بررسی نقش مردم در تاریخنگاری انقلاب اسلامی/1
منصوری: توجه به تاریخ مردم در انقلاب برای زدودن برخی تصورات عوامانه است
جواد منصوری، معاون اسناد و اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: نگارش دقیق تاریخ انقلاب به حضور مردم در شهرهای مختلف در پیروزی انقلاب اسلامی نیاز پیدا کرد، این روش باعث شد این تصور عوامانه نیز که انقلاب تنها در تهران و قم پررنگ بوده است و مردم فقط در این دو شهر به پشتیبانی از آن برخاستهاند، برطرف شود.
دکتر جواد منصوری از بنيانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نخستين فرمانده كل اين ارگان است. وی مدتی نیز در وزارت امور خارجه به عنوان سفیر حضور داشت و هم اكنون علاوه بر تحقيق و تأليف، به عنوان معاون اسناد و اطلاعرسانی مركز اسناد انقلاب اسلامی ایفای نقش میکند. منصوری آثاری از جمله «25 سال حاكميت آمريكا در ايران»، «سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران»، «سير تكوينی انقلاب اسلامی»، «قيام 15 خرداد به روايت اسناد» و «آشنايی با انقلاب اسلامی» در کارنامه خود دارد.
جناب منصوری با توجه به اینکه شما در زمینه تالیفات انقلاب اسلامی فعال بودید به نظرتان چه حوزههایی در این زمینه مغفول مانده یا کمتر به آن توجه شده است؟
در رابطه با مباحث مربوط به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بعضی مسائل مانند قراردادهای نفتی، تسلیحاتی و محرمانه که تا کنون اسنادی در رابطه با آنها به دست نیامده، آثار کمتری چاپ شده است. این کمبود تالیف به دلیل دسترسی نداشتن محققان به اسناد است، اگر چه کتابی نیز که تالیف شده مبتنی بر مطالب منتشر شده در روزنامهها و خاطرات شفاهی بوده است که محققان توانستهاند مطالبی را گردآوری و در یک اثر تالیفی بگنجانند که کافی نیست. از طرفی این خلا از آنجا ناشی میشود که دستگاههای مربوطه نیز در انتشار اسناد، مدارک و تصاویر جدیتی از خود نشان ندادند. ضمن اینکه دولتهای طرف مقابل این قراردادها نیز اسناد محدودی را به چاپ رساندند که در نتیجه باعث شده پژوهش و تالیف در این زمینه ناقص و محدود باشد. اما درباره تالیفات پس از پیروزی انقلاب اسلامی باید بگویم در واقع با دو محدودیت مواجه هستیم؛ نخستین محدودیت در این است چون افراد فعال در این حوزه دیدگاههایی دارند به دلیل این نظرات از محدودیتها و محذوریتهایی برخوردار هستند.
از طرف دیگر هنوز بسیاری از اسناد مربوط به انقلاب اسلامی در دسترس محققان و پژوهشگران قرار نگرفته است؛ به طوری که حتی اسناد طبقهبندی شده جنگ تحمیلی نیز منتشر نشده است. این در حالی است که تغییرات بسیار وسیعی به لحاظ سیاسی در رژیم عراق روی داده، اما هنوز اسناد جنگ به طور عمده چاپ نشده است. این کمبود به دلیل رویکرد برخی نهادها و موسسات است که ملاحظاتی دارند و این ملاحظات مانع از انتشار اسناد میشود؛ برای مثال هنوز در رابطه با دخالتهای بنیصدر در زمان تصدیگری پست ریاستجمهوری، ارتباطاتی که با کشورهای خارجی داشت و مسائلی که در آن ایفای نقش کرده است، دچار کمبود سند هستیم.
به نظر شما مرکز اسناد انقلاب اسلامی تا کنون چه نقشی در تبیین تاریخ انقلاب اسلامی ایفا کرده و آیا برخی از آثار این مرکز به مرور زمان نیاز به بازبینی دارد یا خیر؟
این مرکز حداکثر تلاش کرده تا اسناد مربوط به انقلاب اسلامی که در خاطرات مقامات، سیاسیون و اشخاص موثر وجود داشته، در تدوین و تبیین تاریخ تحولات انقلاب اسلامی استفاده کند. از این رو برای دستیبابی به اسناد، عهدهدار گردآوری و چاپ خاطرات رجال انقلابی شده که در این زمینه، میزان انتشار آثار مبتنی بر خاطرات افرادی که در انقلاب حضور داشتند، قابل مقایسه با سایر موسسات و مراکز نیست. به عبارتی هیچ مرکز، موسسه و یا نهادی در ایران سراغ ندارید که به اندازه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در زمینه جزئیات رویدادها، وقایع و جریانهای قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کتاب منتشر کرده باشد، آثاری که مبتنی بر اسناد است و از مولفان مختلفی نیز در این رابطه بهره گرفته شده است.
