کره جنوبی تاکنون موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات نشده است. نیویورکر در مطلبی تلاشهای دولت این کشور برای رسیدن به این عنوان را بررسی میکند.
قانونگذاران پس از «سجونک» تلاش کردند «هانگول» را در کشور ممنوع اعلام کنند چون اعتقاد داشتند این الفبا اشتراک و انتقال اطلاعات را تسهیل کرده است. (این الفبا پس از جنگ جهانی دوم برای همیشه به عنوان خط رسمی کره جنوبی اعلام شد.) «سجونگ» بسیار شیفته زبان نوشتار بود و به خواندن کتب مختلف بسیار علاقه داشت. حتی چشمان او به همین دلیل بسیار ضعیف و قدرت بیناییاش دچار اختلال شد.
مردم کره هنوز هم احترام زیادی برای فرهنگ نوشتار قائل هستند. بزرگترین کتابفروشی سئول در سر در خود نوشته است «انسانها کتابها را خلق میکنند اما در واقع این کتابها هستند که انسان را خلق میکنند» میزان سواد در این کشور 98 درصد است. قبل از آغاز نمایشگاه کتاب کره در سال گذشته تخمین زده شد که 400 هزار نفر در این اتفاق فرهنگی شرکت خواهند کرد (البته فقط 50 هزار نفر در این نمایشگاه حضور پیدا کردند) صنعت نشر کشور حدود 2.7 میلیارد فروش سالیانه دارد و به مجموعه شهر کتاب دولتی «پاژو» وابسته است که در آن 250 انتشارات با سقفهای بلند، پنجرههای بزرگ و منظره رو به درختان بلند وجود دارد. این مجموعه در یک جمله هدف خود را توصیف میکند: «هدف این شهر حفظ انسانیت مفقود بشر است.»
ناشران کرهای سالانه چهار هزار عنوان کتاب منتشر میکنند. البته این موضوع که مردم کره چه تعداد از این آثار را میخوانند جای بحث دارد. یک گروه تحقیقاتی بریتانیایی در سال 2005 تحقیقی را انجام داد که در آن میانگین ساعات مطالعه خوانندگان کرهای در میان 30 قدرت برتر دنیا قرار داشت. هند در رده اول و ایالاتمتحده در رده 23 قرار داشت. در دهه گذشته دولت کره جنوبی کمپینی برای افزایش استفاده از کتابخانههای عمومی به راه انداخته است و در تلاش است سرانه مطالعه را در مدارس افزایش دهد.
البته افرادی که در دهه هشتاد یا نود میلادی به مدرسه میرفتند دیدگاهی متفاوت از این موضوع به خاطر دارند. «جونگ بام هر» که اکنون مترجم است خاطرات خود را از دوران مدرسه در 15 تا بیست سال گذشته چنین بیان میکند: «خواندن ادبیات خارج از برنامه به حساب میآمد و هنگامی که وارد دوره راهنمایی یا دبیرستان میشدیم ادبیات و مطالعه آن هدر دادن زمان بود. اگر رمان میخواندی همه میگفتند وقتت را تلف میکنی. بهتر است مسائل ریاضی را یاد بگیری یا خودت را برای امتحان ورودی دانشگاه آماده کنی.»
اما امروزه دولت نه تنها جوانان را به خواندن ادبیات تشویق میکند بلکه غیر کرهایها را هم به خواندن آثار نویسندگان کرهای ترغیب میکند. در خیابان روبهروی میدان «گوآنگوامون» مؤسسه «ترجمه ادبیات کره جنوبی» قرار دارد که اخیراً کارگاه سالانه ترجمه و انتشار ادبیات کره را برگزار کرده است. این سازمان با یازده کارمند و بودجه ده میلیون دلاری-که توسط وزارت گردشگری، فرهنگ، و ورزش تامین شده است- در پی آن است ادبیات کره را در سطح دنیا مطرح کند. در کنفرانس سال 2015 درباره «پیشرفت جهانی کتب کرهای» نیز این موسسه ناشران، مترجمان، ویراستاران و وکلای بسیاری را از کشورهای آمریکا، ژاپن، روسیه، سنگاپور، و بریتانیا به کشور دعوت کرده بود. مترجمان شفاهی بسیاری نیز پشت سالن کنفرانس نشسته بودند تا ترجمه همزمان بین این افراد را انجام دهند.
تشکیل این کارگاهها تنها کاری نیست که این مؤسسه انجام میدهد. معمولاً دورههای ترجمه را نیز رایگان برگزار میکند، کتابهای مهم دنیا را برای ترجمه به مترجمان معرفی میکند، و برای ترجمه و انتشار آثار کرهای در خارج از کشور بودجه اختصاص میدهد. این مؤسسه اهداف بزرگی در سر دارد. «کیم سونگ کان»، رئیس این مجموعه میگوید: «نویسندگان ژاپنی و چینی تا به حال جایزه نوبل دریافت کردهاند. زمان آن رسیده است که یک نویسنده کرهای افتخار دریافت جایزه نوبل ادبیات را کسب کند.»
