«نزدیک داستان»، داستان نیست، خاطرهها و روایتهای شخصی علی خدایی، داستان کوتاهنویس است.
علی خدایی درباره این اثر میگوید: تماشا و بازی و چیدن کلمهها، از شهرها، خیابانها، جادهها، آدمها، سفرنامهها، خاطرات، وزنامهنگاریها، عکسها، کتابها، داستانها، مردهها و زندهها، کسانی که دوستشان دارم و با آنها از زندگی لذت بردهام، زندگی نگارههای این کتاب شده است. فقط اینکه «نزدیک داستان» داستان نیست!
تکههایی از روایت کتاب اینگونه است:«آخرین ساعتهای سیام شهریور است. امروز جمعه بود. صبح به جمعهبازار کتاب رفتم. کتاب جنایات بشر یا آدمفروشان قرن بیستم را خریدم. اثر خامهی ربیع انصاری است. عکس خودش را پشتجلد کتاب که جیبی است چاپ شده. کتاب به دلم چسبید. یکی بعضی صفحات کتاب را خطخطی کرده. کتاب دیوان الفت را هم خریدم. اخیراً کشفش کردهام. گاهی بعدازظهر از کنار کوچهای که باسم اوست رد میشود؛ پشت میدان. و کتاب آرزو اثر حجازی. تازگیها دلم میخواهد از این نوع کتابها بخوانم. تاثیر این نوع نوشتهها در نویسندگان تازهکاری که برای مسابقات آماتوری داستان میفرستند هنوز وجود دارد. دختر فقیر پسر ثروتمند، پسر فقیر دختر ثروتمند، کاباره، فحشا، زنا، ماشینهای آخرین مدل، بکارت، هفتتیر، ایدز و ... به من چه!»
«امروز سیام شهریور بود. میخواهم یادداشت بنویسم. تا آخر سال. شاید هر شب. نیمهی دوم 49 سالگی من است. شاید همهی چیزهایی را که باید مینوشتم و ننوشتم یکجورهایی بنویسم. پس همه میآیند توی این یادداشتها و من با آنها حال میکنم. اصفهان امروز پاییزی بود. ماه رمضان است. صبح هوا خنک است. عصر پشت میزم نشسته بودم و پردههای پنجره را کنار زده بودم. از پشت میز نُک صُفه پیداست و حالا که دیروقت است چراغهای قرمز روی کوه دیده میشود؛ اما عصر داشتم اتفاقاً به نوشتن هر شبم فکر میکردم.»
علی خدایی سال 1337 به دنیا آمده است. «از میان شیشه، از میان مه»،«تمام زمستان مرا گرم کن»، «کتاب آذر» از آثار او هستند.
نظر شما