی دارند و کمتر شاهد خلق آنها در دیگر آثار بودهایم. هندرسون در این رمان یک نوع دن کیشوت مدرن است و میتوان نیای شخصیت پیکارو را دنکیشوت دانست. سال بلو متعلق به جریان ادبیات و داستاننویسی آمریکا از نوع "ماجراهای هاکلبریفین" نوشته مارک تواین است و نگاه ساده نویسندگان آمریکایی را با ساختار ساده نویسندگان اروپایی دنبال میکند.
نویسنده رمان "شب طاهره"، نظریههای به کارگرفته شده در کتاب را بررسی کرد و گفت: در گفتمان پسااستعماری میتوان این کتاب را مورد بررسی قرار داد. یک شخصیت سفید متمدن وارد یک قبیله سیاه بدوی میشود. در اینجا هم با این سه موضوع روبهرو هستیم، چه کسی حرف میزند؟، برای چه حرف میزند؟ و برای که حرف میزند؟ قوم سیاه، ابژه نگاه هندرسون است.
عباس مخبر، مترجم و منتقد، در ادامه جلسه درباره سبک رمان عنوان کرد: این رمان نمونه کلاسیک یک سفر-قهرمان است که سه مدل تعریف شده دارد و هندرسون به مدل کَمبِل نزدیکتر است. در این سبک با سه مرحله مواجه هستیم، مرحله عزیمت، مرحله تشرف و مرحله بازگشت. در سفر- قهرمان با دو نوع کردار قهرمان روبهرو میشویم، نبرد با دیوها و اژدها و ... و کردار معنوی قهرمان که طی سفر دچار تحول میشود. در مرحله عزیمت پنج زیرمجموعه، دعوت به ماجرا، رد کردن دعوت، کمک ماوراطبیعی به قهرمان، گذر از نخستین آستانه، رفتن قهرمان به سمت مرگ وجود دارند. در مرحله تشرف، که پرکششترین بخش قصه را تشکیل میدهد، قهرمان با سایهها، پلیدیها و نقطهضعفهایش روبهرو میشود و بر آنها غلبه میکند. مرحله بعدی تشرف، آشتی با پدر است که در این رمان شخصیت "ایتالو" جایگزین پدر میشود. پس از تشرف، خداوندگاری قهرمان است که در اینجا هندرسون، شاه باران میشود. این مرحله به عنوان دستاورد تشرف تلقی میشود. در مرحله بازگشت، قهرمان از بازگشت سرباز میزند. در نهایت آدمی که بازگشته، انسان قبلی نیست. از نظر معنوی ولادتی دوباره یافته و قصد دارد درد دیگران را دوا کند. آدمی است که از وسوسههای نفس رها شده و در نهایت پایان این رمان با عشق رقم میخورد.
مترجم کتاب "قدرت اسطوره" درباره سبک ترجمه این کتاب گفت: در ترجمه با دو سبک، بومیسازی و خارجیسازی مواجه هستیم. باید ابتدا این موضوع را روشن کنیم که قرار است خواننده ایرانی را بر سر سفره نویسنده خارجی ببریم یا نویسنده خارجی را بر سر سفره خواننده ایرانی بیاوریم. این دو سبک، مخالفان و موافقان زیادی دارد. به نظر من ترجمه روان بر هر چیزی ارجحیت دارد به طوریکه مترجم نامرئی میشود و خواننده گمان میبرد که کتاب به فارسی نگاشته شده است. ترجمه خوب تلفیقی از بومیسازی و خارجیسازی است و این کتاب هم دقیقا به همین شکل ترجمه شده است.
مترجم"عاشقانه های ژاپنی" در انتها انتقادات خود را به ترجمه اثر وارد کرد و گفت: گاهی بومیسازی بیش از حد میشود و با ترجمه اشعار به کار رفته در کتاب با اشعاری از حافظ مواجه میشویم. همچنین اصطلاحات نامانوسی که مترجم در بعضی جاها به کار برده، رمان را کمی سختخوان کرده است.
مجتبی عبداللهنژاد، مترجم اثر از منتقدان حاضر در جلسه تشکر کرد و درباره رمان گفت: رمان یک نوع پیکارسک مدرن و روانشناختی است و از جهات مختلفی میتوان به آن نگاه کرد. اهمیت کار بلو همین است که آثارش ترکیبی از ژانرهای مختلف است. میل بازگشت به بدویت در بیشتر آثار او به چشم میخورد. مساله تلقی از واقعیت، بحث اصلی رمان است و سیروسلوک شخصیت برای رسیدن به حقیقت است.
این مترجم درباره نحوه ترجمه این کتاب گفت: نثر کتاب شاعرانه، پر از استعارات، تشبیهات و تلمیحات فراوان به کتاب مقدس و تاریخ ادبیات اروپاست. به دلیل تعابیر فلسفی که در کتاب به وفور وجود دارد، باید واژگانی را انتخاب و جایگزین میکردم که به ساختار متن اصلی خدشهای وارد نشود. به شخصه استفاده از برخی واژگان به تعبیر عدهای نامانوس را گامی به جلو در جهت غنی کردن خزانه لغات فارسی میدانم.
نظر شما