البته هموطنان وی نیز چنین آرزویی را در سر میپرورانند. کره جنوبی با تولید ناخالص داخلی حدود 1.4 تریلیون جایگاه اقتصادی سیام جهان را داراست و در کنار استرالیا و کانادا قرار گرفته است. اما استرالیا و کانادا تاکنون به ترتیب 22 و 30 جایزه نوبل به دست آوردهاند اما کره تاکنون فقط یک بار موفق به دریافت این جایزه شده است («کیم دای جونگ» رئیسجمهور این کشور در سال 200 برنده جایزه صلح نوبل شد.)
«جی کیم» نویسنده کرهای پس از اعلام کاندیدهای جوایز نوبل سال 2015 در مجله «تایمز» کره نوشت : «باعث تأسف و خجالت است که قدرت اقتصادی بزرگی چون کره در این فهرست جایی ندارد.»
کره جنوبی تنها کشوری نیست که تلاش میکند نویسندگانش در تیررس دید داوران جایزه نوبل قرار گیرد. پیش از اینکه «گائو شینگجیان» نویسنده چینی برنده جایزه نوبل ادبیات شد. دولت چین نیز حدود 30 سال کمپینی برای مطرح کردن نویسندگان خود و کسب این جایزه به راه انداخته بود. توضیح اتفاقات این گروه در چین در کتاب «سیاست پایتخت فرهنگی: تقاضای چین برای دریافت جایزه نوبل ادبیات» نوشته «جولیا لاول» ثبت شده است. وی میگوید: «از نظر دولت چین برنده شدن این جایزه به معنای تأیید چین به عنوان یک تمدن قدرتمند و مدرن بینالمللی است.» اما «گائو» که برنده این جایزه شد کمک کمی به کاهش نگرانی چین در این باره کرد چون وی شهروند فرانسه است و نظرات مخالفی درباره این کشور در آثارش مشاهده میشود.
مؤسسه حمایتکننده گروههای ترجمه نیز در بسیاری از کشورها وجود دارند و همگی قصد دارند برای آثار کشور خود مخاطبان جهانی بیایند. «چاد پست» که ناشری مستقل است در این باره میگوید: «دانمارک کشور فوقالعادهای است. نروژ هم خوب است. دفتر کتاب آلمان نیز بسیار مؤثر عمل کرده است. مرکز ادبیات استونی، مرکز ادبیات لتونی-کشورهایی که زبانشان در سطح جهان مطرح نیست و سخنگویان به آن زبان کم هستند- تلاش میکنند مراکزی برای اشاعه زبان و ادبیات خود ایجاد کنند.» البته تلاش کرهایها از آن نظر متفاوت است که سطح گسترده و بودجه بالایی دارند. «پست» میگوید: « کرهایها بیشتر از کشورهای دیگر پول دارند اما به نظر من روش متفاوت آموزش در کره این کشور را از دیگر کشورها متمایز میکند.» به نظر این ناشر برنامه مؤسسه «ترجمه ادبیات کره جنوبی» برای مترجمان و بیتوجهی به سود برگشتی از یک ترجمه موجب وجود چنین تمایزی میشود.
کره جنوبی برای کسب جایزه نوبل باید کتابهایی تولید کند که کمیته داوران این جایزه قادر به خواندن آن باشند و فشار انجام چنین کاری مستقیماً بر دوش سازمان «ترجمه ادبیات کره جنوبی» است. از نظر آنها دریافت نکردن جایزه نوبل به دلیل ترجمه نکردن آثار است. «یون جانگ» که خوانندهای علاقهمند به ادبیات کره است میگوید: «زبان کرهای بسیار جذاب است. بنده شخصاً معتقدم ادبیات خوب بسیاری در کره وجود دارد. آزاردهنده است که تا به حال برنده جایزه نوبل نشدیم. به نظر من کمیته داوران باید زبان کرهای بیاموزند. اگر چنین اتفاقی بیفتند کرهایها این جایزه را به دست میآورند.»
امروزه فقط یک نام از کره جنوبی در اخبار مربوط به این جایزه مطرح میشود. «کو اون» هشتاد ساله، شاعر بودایی. وی که در دهههای هفتاد و هشتاد برای حضور در جنبش دستیابی به دموکراسی در کشور زندانی شد نوشتن را در زندان آغاز کرد و آثار بسیاری را به نگارش درآورد. پس از آزادی از زندان آثارش را به تدریج منتشر کرد. سالی چهار تا پنج کتاب از او وارد بازار شد. آثار او گستره وسیعی دارند. از شعر عاشقانه و سیاسی، اشعار زندگینامهوار گرفته تا اشعاری که خواننده را به تعمق در طبیعت فرا میخواند. پیش از اعلام برندگان جایزه نوبل در سال 2015 نام او به عنوان یکی از برندگان احتمالی بر سر زبانها افتاده بود.
اگرچه چشم امید کشور برای دریافت این جایزه به «کو اون» دوخته شده است اما وی در میان خوانندگان کرهای محبوبیت چندانی ندارد. وقتی برای خواندن بخشی از کتابش در نمایشگاه بینالمللی کتاب کره حاضر شد کمتر از پنجاه نفر برای شنیدن کتابخوانیاش در جلسه حضور یافتند. در نتیجه سن بالای وی شانس او برای دریافت این جایزه نیز کاهش مییابد اما پس از او نیز شخصیتی برای حضور در این جایگاه مطرح نیست.
«چارلز لاشور»، استاد دانشگاه دولتی سئول معتقد است: «بسیاری هستند که منطق این جایزه را زیر سؤال میبرند. اگر به فهرست نویسندگانی که قبلاً برنده این جایزه شدهاند نگاهی بیندازید متوجه میشوید که برای کسب این جایزه نیاز به راه انداختن کمپین نیست. جنگ نیست که برایش نقشهای طراحی کنیم و طبق نقشه به هدفمان دست یابیم. چنین اتفاقی رخ نمیدهد. قوانین دریافت جایزه نوبل از نظم خاصی پیروی نمیکنند.»
با وجود این مؤسسه مترجمان آثار کرهای به زبانهای دیگر در تلاش است نسل بعد را برای تقلای بیشتر آماده سازد. اخیراً «جیانگ هیون»، نویسنده و ««کیم کیونگ آک»، رماننویس جلسهای با «راسل والنتینو» که مدیر یک انتشارات کوچک در ایالات متحده است داشتند. کره جنوبی با هزینه شخصی خود «راسل» را به این کشور دعوت کرد تا به کرهایها در ساماندهی برنامههایشان کمک رساند.
«چاد پست» نیز در حرکت مشابه این مؤسسه به کره جنوبی دعوت شد. «پست» میگوید: «همه هزینهها را پرداخت کردند و یکی از بهترین هتلهایی را که به عمرم دیدهام تهیه کردند. علاوه بر این سفر برای دو طرف مفید بود چون من هم یک ناشرم و دوست دارم کتاب چاپ کنم و در این سفر کتابهای خوبی پیدا کردم.»
اما دعوت از ناشرین مختلف به کشور نیاز به زمان بیشتری دارد. کره جنوبی برای تسریع روند شناساندن آثارش به مخاطبان خارجی قصد دارد انتشاراتی در شهر تگزاس به وجود آورد. هدف مشخص است: دریافت جایزه نوبل ادبیات برای کره جنوبی. این کشور همه تلاش خود را میکند تا به این مهم دست یابد.
مدیر این مؤسسه میگوید: «ما با باز کردن یک خانه انتشاراتی در خارج از کشور یکی از بزرگترین موانع این آژانس را برطرف خواهیم کرد. متقاعد کردن ناشران خارجی برای انتشار آثار کرهای بسیار مشکل است چون آنان به بازار توجه میکنند و کتاب را در صورت سودده بودنش منتشر میکنند. یکی از بزرگترین موفقیتهای این مجموعه ترجمه و انتشار بیست و پنج کتاب و فروش آن در کشور آمریکا است اما این موفقیت از طرف مؤسسهای صورت گرفته است که بسیار به تبلیغات اهمیت نمیدهد. ورود این آثار به بازار کتاب در ایالاتمتحده نادیده گرفته شد و فقط مجلات «نیویورکر» و «هارپر» چند نقد از این آثار منتشر کردند.
شاید دلیل استقبال نکردن از این آثار تیرگی موضوعات آن است. وقتی از رئیس سازمان پرسیدند که چگونه آثار را برای ترجمه انتخاب میکنند و قصد دارند چه تصویری از کره جنوبی به مردمی که هرگز به این کشور سفر نکردند نشان دهند گفت: «ما میخواهیم همه بدانند مردم کره در طول تاریخ دچار مشقتهای بسیاری شدهاند. از استعمار ژاپن در این کشور و جنگ کره گرفته تا تقلای بسیار مردم و دولت برای مدرن شدن. ما میخواهیم مردم دنیا بدانند که کرهایها برای به دست آوردن آنچه در حال حاضر دارند تلاش و مقاومت بسیاری کردهاند.»
مؤسسه ترجمه در کره موضوع جذب مخاطب جهانی را بسیار جدی گرفته است اما روشنفکران نگران این هستند که اگر «کو اون» جایزه نوبل ادبیات را کسب کند دولت و سازمان ترجمه کتابهای ادبی انگیزه خود را برای فعالیت بیشتر از دست بدهند و دیگر مانند گذشته فعالیت نداشته باشند. چارلز لا شور» میگوید: «بالاخره روزی این اتفاق خواهد افتاد و کره برنده جایزه نوبل خواهد شد اما امیدوارم که این اتفاق بسیار دور نباشد.»
نظر شما