«بیل گیتس»، مؤسس شرکت مایکروسافت وبلاگی دارد که در آن به نقد و بررسی کتابهای مختلفی که خوانده است میپردازد. یادداشتهای وی گاهی سبب پرفروش شدن این آثار میشود.
«به خواندن زندگینامههای مختلف علاقهمندم و بسیار متعجبم که در اغلب آنها همه چیز سیاه و سفید هستند. مثال مبرهن این موضوع کتابهایی است که درباره «ریچارد نیکسون» نوشته شده است و در آنها معمولا رئیسجمهوری آمریکا به عنوان کلاهبردار و فردی جنگافروز به تصویر کشیده میشود. اما اخیراً نمونه جالبی به نام «نیکسون بودن» خواندهام که بسیار واقعگرایانه به ماجرا نظر انداخته و این موضوع موجب مسرت من شده است.»
این نقد بیل گیتس به همراه عکسی از دفتر نیکسون در زمان ریاستجمهوری روی وبلاگ وی قرار گرفت. آقای «توماس» از این اتفاق شگفتزده شد و گفت: «من هرگز «بیل گیتس» را ملاقات نکردهام. اصلاً نمیدانستم که وبلاگی منحصر به نقد کتاب دارد.»
این کار «بیل گیتس» تأثیر بسیاری بر فروش این کتاب گذاشت. «وبلاگ آقای «گیتس» و نظرش درباره کتاب من توسط میلیونها آدم خوانده شد و افراد به کتابفروشیها هجوم بردند تا کتابم را تهیه کنند. شنیدهام که «بیل گیتس» پیش از ایجاد این وبلاگ نیز حاشیههایی بر کتابهای مختلف مینوشت و گاهی پیشنهادهای خود را برای دوستانش ایمیل میکرد.»
«بیل گیتس» در بخشی از وبلاگش مینویسد: «سالها پیش به این فکر افتادم که نظراتم درباره کتابهای مختلف را با دیگران به اشتراک بگذارم. همیشه خواندن و یاد گرفتن را دوست داشتهام. بسیار خوب است اگر مردم نظرات دیگران را به صورت آنلاین بخوانند و تشویق به خواندن خود کتاب شوند. همیشه از کتابهای صوتی اجتناب کردم و کتابهای کاغذی را ترجیح میدهم.» وی هنگام کار حدوداً یک یا دو کتاب در هفته میخواند اما در همان بازه زمانی در تعطیلات چهار یا پنج کتاب میخواند. وی از بچگی به خواندن کتاب علاقهمند بود. «به خاطر دارم برای خوشگذرانی دایرۀالمعارف میخواندم و بسیار خوششانس بودم که والدینم هر کتابی را میخواستم برایم میخریدند.»
البته نقد کتاب تنها بخشی از وبلاگ آقای «گیتس» را تشکیل میدهد. وی در بخشهای دیگر درباره کارهای خیریه و تلاشهای خود در زمینه مراقبتهای بهداشتی، تحصیلات و موضوعات دیگر مینویسد. وبلاگ او پر از توصیفات او از روابط شخصیاش با دوست قدیمی به نام «وارن بافت» است (مثلاً رفتن به استخر با او) یا در بخشی دیگری غزلی برای تولد نود سالگی پدرش مینویسد. اما مردم بیشترین استقبال را از بخش نقد کتاب او کردهاند.
«بیل گیتس» اصولاً به کتابهایی میپردازد که گرایش به علوم تجربی یا بهداشت عمومی دارد. «مسائل مهم: کشف موضوعات مهمی که دنیای مادی ما را میسازد» نوشته «مارک میدونیک» یا «درباره ایمنی» نوشته «اولا بیس»، و«آیا گوشت بخوریم؟ تکامل و عواقب گوشتخواری» نوشته «واکلاو اسمیل».
ماه گذشته نیز ویدئویی از کتابهای جذابی را که در سال 2015 خوانده است منتشر کرد (البته سال انتشار همه این کتابها لزوماً در سال 2015 نبوده است.) این فهرست شامل زندگینامه «نیکسون بودن» نوشته «ایوان توماس»، «ریشهکن کردن بیماریها برای همیشه» نوشته «نانسی لی»، و «روانشناسی جدید موفقیت» نوشته «کارول دویک» است.
سال گذشته نیز مؤسس مایکروسافت از یکی از آثار آقای «مونرو» به نام «چه میشد اگر؟ پاسخهای علمی به سؤالهای مسخره» را پسندید و نوشت: « احتمالاً این سؤال برایتان پیش آمده که اگر یک توپ بیسبال را به اندازه نود درصد سرعت نور پرتاب کنید چه اتفاقی رخ میدهد. من هم به این سؤال فکر کردهام اما نگران نباشید! آقای «مونرو» در کتاب خود به همه سؤالهای شما پاسخ میدهد.»
آقای «مونرو» زمانی متوجه شد که آقای «گیتس» کتاب او را خوانده و لذت برده است بسیار هیجانزده شد. «یکی از اقوام تصویری از آقای «گیتس» در حال خواندن کتابم به من نشان داد و من برای مدتی به تصویر خیره شدم. کتاب من پرفروش نشده بود و معروف نبود. حتی پس از دیدن آن تصویر نمیدانستم چه کار باید انجام دهم.»
آقای «گیتس» در مصاحبهاش گفت: « دلم میخواهد وبلاگم پر از نقد یا بازنگری کتاب شود تا شاید مردم به سوی خواندن کتاب بروند. من کتابهای زیادی درباره بهداشت جهانی میخوانم اما این آثار برای مخاطبان عام بسیار دشوار است بنابراین تلاش میکنم درباره این دسته از کتابها نظراتم را به اشتراک نگذارم. البته برای کتابهایی مانند «هر دو چشم باز» استثنا قائل میشوم چون نتیجهگیری این آثار حائز اهمیت هستند و به تشریح بعضی حقایق بنیادی کمک شایانی میکند.»
بسیاری از مردم کل یک کتاب را نمیخوانند و ترجیح میدهند بازخوانی 800 کلمهای یک اثر را مطالعه کنند.
آقای «گیتس» به ندرت توضیحی منفی راجع به کتابی مینویسد. وی اعتقاد دارد نیازی نیست وقت کسی را برای بیان دلایل نخواندن یک کتاب گرفت. خود وی همه کتابهایی را که شروع به خواندنشان میکند به پایان نمیرساند.
ناشران مختلف نیز پس از اطلاع از تأثیرگذاری نوشتههای آقای «گیتس» در تلاشاند آثار انتشارات خود را به او معرفی کنند.
ناشر آقای «مونرو» توانست با تیم تحقیقاتی «بیل گیتس» ارتباط برقرار کند. تیم تحقیقاتی «گیتس» اعلام کرد: «ما هم قرار نیست بر خلاف انتخاب «بیل» تصمیم بگیریم. ما کتابها را روی میز او میگذاریم و او هر کدام را بخواهد انتخاب میکند.»
وی کتابهای مربوط به تربیت و کار را میپسندد. به نظر او هر کتاب ایده جدید با خود به همراه دارد و ذهن انسان را سوی دریچهای جدید رهنمون میشود.
آدرس وبلاگ «بیل گیتس»: https://www.gatesnotes.com/Books
نظر شما