موضوع پاداش و حمایت از ورزشکاران در روزهای برگزاری مسابقات المپیک به موضوع نخست رسانههای کشور تبدیل شدهاست؛ اینجاست که میگوییم ای کاش جشنوارهای با حضور چهرههای مطرح ادبی نیز برگزار میشد تا کمی به اهل قلم بیشتر توجه شود و آنچنان که شایسته آنهاست، تجلیل شوند.
قبول این نکته که باید توجه بیشتری به ورزشکاران شود، یک موضوع بدیهی است و کسی مخالف حمایت از ورزشکاران و افتخارآفرینان کشورمان نیست، اما به راستی وضعیت پاداش و قدردانی در سایر حوزهها به چه صورت است؟ آیا حمایت در سایر حوزهها مانند فرهنگ، هنر و ادبیات نیز به همین صورت است؟ همه اینها پرسشهایی است که پاسخهای آنها برای جامعه اهل فرهنگ و هنر معلوم و روشن است و همه جوابها را میدانند، اما خوب است که پای صحبت چند تن از این مدالآوران فرهنگی بنشینیم تا ببینیم که میزان حمایتهای فرهنگی از آنها به چه صورت بوده است. حمایتهایی که ربط چندانی به برگزارکنندگان جوایز ندارد، چراکه ما در برنامههای کلان ردیف مشخصی برای حمایت از جایزههای ادبی و حمایت از اهل قلم نداریم.
شاید عدم تعریف صحیح از نویسندگی و شاعری و اینکه هر کدام از این دو میتواند شغلی مستقل باشند، مهمترین دلیل نپرداختن به حمایتهای مادی و معنوی از شاعران و نویسندگان باشد. در این زمینه پای صحبت برخی مدالآوران و سرمایههای ادبی کشور نشستیم تا دیدگاههای آنها را در این زمینه بررسی کنیم که در ادامه آن را میخوانید.
پوری: مترجمان جایگاه مشخصی در جایزههای ادبی ندارند
احمد پوری، مترجم مطرح کشورمان که کتابهای بسیار خوبی، بهویژه در حوزه شعر از وی منتشر شده است، با اشاره به عدم توجه مناسب به جایگاه مترجمان در جایزههای ادبی گفت: تا به امروز هیچ جایزه ادبی دریافت نکردهام، نظرم را هم بارها درباره جوایز ادبی گفتهام و حرف جدیدی ندارم. من با عشق و علاقه کار میکنم و نمیتوانم بهعنوان یک مترجم شکایتی از جوایز ادبی داشته باشم و بگویم که چرا به من جایزهای ندادهاند. چیزی که برای من ارزش دارد این است که مخاطبانم با رساندن کتابهایم به چاپ دورقمی تاج بر سرم گذاشتهاند و همین نکته برای من کافی است.
امیرخانی: تنها جایزهای که به خانه بردم جایزه حبیب بود
رضا امیرخانی که در سالهای گذشته رمانهایش همیشه در فهرست پرفروشهای ادبی بوده و بدون شک یکی از پرطرفدارترین نویسندگان حال حاضر است، با اشاره به جایزههای ادبی عنوان کرد: کتابهایم تا به امروز برنده هیچ جایزه مشهور ادبی نشدهاند. بهنظرم جایزههای ادبی برای موفق شدن باید اعتبار یا مبلغ قابل قبولی داشته باشند. کتابهایم در دولتهای مختلف از چرخه جوایز ادبی حذف شده و داوران آنها را نخواندهاند، اما از وضعیت پیش آمده ناراضی نیستم.
وی ادامه داد: باارزشترین جایزهای که دریافت کردم، جایزه شهید حبیب غنیپور بوده که بهنظرم از معدود جوایز باهویت است، چراکه هویتش وابسته به هیچ سیاست داخلی یا خارجی نیست. این جایزه تنها جایزهای بود که مبلغ آن را (یک یا دو سکه) به خانه بردم و سایر جوایز را یا قبول نکردم و یا اهدا کردهام، زیرا همیشه معتقدم که شیری که آغشته به خون شود، هرگز مطبوع طبع نیست.
کاکایی: مقایسه فرهنگ و ورزش کاملا غلط است
عبدالجبار کاکایی، چهره شناخته شده حوزه ادبیات دیدگاه متفاوتی نسبت به سایر چهرههای که با آنها گفتوگو کردهایم، دارد؛ او در توضیح وضعیت جوایز ادبی گفت: فکر میکنم بیشترین جایزهای که دریافت کردم، 14 سکه برای سیمرغ ادبی جایزه «فجر» بود. بدون شک گردش اقتصادی ورزش با فرهنگ برابر نيست، چراکه مردم برای ورزش بيشتر وقت میگذارند و بيشتر هزينه میکنند، بنابراین مقايسه كردن این دو کاملا اشتباه است.
وی افزود: بهطور طبيعی در بیشتر كشورهای در حال توسعه، فدراسيونهای ورزشی از مجامع فرهنگی پرهزینهتر هستند، در نتیجه باید روی فرهنگ جامعه کار کرد تا مردم برای تئاتر، سينما، موسيقی و ادبيات هزينه كنند. بهنظرم بالا بودن اقتصاد ورزش كاملا با شرايط رشد فرهنگی جامعه ما همخوانی دارد و توقع اينكه با بودجه دولتی، فرهنگ را با ورزش برابر كنيم، کار چندان منطقی نیست.
