محمدمهدی سیار در آیین رونمایی و نقد «باغ خرمالو» عنوان کرد: ما بایک شخصیت مولف و جریان ساز مواجهایم که به تنهایی دارد یک جریان نگارش رمان و قصهی تاریخی را فارغ از قرائت رسمی و ضدرسمی پیش میبرد و خودش قرائت منصفانه و هم مبتنی بر تاریخ است.
محمدمهدی سیار، کارشناس نشست در آغاز صحبت خود گفت: این دومین رمان نوجوان و سومین رمانی است که به طور کلی از حکیمیان میخوانم. در مورد اثر باید بگویم هرگز فکر نمیکردم کسی که «برج قحطی» را با آن قلم بسیار فاخر، سنگین و فضاسازی خاصی که دارد و خود به خود مخاطب را به دو دستهی کاملا موافق و دوست و کاملا مخالف تقسیم کرده، رمان نوجوانی با این فضا خلق کند.
این منتقد ادبی درباره کتاب «برج قحطی» عنوان کرد: از جمله موافقان، دوستداران و هواداران اثر خود من هستم که پس از خواندن آن کتاب در یادداشتی نوشتم که من عهد کردم اگر گذرم به یزد افتاد، خاک یزد را ببوسم، چرا که از دل این خاک و این کویر، چنین نهال، قلم و قلمهای جوانه زده، بارور شده و ثابت کرده است که زبان فارسی در داستاننویسی و رمان هنوز زایش دارد و هنوز میتواند شاهکار خلق کند.
وی با بیان نظر مخالفان اثر قبلی نویسنده رمان «باغ خرمالو» و اینکه در آن کتاب گونهای از نثر مدرن و معاصر را میبینید که ممکن است برای همه جذاب نباشد، اظهار کرد: برای تمام کسانی که رمان «برج قحطی» را خوانده باشند، چه موافق و چه مخالف، این خبر که هادی حکیمیان رمان نوجوان نوشته است، خبر غافلگیرکنندهای است.
سیار ضمن معرفی اثر چاپ نشده حکیمیان و توصیه به خواندن آن پس از انتشار گفت: به خاطر «باغ خرمالو» هم به حکیمیان و هم به نشر شهرستان ادب به خاطر عرضه این کتاب به بازار تبریک میگویم. در این کتاب ویژگیهایی چون، زبان سالم و اصیل، نثر خوشآهنگ و درست و روایت روان را میبینیم. توصیف فضا و معماری روستایی یزد که خیلی جذاب است به خوبی در کتاب آمده است. دیالوگهای شیرین و از همه مهمتر سوژه بکر و غافلگیرکننده رمان است که بسیار خلاقانه است و نصف راه را برای رمان پیش برده است.
هوشمندی نویسنده در نگارش «باغ خرمالو»
این شاعر در ادامه عنوان کرد: سوژه رمان خیلی بکر و خاص است، قصه، قصه رضاخان است، اما نه آن قرائت تاریخی که ما رضاخان را در دربار ببینیم، نه قرائت رسمی که رضاخان را به عنوان یک چهره منفور یا دستنشانده اجنبی و آن چیزی که در کتابهای درسی جمهوری اسلامی است، ببینیم و نه ضد قرائت رسمی که الان در فضای مجازی، درباره تطهیر دوره پهلوی و رضاخان میبینیم و هوشمندی نویسنده این است که خودش را از همه این قرائتها و روایتها کنار میکشد.
وی افزود: این کتاب صرفا برای مخاطب قصه میگوید و اتفاقا موفق هم هست که مخاطب را بدون قضاوت و پیشداوری و در دل قصه مخاطب را در یک روستا در کنار رضاخانی قرار میدهد که دیگر آن رضاخان قلدر و پادشاه ایران نیست بلکه رضاخان قابل ترحم است.
