چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۵
روایت جلیل عابدینی کهنه سرباز جنگ از سال‌های دفاع مقدس

خاطرات هشت سال دفاع مقدس جلیل عابدینی در کتابی با عنوان «کوشک زلزله» با حمایت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس از سوی انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خاطرات هشت سال دفاع مقدس جلیل عابدینی در کتاب «کوشک زلزله» به قلم اکبر صحرایی و مریم شیدا به رشته تحریر در آمده است و با حمایت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس، توسط انتشارات کتابستان معرفت تالیف و به چاپ رسیده است.
 
کتاب، مروری بر زندگی یکی از قدیمی‌ترین بچه‌های جبهه و جنگ دارد. «جلیل عابدینی» کهنه سربازی است که از نخستین روزهای جنگ در میدان دفاع حق از باطل حضور داشت و اکنون در حالی که جراحات حاصل از ایام دفاع مقدس را تحمل می‌کند، خاطرات خویش را به رشته تحریر درآورده است.
 
جلیل عابدینی که متولد زمستان 1342 در جنوب شیراز و در محله‌ای قدیمی به نام «کوشک زلزله» واقع در دروازه‌ کازرون است و در آغاز جنگ تحمیلی، نوجوانی بازیگوش بوده است، به دلیل حس ماجراجویی و کنجکاوی خود عازم جبهه می‌شود و تا پایان جنگ در آن جا حضور دارد. این جانباز دفاع مقدس بیش از 10 بار زخمی شده که این مجروحیت‌ها مایه‌های داستانی را به وجود آورده است.
 
«کوشک زلزله» که در قالب زندگی‌نامه - داستان نوشته شده است، به زندگی جانباز شیمیایی شهر شیراز، جلیل عابدینی می‌پردازد که از دوران کودکی وی تا زمان جنگ پرداخته است و از آنجا که وی در اغلب عملیات‌ها و قسمت‌های مختلف جبهه از جمله اطلاعات و عملیات حضور داشته، این کتاب به نحوی بیان تاریخچه عملیات‌های دفاع مقدس نیز محسوب می‌‌شود.  همچنین موقعیت‌ها و بیان طنز آن فضای جنگ را برای مخاطب قابل تحمل و گاه شیرین می‌کند.
 
کتاب «کوشک زلزله» ترکیبی از خاطره و روایت است که به شیوه‌ای هنرمندانه نوشته شده و از آن جا که جلیل عابدینی در بیان خاطراتش بسیار خوب و کامل عمل کرده است نویسندگان این اثر در نوشتن متون محاوره‌ای و طنز موقعیت موفق بوده‌اند و این نویسندگان نیز همچنین با قلمی ساده اما دلنشین و روان به نگارش این کتاب پرداخته‌اند و زبان طنز آن‌ها در خدمت پیوند فضاهای ناهمگون آمده و ترکیبی هنرمندانه و زیبا خلق کرده‌اند.
 
کتاب در قالب یک رمان بلند و در 59 بخش به روایت زندگی جلیل عابدینی از زبان خودش می‌پردازد که هر بخش یک مرحله از زندگی این جانباز را به خود اختصاص داده و روایت‌های بخش دفاع مقدس و عملیات‌هایی که عابدینی شرکت داشته علاوه بر زندگی شخصی این جانباز به گونه‌ای بیان تاریخ جنگ نیز هست. پایان بخش این کتاب نیز اسناد و تصاویر مربوط به حضور این جانباز شیمیایی دفاع مقدس پیوست اثر شده است.
 
در بخش پایانی کتاب می‌خوانیم: «سر سفره‌ی ناهار بودیم که اخبار ساعت چهارده از رادیو گفت: «امام خمینی قطعنامه‌ی 598 را پذیرفته است...»
لقمه توی گلویم پیچید و پایین نرفت. همه کنار کشیدیم و شروع کردیم به گریه کردن. دو ساعت تمام، چشمه‌ی اشک من جوشان بود. موقع گریه، خوابم برد و توی خواب امیر فرهادیان‌فرد را دیدم که می‌خندید و می‌گفت: «جلیل چرا غصه می‌خوری؟ ما مامور به انجام تکلیف بودیم، چی‌کار به نتیجه‌اش داریم. پاشو جلیل! گریه نکن...» بعد هم برایم حرکات موزون و خنده‌دار انجام داد. از حرکاتش، خنده‌ام گرفت. می‌خندیدم و لذت می‌بردم!
اوهووی جلیل... جلیل با توهم بیدار شو...
سخت و سنگین پلک باز کردم. نصیری تکانم می‌داد و بالای سرم ایستاده بود تشر زدم سرش: «چرا منو از خواب بیدار کردی؟ داشتم خواب امیر را می دیدم.»
- عامو... من فکر کردم موجی شدی دوباره!
حرفی که امیر در خواب به من گفته بود، به آن‌ها هم گفتم.
 
بعد از صحبت‌هایم، رفتم روی خاکریز و چندبار بلند گفتم: «الموت لِصدام... الموت لِصدام... »
گلوله بود که جلو پایم زمین می‌خورد. نصیری زود زیر بغلم را گرفت و آورد پایین و گفت: «ببینم الکی خودتو به کشتن می‌دی یا نه... جنگ تموم شده، اگه کشته بشی، کسی شهید حسابت نمی‌کنه!»
 
کتاب «کوشک گلوله» نوشته‌ی اکبر صحرایی و مریم شیدا در 284 صفحه با شمارگان  1000 نسخه و بهای 18000 تومان از سوی انتشارات کتابستان معرفت روانه بازار کتاب شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها