آیین رونمایی از کتاب سخنگوی «دموکراسی یا دموقراضه» برگزار شد/۱
انتظامی: شرایط کشور در سال ۸۸ مناسب توزیع کتاب شجاعی نبود/ رضاداد: بیش از ۱۰ بار کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» را مطالعه کردهام
حسین انتظامی، معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در آیین رونمایی از کتاب سخنگوی «دموکراسی یا دموقراضه» گفت که شجاعی طرح این کتاب را اوایل سال ۸۷ با دوستان نزدیکش مطرح کرد و در فروردین ۸۸ به چاپ سپرد اما بنا به ملاحظاتی توزیع نکرد، چراکه شرایط کشور به نحوی نبود که هیزمی جدید بر آتش آن افزود و دامنههای بحران را گسترده کرد. همچنین علیرضا رضاداد عنوان کرد که بیش از ۱۰ بار این کتاب را گوش داده و خوانده و بر این باور است که پس از هر بار مطالعه، با نکات جدیدی آشنا شده است.
علیرضا رضاداد در ابتدای این مراسم اظهار کرد: کتاب سید مهدی شجاعی یک اثر ماندگار است که در سالهای آینده بیشتر درباره آن خواهید شنید چراکه به نظرم این کتاب یکی از ماندگارترین کتابهایی است که در کشور چاپ شده است. با خواندن نسخه مکتوب کتاب این احساس به خواننده دست میدهد که با کتابی تصویری روبهروست.
وی ادامه داد: این کتاب ویژگی خاصی دارد که در ادبیات به آن سهل ممتنع میگوید؛ یعنی کتاب زبان سادهای دارد اما در پس همین حرفهای ساده نکات فراوانی وجود دارد. این کتاب نکات آموزشی فراوانی دارد که میتوان از آن آموخت.
مشاور ارشد رییس سازمان سینمایی با اشاره به ظرفیتهای کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» گفت: یکی از ویژگیهای بارز این اثر، ظرفیت نمایشی آن است و امیدوارم که خیلی زود این کتاب به صورت تئاتر اجرا شود.
وی افزود: در این کتاب شاهد کاراکترهایی هستیم که به شخصیت تبدیل میشوند، همچنین شخصیتهایی را داریم که کاراکتر هستند و این ویژگی منحصربهفرد این اثر است. بیش از ۱۰ بار این کتاب را گوش داده و خواندهام و به جرات میتوانم بگویم که پس از هر بار مطالعه، با نکات جدیدی آشنا شدم.
در ادامه این مراسم، حسین انتظامی در معرفی کتاب اظهار کرد: داستان در زمانهای دور و در کشوری نامعلوم میگذرد. راوی داستان، ظاهراً پژوهشگری تاریخی است که با کشف و سندخوانی خود، ماجرا را برای خواننده روایت میکند. مطابق این تحقیق، در سالیانی دور، پادشاهی که در آستانه مرگ قرار دارد وصیت میکند هر ۲۵ فرزند او در مقاطع ۲ ساله بهترتیب پس از مرگ او بر تخت شاهی بنشینند، اما نه به ترتیب سن بلکه به رأی مردم. هر یک از فرزندان در دوره سلطنت خود ظلمهای فراوانی به مردم میکنند و مردم هر بار، رنجیده از یکی به دیگری پناه میبرند اما صورت مساله تغییر نمیکند. سرانجام تصمیم میگیرند بیمارترین، زشتترین و نادانترین آنان را انتخاب کنند تا دمی بیاسایند. نام فرزندان شاه همگی پیشوند «دمو» دارد و این آخری «دموکافیه» نام دارد که در زبان مردم شهر به «دمو قراضه» شهرت یافته است.
وی ادامه داد: نسخه مکتوب این کتاب حدود ۳ سال پیش در نمایشگاه کتاب رونمایی شد و امروز شاهد رونمایی نسخه صوتی آن هستیم. شجاعی طرح این کتاب را در اوایل سال ۸۷ با دوستان نزدیکش مطرح کرد و در فروردین ۸۸ به چاپ سپرد اما بنا به ملاحظاتی توزیع نکرد. آن ملاحظات، اتفاقات پس از انتخابات ۸۸ بود. فضای دوقطبی آن سال، هیچ انتقادی را به رئیس جمهوری برنمیتابید، چه رسد که این انتقاد به طنز و طعن نیز آمیخته باشد.
معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در توضیح دلایل منتشر نشدن این کتاب در سال ۸۸ گفت: فدائیان آن روز رئیس دولت، هر منتقدی را «حامی فتنه» میخواندند و از چند نظر مصلحت نبود که این کتاب توزیع شود؛ اولاً اثر را اگرچه به دلیل بزنگاه موجود، پرفروش میساخت اما در عین حال، آن را واکنشی و تاریخ مصرفدار میکرد، ثانیاً شرایط کشور به نحوی نبود که هیزمی جدید بر آتش آن افزود و دامنههای بحران را گسترده کرد، ثالثاً اگرچه در ابتدای امر، محتوا کلّی و غیرمصداقی بود امّا مشابهتهایی که بهتدریج عیان و پررنگ شد، ناخواسته برای این ضمیر، مرجعی مییافت، رابعاً، جان نویسنده در خطر بود! زیرا همین آقایانی که امروز بیشترین تخریب علیه رئیسجمهوری را بهعهده دارند و حتی از الفاظ رکیک علیه او و اطرافیانش فروگذار نمیکنند، همانهایی بودند که او را معجزه قرن خواندند و یارانههایی که او از جیب ملت در جیب خودشان گذاشت، هدیه امام زمان (عج) نامیدند. اینها آن زمان کاری نداشتند که شجاعی، نه یک نویسنده غیرانقلابی و ناشناخته بلکه نماد نویسندگان متعهد و مروج ادبیات مذهبی و انقلابی است.
وی افزود: شاخکهای هنرمندان اصولاً حساستر است و باوجودی که ظاهراً سیاست، دلمشغولی آنان نیست و با کنشهای این حوزه بیگانهاند و حتی بعضاً از احوال روزمره آن نیز بیخبرند، این بیخبری مساوی غفلت محض نیست. با وجود این، پارهای از نویسندگان و هنرمندان، مسئولانهتر عمل میکنند و ظهور و بروزی آشکارتر مییابند. شجاعی یکی از مصدایق ادبیات مسئول است. این پارادایم ادبی خلاف ادبیات کمونیستی که ادعای مسئولیت دارد به قدری صریح نیست که از ادبیات فاصله بگیرد و به قطعنامه سیاسی نزدیک شود.
انتظامی در تشریح شخصیت انتظامی اظهار کرد: شجاعی البته چندوجهی است. یکی از وجوه او و شاید پررنگترین آن، ادبیات است، اما در ادبیات نیز به یک گونه خاص تعلق ندارد. همانطور که در حوزههای مذهبی، ورودی پردرخشش و کمنظیر دارد، نویسندهای اجتماعی نیز هست، برای دسته اول حداقل ۵۰ - ۴۰ کتاب پرمخاطب دارد. بعضی از آنها مثل «کشتی پهلو گرفته» به چاپ چهلم رسیده و تیراژ غبطهآور نیممیلیونی دارد و «سقای آب و ادب» که فقط دو سال از چاپ آن میگذرد، چاپ ششم را پشتسر گذاشته است اما در حوزه اجتماعی و تأثیرگذاری نیز بیکار ننشسته است. «کمی دیرتر» در نقد منتظران دروغین موعود (عج) و «دمو قراضه» از آن جملهاند.
وی ادامه داد: این اثر، دوسویه دارد. سویه اول در رد و بلکه تمسخر دموکراسی تودهای است. متفکران منتقد، این نوع دموکراسی (هر نفر، یک رأی) را «استبداد اکثریت» نامیدهاند، بهعلاوه میگویند امکان ظهور بناپارتیسم و شارلاتانها از این رهگذر فراهم است. برخی نظریهپردازان نیز معتقدند از آنجا که عالمان و نخبگان همواره درصد کوچکی از یک جامعه را تشکیل میدهند، پس به «حکومت عوام» تن دادهایم. به دیگر عبارت، این مدل حکومتی اگرچه ظاهراً بهترین روش از بین بدیلها قلمداد میشود امّا به اندازهای هوشمند و بالغ نیست که در ساز و کاری مسئولانه و درونی، مانع از قدرتگیری ناصالحان شود. به همین دلیل است که پوپولیستها در جوامع نابالغ، بیش از هر کسی، این منفذ را میشناسند و میتوانند ضمن رعایت قاعده بازی، برنده شوند.
معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به نمونههای جهانی شبیه به کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» گفت: جان استوارت میل، فیلسوف سیاسی لیبرال در زمره اولین منتقدان چنین نوعی از قرارداد اجتماعی بود. به باور او آرای اقشار مختلف، حسب درجه فرهیختگی خود باید ضرایبی متفاوت داشته باشند. بعدها دیگرانی نیز پیدا شدند تا دموکراسی واقعی را صرفاً در سایه خرد و فرزانگی جستجو کنند و رنگ مایههایی از مدل افلاطونی (حکومت حکما) به آن دادند و یا تحقق دموکراسی واقعی و پایدار را منوط به رعایت حقوق اقلیت تعریف کردند. منتقدان، زاویه دید دیگری هم دارند. کم نیستند متفکرانی مثل چامسکی و پستمن که یکپارچهسازی و افکار عمومیسازی را بر نمیتابند و معتقدند این نوع استحمار که به مدد رسانهها و بمباران اطلاعاتی صورت میپذیرد فقط پیچیدهتر و آبرومندانهتر از مدل کمونیستی است و صرفاً پوسته و ظاهری آزادنما دارد که کرامت انسانی را به چالش میکشد. شجاعی نیز از همین زوایا به دموکراسی لیبرال مینگرد. او خطر ظهور پوپولیستها را گوشزد میکند و شیوهای را که پادشاه فقید وصیت کرده بود و ظاهری دمکراتیک داشت روی دیگر سلطنت خودکامه میشمارد.
وی افزود: نامگذاری کتاب نیز تابع همین سویه است. نویسنده با زیرکی به تبارشناسی واژه دموکراسی میپردازد و آن را برگرفته از دموقراضه میداند که در طول زمان به دموقراضی و سپس دموکراسی تغییر یافته است و از این رهگذر لایه اصلی داستان را برجسته میکند. علاوه بر این، پینوشتهایی که او برای اصل کلمات به زبان فرانسوی در کتاب قرار داده، این رندی و طنز را شیواتر مینمایاند. نویسنده از کدهای دیگری که جهتگیری اصلی اثر را دلالت کند غافل نیست مانند: «دستور پادشاه این بود که بر مجموعه ایالتها نام ایالات متفقه گذاشته شود که هیچگاه میانشان تفرقه و اختلاف پدید نیاید»
انتظامی با ارزشمند خواندن کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» به زیرکی شجاعی در بخش این کتاب پرداخت و اظهار کرد: شجاعی این کتاب را رندانه در طبقهبندی ادبیات نوجوانان به دست نشر سپرده است. سادگی ترکیب و روایت نیز بر این طبقهبندی، صحه میگذارد هرچند مخاطبان او بزرگسالانی هستند که ترجیح میدهند تصویر روزگار را در داستان نوجوانان تعقیب کنند. این داستان نیز شباهتهایی با دو اثر مشهور جرج اورول (قلعه حیوانات و ۱۹۸۴) دارد. میدانیم اورول در زمره اولین روشنفکرانی بود که به ماهیت غیرانسانی و مخرب کمونیسم پی برد. «قلعه حیوانات» او نیز در طبقهبندی ادبیات نوجوانان جا میگیرد. یکی از هنرمندیهای شجاعی، نامگذاری فصول آثارش است. اگرچه مرسوم نیست که رمان، فهرست داشته باشد اما او با رندی و برای آن که با طنز ویژه خود نشان دهد که با یک پژوهش طرفیم، فهرست نیز برایش تهیه کرده است. تیتر بعضی فصول، سیاستها و دستورات طلایی «دموقراضه» است.
وی در پایان صحبتهایش گفت: زمانی که اولین بار «دمو قراضه» را خواندم بهتازگی «ژاک قضا و قدری و اربابش» را تمام کرده بودم و در فضاسازی بهویژه دخالت راوی در داستان، لحن شوخ و شنگ و همچنین آمیزه طنز و تخیل، شباهتهایی یافتم. اثر اخیر از دنی دیدرو است. این نویسنده قرن هجدهمی یکی از اصحاب دائرهالمعارف بود که در کنار ولتر، روسو و مونتسکیو نقشی روشنگرانه در انقلاب فرانسه داشت. باری، در «ژاک...» البته چند راوی مدام سخنان یکدیگر را قطع میکنند تا روایت خود را دنبال کنند. نکتهای که برایم جالب بود اینکه شجاعی، ژاک را تا آن زمان نخوانده بود و این توارد تکنیکی، قابل تحسین است.
در پایان این مراسم از کتاب سخنگوی «دموکراسی یا دموقراضه» رونمایی شد.
نظر شما