منتقد ادبی نشست در ادامه درباره حکیمیان عنوان کرد: ما با یک شخصیت مولف و جریانساز مواجهایم که به تنهایی دارد یک جریان نگارش رمان و قصه تاریخی را فارغ از هم قرائت رسمی و هم قرائت ضدرسمی پیش میبرد و خودش قرائت منصفانه و هم مبتنی بر تاریخ است، هم تحقیق و پژوهش و هم هنر داستاننویسی ارائه میکند و این نشان میدهد که حکیمیان با همین چند کتاب، خودش یک جریان فرهنگی است که اتفاقا غبار را از روی نکاتی که از بس گفته شده را میزداید.
سیار در پایان ضمن پیشنهاد ساخت فیلم این داستان باتوجه به کششی که دارد یا گنجاندن آن به کتب درسی گفت: در کل رمان شسته رفته، قابل توصیه و دارای چند مقطع هیجانانگیز و جذاب در مسیر قصه است و خوشحالم که هنوز در زبان و ادبیات فارسی با این نوشتهها مواجه هستیم.
نگاه سودآورانه نه نگاه فرهنگساز
شرفی خبوشان دیگر کارشناس نشست ضمن عرض دست مریزاد به موسسه شهرستان ادب به خاطر حمایت از رمانهای تالیفی، اظهار کرد: رمان نوجوان در گستره خوانندگان ما همیشه مورد توجه بوده است چون طیف عظیمی از خوانندگان را نوجوانان تشکیل میدهند و ناشرانی همواره به این مسئله توجه داشتهاند که در بازار با توجه به این بخش عظیم از مخاطب چه محصولاتی را ارایه دهند. میتوان گفت اقبال اکثریت ناشران در انتشار رمان نوجوان ترجمه بوده است و این خود نشاندهنده نگاه سودآورانه است نه نگاه فرهنگساز و به این دلیل است که چاپ یک رمان ترجمه در حیطه نوجوان خیلی بهصرفهتر و سودآورتر است تا اینکه یک ناشر بخواهد یک رمان تالیفی نوجوان را به چاپ برساند.
وی افزود: با نگاهی به آمار فروش کتابها میبینیم که بازار هم این را نشان میدهد. تبلیغات و تلاشهای رسانهای و دیگر مسایلی که دست به دست هم میدهد، نشان میدهد آمار در فروش رمانهای ترجمه بیشتر بوده تا رمانهای تالیفی که این دلایل عدیدهای دارد و یکی از دلایل آن، همان اقبال خود ناشر است. به همین دلیل چاپ کتاب «باغ خرمالو» قابل تقدیر است و من به انتشارات شهرستان ادب که اراده کلی آن در حمایت از رمانهای تالیفی است و تا اینجا نشان داده که با یک چشمانداز وسیع و تاریخساز و تاثیرگذار کار میکند، تبریک میگویم.
شرفی خبوشان در ادامه گفت: دست گذاشتن روی یک رمان نوجوان و تلاش برای انتشار آن از طرف یک ناشر وقتی رصد میشود مبنی فکری و بنیادهای اندیشهای آن ناشر را نشان میدهد. این انتخاب یک انتخاب کارشناسانه است یعنی شهرستان ادب سراغ هر اثری نمیرود، نویسندهای را انتخاب کرده که چیرهدست است و نثر و تاریخ برای او اهمیت دارد و از نوشتن برای مخاطب نوجوان نهراسیده زیرا نوشتن رمان نوجوان صد برابر سختتر از رمان بزرگسال است.
وی افزود: در اینجا شما یک مخاطبی دارید که بیرحم است و تعارف ندارد در آغاز مشخص است دلایل دنیای خودش را دارد که میخواهد رمان را بخواند تا سرگرم شود از داستان لذت ببرد و اگر رمان آغاز خوبی نداشته باشد همان ابتدا آن را کنار میگذارد. یک نویسنده حرفهای باید خیلی از خودش مطمئن و متعهد به مخاطب باشد که برای نوجوان بنویسد. چرا که نوجوان در اکنون زندگی میکند و میخواهد حال را دریابد. نگاهش به اکنون به آنچه که میگذرد است و «باغ خرمالو» این نیاز نوجوان را پاسخ داده است.