عبدالملکیان: جایزههای ادبی چشمگیر نیستند
گروس عبدالملکیان، شاعر توانمند کشورمان که در جشنوارههای بسیاری بهعنوان برگزیده معرفی شده و در بسیاری از نشستهای جهانی شعر حضور دارد، نیز اظهار کرد: مردم و استادان معمولا به بنده لطف دارند و سبب شدهاند تا كتابها و شعرهايم جوايزى را دريافت كنند، اما مبلغ نقدى هيچكدام از آنها چشمگير نبوده و بيشتر ارزش معنوى داشته است. بهطور كلی اگر جوايز ادبی، وسيلهاى براى معرفى و شناخت گستردهتر شاعران و نویسندگان باشند، مثبت و مبارک هستند، اما اگر به هدف تبديل شوند و جايگاهشان براى شاعر از وسيله به هدف تغيير كند، بىترديد آسيبى جدى براى كار آنها خواهد بود.
وی ادامه داد: من معتقدم كه شعر، حسودترين معشوقه دنياست و به محض اینكه احساس كند شما او را به خاطر چيز ديگرى مىخواهيد، خداحافظى مىكند و مىرود. هرگز به ياد نمىآورم شاعرى، شعر را به خاطر ثروت، شهرت و قدرت بخواهد و شعر با او مانده باشد. شعر تنها زمانى با شاعر مىماند و در كنار او رشد مىكند كه هدف شاعر باشد.
عسکری: جشنواره توت خشک هم مخاطب دارد
حامد عسکری، شاعر و ترانهسرای مطرح کشورمان که در سالهای گذشته آثار زیادی از او منتشر شده نیز معتقد است که ادبیات نیاز به حمایتهای بیشتری دارد و باید به این حوزه توجه ویژهای شود، او در توضیح جوایز ادبی اظهار کرد: دقیق یادم نیست اما فکر میکنم بیشترین جایزهای که دریافت کردم، شش میلیون تومان و در جشنواره شعر «فجر» بوده است.
وی افزود: جايزههای ادبی در دنيا اعتبار ادبی مهمتری نسبت به مبلغ جایزه دارند، اما در کشور ما این موضوع دقیقا برعكس است، يعنی اگر شما جايزه ادبی توت خشک هم برگزار كنيد که هدیه قابل قبولی داشته باشد، همه شرکت میکنند و کسی به محتوای جشنواره کاری ندارد. متاسفانه این موضوع نشاندهنده اين است كه اقتصاد هنر مثل ساير بخشهای اقتصادی ما بيمار است و شاعران مجبورند برای امرار معاش هر كاری بكنند.
جعفری آذرمانی: بخشی مجزا برای جایزههای خصوصی راهاندازی شود
مریم جعفری آذرمانی از بانوانی است که در حوزه ادبیات بسیار موفق عمل کرده و جوایز متعددی را به دست آورده است. او تا بهحال دو بار برنده جایزه پروین شده است، آذرمانی با اشاره به بهترین جایزهای که دریافت کرده، گفت: بیشترین جایزهای که دریافت کردم، 25 سکه بود که در سومین دوره جایزه پروین دریافت کردم. در جایزههای ادبی، چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی معمولا رسم بر این است که اگر یکبار به کسی جایزه داده شود، در دورههای بعدی به همان شخص جایزه نمیدهند، البته این رسم در جایزه پروین تا حدودی شکسته شد که امیدوارم در جوایز دیگر نیز این رسم نادرست برداشته شود.
وی افزود: نکته دیگر اینکه میبینیم در بعضی جوایز ادبی که رتبهبندی دارند، گاهی داوران میگویند که هیچکس بهعنوان رتبه نخست انتخاب نشده و از رتبه دوم به بعد را اعلام میکنند؛ مگر میشود یک مسابقه رتبه برتر نداشته باشد؟ بهویژه در جوایزی که چند بخشی نیستند و صرفا یک بخش مثلا فقط بخش شعر دارند. بهنظرم نداشتن رتبه اول منطقی نیست، زیرا در یک رقابت حتما دستکم یک نفر اول میشود.
جعفری آذرمانی ادامه داد: نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که من فکر میکنم، نه تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای شبیه به آن، باید ارزش مادی جوایز دولتی را به جای کاهش دادن، افزایش دهند، بلکه بهتر است بخشی مجزا برای تأمین جایزههای خصوصی راهاندازی شود، آن هم بدون دخالت در روند برگزاری و داوری آنها. در واقع میشود فقط با تأمین هزینه مادی یک جایزه خصوصی (که هزینه زیادی هم نیست)، حتی بدون اعلام رسمی، کاری کرد که تمام سلیقههای ادبی، بتوانند حضور جدیتری پیدا کنند، زیرا برخی از این جوایز مثل جایزه «شعر کتاب سال غزل» و جایزه «شعر خبرنگاران» فارغ از جهتگیریهای سیاسی عمل میکنند و همه کتابهای منتشر شدهای که بررسی میشوند، مجوز ارشاد دارند و معمولا خواست آنها استقلال فکری و ادبی شاعر است.
دیدگاههای گوناگونی در این زمینه مطرح شد اما همگی بر یک موضوع اتفاق نظر داریم که معضلات فرهنگی بسیار ریشهای هستند و با ارائه یک گزارش نمیتوان به حل این معضلات پرداخت اما این توقع وجود دارد که جایزههای ادبی دولتی و خصوصی با بهترین کیفیت برگزار شوند و از چهرههای برتر ادبی و فرهنگی به بهترین شکل ممکن تجلیل شود.
نظر شما