کاوه علینقی، مدیر مسئول انتشارات آبان گفت که گرچه در نگاه نخست، انتشار کتاب تنها در یک زمینه تخصصی صرفه اقتصادی ندارد، اما در طول زمان، محاسن این نوع کار کردن، خودش را نشان میدهد و موجب سود ناشر خواهد شد.
جابهجایی نمایشگاه باعث نگرانی برخی ناشران شده بود. با توجه به اتمام نمایشگاه در شهر آفتاب شما بهعنوان یک ناشر تخصصی هنر برآیند این جابهجایی را چه طور ارزیابی میکنید؟
از همان ابتدا وقتی صحبت از انتقال محل برگزاری نمایشگاه کتاب مطرح شد جزو موافقان بودم. به هر شکل باید پذیرفت که مصلی محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نبود. این محل، به دلیل محدودیتهای مکانی نمیتوانست فضای کافی را در اختیار ناشران حوزه کتاب قرار دهد.
به نظرم، آمار و ارقام مالی که ناشران در نمایشگاه امسال به دست آوردند در قیاس با نمایشگاه قبلی تفاوت چندانی نداشته است. این موضوع اتفاق مثبتی است چون برگزاری نمایشگاه در شهر آفتاب برای اولین بار در دوره بیست و نهم اتفاق افتاد و قطعاً در دورههای بعدی به لحاظ اقتصادی پیشرفت خواهد داشت. من در میان ناشرانی که میشناسم کسی را ندیدم که از میزان فروش در این دوره ناراضی باشد و میزان بهرهبرداری اقتصادیاش در این دوره کاهش پیدا کرده باشد.
برخی ناشران میزان فروش در این دوره 10 روزه را با میزان فروش در طول 4 ماه عادی سال مقایسه میکنند. از سوی دیگر همین ناشران وجه نمایشگاهی این آوردگاه را تأیید نمیکنند و نمایشگاه کتاب را بیشتر یک فروشگاه میدانند. به نظر شما برای اصلاح این جریان چه کارهایی میتوان انجام داد؟ با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در صنعت نشر چه باید کرد که هم ناشران ضربه مالی نخورند و هم وجه نمایشگاهی این رویداد بیشتر شود؟
در انتشارات آبان فروش 10 روزه در نمایشگاه در مقایسه با فروش ما در دیگر ایام چندان تفاوتی ندارد. نکته قابل تأمل در مورد نمایشگاه برای صنعت چاپ، نقدینگی است که در این 10 روز عاید ناشران میشود. همانطور که میدانید بازار کتاب بر پایه «چک» جریان دارد و دریافتهای نقدی که در طول مدت برگزاری نمایشگاه کتاب به دست میآید اتفاق مهمی است و میتواند به نقدینگی ناشران در طول سال کمک کند. به نظر میرسد مسئولان حوزه کتاب، باید دو نمایشگاه را در سال پیشبینی کنند که یکی از آنها طبق مسیری که در طول بیست و نه سال گذشته طی شده، حالت فروشگاهی داشته باشد و نمایشگاه دیگر فقط برای معرفی و عرضه کتاب به فروشندگان و اهالی قلم برگزار شود.
به نظر شما چه اقداماتی باید صورت گیرد تا اهالی حوزه کتاب بتوانند با هم تبادل نظر و همفکری داشته باشند؟
اگر نمایشگاه دیگری با مشخصه نمایشگاهی برگزار شود، فرصتی فراهم خواهد شد تا مترجمان، مؤلفان، ناشران و سایر فعالان حوزه کتاب دور هم جمع شوند و بتوانند به تبادل نظر و گفتوگو بپردازند. در نمایشگاه، به سبک آنچه در طول بیست و نه سال قبل برگزار شده، ازدحام جمعیت بهقدری است که یک مؤلف یا مترجم سالخورده نمیتواند در غرفهها حضور داشته باشد. از طرف دیگر کمبود زمان و فضایی که در اختیار ماست این امکان را برای ما ایجاد نمیکند که بتوانیم این عزیزان را دعوت کنیم تا به غرفههای مختلف بیایند و در کنار ما حضور داشته باشند. اگر در این شرایط، مترجم یا نویسندهای در نمایشگاه حضور پیدا کند فقط میتوانیم شماره تلفنش را بگیریم و با ارائه یک کارت ویزیت، آنها را به دفتر نشر ارجاع دهیم. این روند چندان مناسب و درخور شان اهالی قلم نیست. راه چاره همان است که دو نمایشگاه با دو نگاه مختلف برگزار شود.