رمان نوجوان جای شعار دادن نیست
شرفی خبوشان اظهار کرد: علت اینکه رمان باغ خرمالو این همه خوب است، این است که با نویسندهای روبهرو هستیم که کارش را حرفهای دنبال میکند. به روابط و قواعد آشناست. نویسندهای است که مطلع و آگاه است که رمان نوجوان جای شعار دادن، حکم صادر کردن و نصحیت کردن نیست. میداند که جان روایت چیست چون اگر نویسنده سطحینگر باشد، به تکنیک اهمیت ندهد، برای دنیای نویسندگی خود حرمت قائل نشود و اگر تاریخ نخواند، حاصل کار اثری سطحی، سفارشی و ضعیف است که بهتاریخ هم خیانت میکند. «باغ خرمالو»، یک کار سفارشی نیست بلکه یک کار جوششی است که بر مبنای علاقههای روایتی نویسنده شکل گرفته است.
این نویسنده اظهار کرد: حکیمیان نویددهنده شکلگیری نثر نویسندههای پس از انقلاب است که با تکنیک روایت حقیقت تاریخ را نشان میدهد و اثبات میکند. ما به جایی رسیدیم که میتوانیم قاطعانه بگوییم، نویسندگانی داریم که فارغ از هر تفکر، هر سفارش، هر ملاحظهای و بهخاطر اینکه خود را ساختند و تلاش کردند، حاصل کارشان چیزی مثل باغ خرمالو است.
شرفی خبوشان در پایان گفت: در باغ خرمالو ما با یک حقیقت تاریخی روبهرو میشویم بدون اینکه در سطح حرکت کنیم یا شعاری رفتار کنیم و پیام خشک و خالی بدهیم. اگر تکنیک با تعهد، صداقت و روشبینی آمیخته شود، حاصل آن باغ خرمالو میشود. یعنی رمانی که میتوانیم به معلمان پیشنهاد دهیم که در بیان این بخش از تاریخ این رمان را مطالعه کنند. حس میکنم در راسته بازار رماننویسان نوجوان یک چراغی روشن شده است. که باعث رونق بقیه دکانها هم میشود. من بهعنوان یک نویسنده خوشحالم که این چراغ روشن شده است.
باغ خرمالو کتاب پرشتاب و پرسرعتی است
مهدی کفاش دیگر کارشناس نشست ضمن بیان خلاصهای از قصه کتاب، عنوان کرد: باغ خرمالو نه تنها خودش کتاب پرشتاب و پرسرعتی است که در چند ماه به چاپ چهارم رسیده است، بلکه ریتم بسیار سریع و تندی دارد. هادی حکیمیان که «برج قحطی» را نوشته، نمیتواند همین آدمی باشد که «باغ خرمالو» را نوشته است، چون در آنجا عنصر مکان با نام و عنوان و جزییاتی برای بزرگسالان گفته شده اما اینجا هوشمندانه از همه اینها عبور میکند.
وی افزود: با باغ خرمالویی طرف هستیم که مخاطب نوجوان دارد که بسیار اکتیو و پویاست و حوادثی که برایش اتفلاق میافتد پرضرب آهنگ است و این کتاب به مخاطب نوجوان فرصت نمیدهد که کتاب را زمین بگذارد و خود من خیلی سال بود که کتابی را به این سرعت نخوانده بودم.
این نشست با رونمایی از اثر و تشکر و قدردانی هادی حکیمیان، نویسنده «باغ خرمالو» پایان یافت.
«باغ خرمالو»، رمان نوجوانان است و در فضای شهریور سال 1320 نوشته شده است. این رمان، روایتگر استعفا و تبعید رضاشاه پهلوی به خارج از کشور است، زمانی که کشور در اشغال متفقین قرار دارد. در آن هنگام پهلوی دوم با خانواده سلطنتی به شهرهای ایران از جمله تهران، اصفهان، یزد و بندرعباس سفر میکنند و در این سفر چند نوجوان با آنان دیدار میکنند. نویسنده با نگارش «باغ خرمالو» در حقیقت شخصیت شکستخورده یک دیکتاتور را به تصویر کشیده است. این رمان در نهمین جشنواره داستان انقلاب اثر برگزیده شناخته شد.
نظر شما