«لِو گراسمان» نویسنده کتاب «جادوگر»: انسانیت تنها موضوع مهمی است که در حال حاضر باید در «آمریکا» به آن پرداخته شود
«لِو گراسمان»، روزنامهنگار برنده جایزه و منتقد کتاب در مجله «تایم» است. کتاب وی «جادوگر» تبدیل به فیلم شده است و فصل دوم آن هفته گذشته پخش شد. وی در گفتوگویی کوتاه با مجله «لیتهاب» درباره این داستان و مسائل روزمره جامعه آمریکایی سخن گفته است.
کتاب در سال 2015 تبدیل به سریال شده است و هفته گذشته فصل دوم سریال این کتاب در تلویزیون پخش شد. به همین مناسبت با او مصاحبهای انجام شده که در آن درباره همه چیز از جمله آثار فانتزی و جادوگری سخن گفته است.
همیشه برای من جالب است بدانم جادویی که شما در ذهن داشتید و با کلمات به خواننده نشان دادید چگونه در یک فیلم نمایش داده میشود؟
من در کتابم بسیار تکنیکی به جادو نگریستهام. انجام چند حرکت عجیب با دست و تبدیل آن به جادو بر روی کاغذ بسیار آسان است اما تصویر بخشیدن به چنین اتفاقی کار سختی خواهد بود. اما در این سریال به خوبی انجام شده است. هنگام اجرای کار جادویی نباید حتی پلک بزنید زیرا تأثیر آن کاهش مییابد. در سریال وظیفه یک فرد بررسی حرکات بازیگران است. من از کارشان بسیار راضی هستم.
نقدی درباره کتاب شما خواندهام که کتاب شما را با «بافی خونآشام» مقایسه کردند. به نظر من بهترین اتفاقی است که برای اثر شما میتوانست رخ دهد زیرا «بافی» اثر بسیار موفق و محبوبی بود. خود شما آن کتاب را دوست دارید؟ فکر میکنید این دو شبیه هستند؟
بله. من عاشق «بافی» هستم. به یاد دارم برنامههای خودم را به شکلی انجام میدادم که بتوانم سریال آن را تماشا کنم. روابط آن داستان من را شیفته خود کرد. همیشه دلم میخواست «جادوگر» به محبوبیت «بافی» برسد. البته «بافی» هیچ وقت به حق واقعی خود نرسید.
در کتاب شما فانتزی بسیاری وجود دارد. به نظر من در شرایط سیاسی کنونی کشور ما قصهگویی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به نظر شما نقش فانتزی درباره سال 2017 چیست؟
من یک نویسنده سیاسی نیستم. اما نمیتوانم انکار کنم شرایط کنونی بر من به عنوان یک قصهگو تأثیر گذاشته است. البته بر کار همه ما تأثیر گذاشته است. این زبان عامرانه، خشونتآمیز، و عجیب «دونالد ترامپ» چیزی است که من باید در حال حاضر علیه آن بنویسم. هر روز از طرف او شاهد استفاده احمقانه از چیزی هستم که من از آن در کارم استفاده میکنم. منظور من کلمات است. من حالا باید با این کلمات نابود شده داستان بگویم.
و چنین اتفاقی بر فانتزی نیز تأثیر میگذارد. فانتزی به واسطه ذات خود درباره قدرت سخن میگوید و این قدرت میتواند سیاسی، نظامی، و حتی ماورا الطبیعه باشد. فانتزی داستان با بیگانهها سر و کار دارد و سؤال اینجاست چه کسی انسان است و چه کسی انسان نیست! چه کسی از اهمیت برخوردار است و چه کسی اهمیت ندارد! پیش از این نیز این موضوع از اهمیت برخوردار بود اما در حال حاضر در این کشور تنها موضوع مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
چه پیشنهادی برای خوانندگانی دارید که اعتقادی به جادو ندارند؟ و چه کتابهایی به افرادی پیشنهاد میدهید که به آن اعتقاد دارند؟
خود من هم به جادو اعتقاد ندارم. اگر اعتقاد داشتم شروع به یادگیری آن میکردم و فقط درباره آن داستان نمینوشتم. به کسانی که به جادو اعتقادی ندارند پیشنهاد میکنم کتاب «خانم دالووی» نوشته «ویرجینا وولف» را بخوانند. بهترین کتابی است که به در لحظه به ذهنم میرسد. اما درباره کسانی که به جادو علاقه دارند. از آنان میخواهم به من چند کتاب معرفی کنند زیرا احساس میکنم کتابهای خوب زیادی در بازار وجود ندارد!
نظر شما