آقای علینقی ظاهرا عناوینی که نشر آبان ارائه میکند صرفاً به هنر پرداخته است. با توجه به اینکه بسیاری از ناشران بنا به دلایل اقتصادی سعی در ارائه موضوعات مختلف در حوزه کتاب دارند چرا نشر آبان تمرکزش را روی کتابهای هنری گذاشته است؟
البته نظر شخصی من این است که ناشران باید کمکم به سمت تخصصی شدن بروند. هر کسی این کار را زودتر شروع کند در آینده موفقتر خواهد بود. ناگفته نماند که شاید کار ما به لحاظ اقتصادی در ابتدا در مقایسه با ناشرانی که در اکثر حوزهها کتاب منتشر میکنند سختتر باشد اما بر اساس تجربهای که در این زمینه داریم و با توجه به محدودیت تعداد ناشرانی که در زمینه هنر فعالیت میکنند، همچنان امکان حضور در این عرصه برای دیگران وجود دارد. البته این ابتدای راه است و هنوز موفق به انجام کارهای چندان بزرگی نشدهایم.
به عنوان یک ناشر، دلیل کاهش سرانه مطالعه در کشور را چه میدانید؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستاندرکاران حوزه کتاب برای ترغیب مردم به سمت کتاب در تلاشاند اما هنوز خیلی از کارها میتواند اتفاق بیفتد که انجام نشده است؛ به طور مثال در تلویزیون تبلیغات زیادی برای بهینهسازی مصرف سوخت، برق و آب ساخته میشود. درباره مسائل اجتماعی برنامههای زیادی تولید میکنند اما تا امروز در این بین سهمی برای کتاب و کتابخوانی وجود نداشته است. کودکان به ویژه در سن سه تا پنج سال تحت تأثیر چیزهایی هستند که میبینند. با این توضیح صدا و سیما در طول برنامههای کودک میتواند بخشهایی را به کتاب و کتابخوانی اختصاص دهد. بچهها در این سن و سال باید چیزی را ببینند تا یاد بگیرند. امیدوارم تغییر و تحولی که در بخش ریاست صدا و سیما اتفاق افتاده باعث شود تغییر نگرش مورد نیاز در بحث فرهنگسازی مطالعه اتفاق بیفتد.
از سوی دیگر، آموزش و پروش هم میتواند تأثیرات فراوانی در ترغیب کودکان به سمت کتاب داشته باشد. در گذشته، این نگاه در آموزش و پرورش وجود داشت و برنامههای مختلفی برای تشویق کودکان و نوجوانان به کتابخوانی برگزار میشد اما متأسفانه در سالهای اخیر این جریان متوقف شده است. این برنامهها باید در همه مقاطع به طور جداگانه طرحریزی و عملیاتی شود. امروز متأسفانه بسیاری از دانشجویان ما کتابهای درسی را فقط برای رفع تکلیف و گرفتن نمره مطالعه میکنند و تفکر و اندیشه در مطالعه را نادیده میگیرند. متأسفانه نبود برنامهریزی در بخشهای مختلف نظیر صدا و سیما و آموزش و پرورش امروز کار را به جایی رسانده که برخی دانشجویان کوچکترین علاقهای به مطالعه ندارند.
آیا امسال از سوی انتشارات شما کتاب جدیدی در نمایشگاه برای اولین بار عرضه شد؟
بله. کتابهای «عکاسی خیابانی» نوشته گردون لویس و ترجمه امیرحکمت حکیمی، «هنر کومیک» نوشته اسکات مککلود و ترجمه فرناز خوشبخت، «گرایشهای هنر مدرن» نوشته سم فیلیپس با ترجمه مانی فرسایی و هانیه رجبی، «تایپوگرافی مجازی» نوشته ماتیاس هیلنر و ترجمه جمشیدی آراسته، «دانش صداسازی و خواندن»(آوز خوانی) نوشته هوگو پینکستر بور با ترجمه سعید مجیدی عنوانهای ویژه نمایشگاه بود که سوی انتشارات آبان منتشر شده است.
نظر شما