در رابطه با بازنگری برخی آثار که شامل مرور زمان شده، باید بگویم بستگی به نظر محقق دارد. اگر مولف یا محقق اسناد و مدارکی در رابطه با یک جریان یا رویداد به دست بیاورد، ممکن است بخواهد در اثر خود تجدیدنظر کند. غالبا چنین اتفاقی به ندرت روی میدهد، مگر اینکه مولفی بخواهد اثر جدیدی را تدوین کند که مفصلتر و کاملتر از اثر قبلی باشد. با این حال تا کنون مرکز اسناد کتابهایی را که به چاپ رسانده، به ندرت مورد انتقاد و اعتراض قرار گرفته است. زیرا این آثار غالبا مستند به اسناد متقن و قابل انکار است و در بسیاری از آنها، متن سند در زمینه کتاب قرار داده شده است. لذا خواننده میتواند به سند مراجعه کند، تا احتمالات و تردیدهایش برطرف شود.
با توجه به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی گردآوری خاطرات، چاپ آن و در کل تاریخ سیاسی مدنظر موسسات و مراکز اسنادی و پژوهشی قرار گرفت، در نتیجه آثار متعددی درباره نقش نخبگان سیاسی منتشر شد، شما در یک اظهارنظر اشاره کردید که هنوز ابعاد بسیاری از شخصیتهای سیاسی انقلاب اسلامی ناشناخته مانده است! آیا طبق این اظهارنظر باید گفت در حوزه تاریخ سیاسی نیز با کمبودهای جدی در حوزه تالیفات اسلامی مواجه هستیم؟
در رابطه با بعضی شخصیتهای سیاسی که در پنجاه سال اخیر حضور داشتند، هنوز مطلبی نوشته نشده است. از طرفی در برخی تالیفات مرتبط با نخبگان سیاسی به حداقل مطالب به دلیل ضعف اسناد، اطلاعات و یا برخی ملاحظات اکتفا شده است، ضمن اینکه برخی افراد در ایران جزئیات، نظرات و سابقه مبارزات خویش را مینویسند، از این رو بسیاری از کتابهای خاطرات را که ورق میزنید، متوجه میشوید که بخشی از خاطراتشان به صورت تاریخ شفاهی بیان شده است اما کمتر کتابی داریم که فرد سیاسی خودش خاطراتش را به شکل روزانه ثبت کرده و در عین حال از نگاه منتقدانه برخودار باشد. بنابراین در خاطرات ایرانیان رویه نقد از خویش معمول نیست.
به نظر شما با توجه اینکه موسسات و مراکز دولتی نقش پررنگتری در تالیف، ثبت و چاپ تاریخ انقلاب اسلامی دارند، این امر چه مزایا و معایبی میتواند داشته باشد؟
از آنجا که مراکز غیردولتی امکانات و پشتیبانیهای لازم را ندارند و یا اینکه به شدت محافظهکاری میکنند که مبادا با مشکلی روبهرو شوند، حضور موسسات و مراکز دولتی برای تدوین تاریخ انقلاب اسلامی ضروری است. با این حال ناشران بسیاری هستند که آثاری درباره انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر منتشر کردهاند. ضمن اینکه مراکز دولتی از شهرت بیشتری در این زمینه برخوردار هستند. با این وجود اگر به فهرست کتابهای منتشر شده نگاه کنید، متوجه خواهید شد که انتشارات مراکز غیر دولتی نیز سهم بسزایی در چاپ تاریخ انقلاب اسلامی داشتند.
با گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی چندی است که انتشار کتابهایی درباره «انقلاب اسلامی در مشهد»، «انقلاب اسلامی در اصفهان»، «انقلاب اسلامی در جهرم» و ... آغاز شده است. دلیل توجه به تاریخ انقلاب با محوریت مردم یا تاریخ محلی در چیست؟
به نظرم مرکز اسناد انقلاب اسلامی بیش از یک دهه است که به این کار مشغول است اما در انتشار آثار نتوانسته با همان سرعت تحقیق، گردآوری و تالیف عمل کند. به همین دلیل سیاست چاپ آثار به تدریج انجام شده و برای همین است که برخی از آثار پس از مدتها به دست نشر سپرده شده و تا جایی که میدانم ناشران دیگر نیز در این حوزه تالیفاتی دارند. اگرچه تا یکی دو دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی احساس نیاز به این کار نمیشد اما بعدا برای نگارش دقیق تاریخ انقلاب نیاز پیدا کردند که به این حوزه نیز توجه کنند و از طرفی این تصور عوامانه نیز برطرف شود که انقلاب تنها در تهران و قم پررنگ نبوده که مردم فقط در این دو شهر به پشتیبانی از آن برخاسته باشند. ضمن اینکه به دلیل خطر فراموشی تاریخ انقلاب از اذهان مردم، سراغ تحقیق و پژوهش در این رابطه رفتند و خوشبختانه آثاری نیز به انتشار رسید.
در تالیف تاریخ انقلاب اسلامی تا چه اندازه از آراء، نظرات و نگاههای مبارزان، احزاب مختلف، سلایق و دیدگاههای گروههای گوناگون بهره برده شده است؟
شاید بتوان گفت در این زمینه مقداری ضعف وجود دارد. از طرفی مولفان و محققان ما بیشتر نظرات خود و یا دیدگاه رهبران انقلاب را منعکس میکنند و کمتر دیدگاههای مخالفان و معارضان را. در حال حاضر در حال تالیف «تاریخ تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی» هستم که در این کتاب اشارهای به دیدگاههای احزاب و شخصیتهای معارض نیز کردهام.
نظر شما