یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
انتشار «یزد در آئینه زمان»/ از پخش نذری در جوی هُرهُری تا پوشیدن پیراهن چل‌تیکه برای برآمدن حاجت

کتاب «یزد در آئینه زمان» تالیف غلامرضا جهانمهر به بیان تاریخچه‌ای از این شهر در گذر زمان پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «یزد در آئینه زمان» تالیف غلامرضا جهانمهر نگاهی به یزد در گذر ایام دارد.
 
«یزد در گذر زمان»، «جریانات سیاسی»، «خاطرات و حکایت‌ها»، «علماء و روحانیون» و «روند مداوا در یزد» پنج فصل کتاب را تشکیل می‌دهند.
 
در مقدمه کتاب آمده است: «یزد به عنوان مرفه‌ترین استان ایران، بهترین دکترها و قطب پزشکی ایران. رتبه اول اهداء خون در ایران، پول‌دارترین‌های ایران اهل یزد، دارای بیشترین ذخایر معدنی و کم‌آب‌ترین استان ایران. شامل کمترین نرخ بیکاری و در پرداخت به موقع حقوق کارگران در ایران رتبه اول دارد. یزدی‌ها، برای بیستمین سال پیاپی در کنکور رتبه اول را برای خود ثبت کردند. دارای بیشترین دانشگاه پیام‌نور در سطح ایران. چهارمین شهر صنعتی ایران. قدیمی‌ترین مسجد و بیشترین تعداد دخمه و مسن‌ترین درخت و طولانی‌ترین قنات (زارچ)، بلندترین بادگیر جهان (باغ دولت‌آباد) و قدیمی‌ترین ساعت در یزد است.»
 
فصل نخست «یزد در گذر زمان» در بررسی خیابان‌های یزد آورده است: «قبل از جنگ دوم جهانی کالا با شتر، قاطر و اسب از شهری به شهری دیگر حمل می‌شد، محل تخلیه و حمل در گاراژ حاجی علی علیچی در میدان امیرچخماق بود و وقتی هم که اتومبیل بود مرکز در همان گاراژ بود. اما نظر به این که اتومبیل‌ها باید از کوچه مقابل مسجد برخوردار و از میان بازارچه خواجه بگذرند، قدری مشکل بود. ضمنا میدان امیرچخماق هم مواجه با شلوغی بود. میدانداران قسمت عمده میدان را برای عرضه و فروش میوه‌جات و زغال هیزم تصاحب کرده بودند.» (ص 90)
 
«جریانات سیاسی» در فصل دوم گنجانده شده که در سطوری از آن می‌خوانیم: «پیراهن چل‌تیکه هم پوشیدنش موجب برآمدن حاجت است. باید از همسایگی که عرض سال لباس نو دوخته‌اند و در اصطلاح سرقیچی‌هایی که از دوختن لباس زیاد آمده، از خانه‌های همسایگان گرفته، جمع‌آوری شود. پارچه‌ها نباید آب دیده باشند. از زن‌های بیوه که به هر عنوانی شوهر ندارند، سرقیچی قبول نمی‌شود، زیرا باعث می‌شود که حاجت برنیاید. آنگاه تکه‌های پارچه را بهم می‌دوزند و اول با آن پارچه دو عدد آستین می‌دوزند و بعد با تکه‌های به هم دوخته شده، قسمت جلو و عقب پیراهن را می‌دوزند و به هم وصل می‌کنند. نمی‌دانید این پیراهن که چندین رنگ است چقدر جالب است!» (ص 241)
 
فصل سوم «خاطرات و حکایت‌ها» به بیان نکات جالبی از پیشینه تاریخی یزد در دوران معاصر پرداخته و درباره پخش نذری آمده است: «اگر پنجشنبه‌ها گذرتان به جوی هُرهُری «گورستان یزد» می‌افتاد، از ابتدا «بقعه آقای شیخ حسن کرباسی) تا آخر جوی هرهری، دو طرف گداها صف کشیده بودند، البته آن روز خیلی کم پول رد و بدل می‌شد و بیشتر خیرات به صورت؛ نان و خرما، گردو و بادام، انجیر، کشمش، سنجد و غیره بود که گاهی گداها به طرف پخش‌کننده خیرات هجوم می‌آوردند و محتویات را غارت می‌کردند.» (ص 270)

«علماء و روحانیون» فصل چهارم کتاب به روحانیون، رجال، روضه‌خوانان و چهره‌های مطرح یزد پرداخته است. در این مجال می‌خوانیم: «انصافا در آن زمان وعاظ و روضه‌خوان‌های زبردستی داشتیم که اولین آنها حاجی سیدیحیی آحمدابادی پدر آقایان؛ دکتر حکمت و آقا حسن حکمت و حاجی آقا حسین حکمت که دو نفر اخیر به وکالت مجلس شورای اسلامی هم رسیدند. حاجی‌آقا حسین حکمت که دو نفر اخیر به وکالت مجلس شورای اسلامی هم رسیدند...

از رجال سرشناس یزد، میرزا فتح‌الله‌خان مشیرالممالک در دوران قاجاریه امور مالی حکومت یزد را عهده‌دار و با دختر یکی از خوانین یزد ازدواج کرده بود. وی بسیار مرد خیر، آبادکننده و انسان والایی بود که انسان‌دوستی و مردمداری آن را ذکر کردم. مرحوم مشیرالممالک هر سال در دهه اول محرم در منزل خود که در محله مشیری نزدیک امامزاده جعفر (ع) واقع است، مجلس روضه‌خوانی بزرگ برپا می‌کرد و روز عاشورا اهالی مردآباد (محمودآباد) را دعوت می‌کردند که نخل میدانشاه را در اصطلاح «بُلند» کنند و دور تکیه میدان‌شاه بگردانند.» (ص 311)
 
فصل پایانی کتاب به «روند مداوا در یزد» اختصاص دارد. درباره روند طب و پزشکی در یزد آمده است: «قبل از ورود اطباء مجاز و حتی همزمان با آنها، زنی بود از پشت باغ، معروف «بعروس خاتون» نسخه زبانی می‌داد و طبابت بود. در گوشه و کنار شهر بودند کسانی که بیماری را می‌دیدند و مداوا می‌کردند. مثلا روبروی حمام حاجی ابراهیم (سهل ابن علی) که فعلا جاده کمربندی دور میرچخماق شده بغل کوچه سهل ابن علی که اکنون فروشگاه روحانیون فعلی است، خانه‌ای بود که چند پله می‌خورد تا به حیاط می‌رسید. خانم بسیار مسن و بسیار محترمی در این خانه مشغول ساختن مشما بود و مشماهایی در اصطلاح آن‌روز به اندازه یک شاهی، سناری، دو شاهی، 2 ریالی و کف دستی برای سربازان کردن کورک و دُنبل، که روی محل متورم می‌گذاشتند و هر روز عوض می‌کردند تا کورک و دنبل سرباز کند و چرک از آن خارج شود.» (ص 321)
 
کتاب «یزد در آئینه زمان» در 340 صفحه، شمارگان 1500 نسخه و به بهای 10 هزار تومان از سوی ناشر مولف منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها